مقالات مددکاران اجتماعی ایران

آگاهی به درد نیمی از درمان نه، که همه درمان است

سید احمد رحیمی

با این جمله که همراه شو عزیز کین درد مشترک هر گز جدا جدا درمان نمی شود سخن آغاز می کنیم.
ویژگی های استان البرز، سلسله جبال البرز را به جذب جمعیت و نهایتاً تبلور معرفی جدیدی از مرزهای جغرافیای سیاسی ایران رهنمون ساخت و البته تغییر نقش یک خطه، مستلزم تغییرات ظریف به سمت پیچیده و تخصصی تر شدن پروژه ها، برنامه ها و مأموریت های سازمانی می باشد. اما چرا مردم کرج عکس العمل مناسبی در برابر خبر رشد و توسعه شان مبنی بر استان شدن کرج نشان ندادند؟ آیا اصلا موضوع استان شدن و بروز این دگرگونی به معنی تحولات محسوس و سریعی است که شهرنشینان کرجی را در شرایط وانفسا به وجد آورد؟ امید موتور محرکه هر روانی است و نا امیدی و یاس تحرک فردی و جمعی را می کاهد و البته بسی دیرهنگام متوجه خمودی و کم انگیزه شدن لااقل البرزیهایمان شدیم اما حالا جلب اعتماد اندکی سخت تر شده است. اما اگر طریق صحصح باز هم به فراموشی سپرده شود شاید پیشروی وضعیت انفعالی تا به انجا پیش رود که حتی حضور و نقش مردم در بلایای طبیعی که بر اساس فطرت کریمانه شان همیشه با عزمی جزم دیده می شدند رنگ ببازد.
انگیزه دهی به عناصر جامعه از طریق نشاط اجتماعی هم میسر است و البته خبر خوش البرز شدن، می توانست احوال بسیاری از ناخوشان را بهبود بخشد اما تفاوت شادی آنی با شادی پایدار را نیز نباید فراموش کرد. همچنین بر اساس فرایند یادگیری در روانشناسی و شرطی شدن که اساس رفتار است ، روان آدمی پس از تجربه ناکامی های متعدد می تواند نسبت به محسوسات و ادراکات بی تفاوت شود که به آن ناتوانی آموخته می گوییم.
احساس ارزشمندی و ایفای نقش سازنده موجب رضایت مندی می گردد و داشتن سهمی در فعالیت اجتماعی، منجر به افزایش این احساس شده و هم افزایی حرکت و امید را می پروراند.مستاق این مطلب گروههای خودیاری در بین معتادان گمنام هستند که در دهه حاضر تا بدانجا شاهد پیشرفت کارکردی آنها هستیم که تقریبا قریب به اتفاق غرفه های نمایشگاه اخیر آسیب های اجتماعی شهر کرج را به خود اختصاص داده بودند. در پدیده فوتبال نیز سهیم بودن و حضور یک طرف این پدیده که همانا تماشاگران به عنوان مشوقان هستند ، نقش مشارکت در حصول به نتیجه را نمایان تر می سازد.
حقیقت جویی از فطرت بشری نشات می گیرد و سخن از حقیقت، جرات ورزی و خودگشودگی را طلب می کند و این کیفیت ، خصوصیتی است که در نشریات مختص البرز نمایان تر است اما نگرانی از اینکه با پیوستن البرز به روند جاری ، لاجرم همچون دیگر کثیرالانتشارها ، مرکب قلم ها اندکی از سوی دل به حسابگری های محافظه کارانه منحرف نگردد دغدغه ای است. وضعیت حال حاضر عکس العملی طبیعی از سوی مردم است، لذا تعبیر منصفانه از وضعیت، شرایط کلی را تشخیص داده و عکس العمل ها را نیز طبیعی خواهد انگاشت چرا که وضعیت وفای به عهد که بنیان شرافت محسوب می شود اندکی در فضای حاضر مورد تردید قرارگرفته ، فلذا نیاز ما برای جلب اعتماد مجدد عامه مردم جدی است. به هر نظر، اطلاع رسانی صحیح وظیفه هر انسان دلسوخته و آگاهی است.
پیشنهاد اینکه ، مدیران شهر فارغ از کم توجهی مردم به استان شدنشان می بایست اندیشه های علمی و آبشخورهای اصلی این پدیده را مدنظر قرار داده و پرتوان تر از پیش به عمل گرائی علمی روی آورند. بنیانهای علمی موجود در علوم انسانی محصول تاریخ بشریت است لذا بهره گیری کامل مدیران شهری از دانش موجود راهگشای سلامت بیشتر در امور اداره شهر خواهد بود. کرج معجونی فرهنگی با تاولهای پراکنده بر گستره استان تازه شکفته است که نیازمند ساز و کار پیشرفته ای برای حل مشکلات و پاسخ گویی به مطالبات شهروندان است. بازتولید اعتماد نیز زمانی میسر خواهد گشت که شهرداران بر اساس اعتقاد درونی لباس های رفتگران را پوشیده و در میادین شهر خلوص نیات خود را با خضوع به اثبات رسانده و الگویی ماندگار شوند.
بله طلب مشارکت حتی با حرکت نمادین متولیان شهری که زباله ها را از معابر عمومی شخصا جمع می کنند می تواند کلید بخورد. مارتین لوترکینگ ، گاندی و ماندلا تنها ذره ای از آنچه می دانستند را عمل کردند و از این طریق بر جریده تاریخ حک شدند.
دیگر نکته مهم این که بهتر است تصمیم سازان،تصمیم گیران، سیاست گذاران و مجریان در تمامی سطوح از گفتن مطالبی که مردم را به چگونه بودن راهنمائی می کند بپرهیزند چرا که مبانی سنتی و دانشی موجود ، چگونگی رفتار سالم را به آحاد جامعه آموخته لیکن اشتباهاتی باعث شده تا مردم رفتار بالادستان خود را کاملا همراستا با گفته ها ندیده و لذا رفتارها مبتنی بر اخلاقیات، درونی نشده و به صورت جدی نیز بالفعل نگردد.
آری سختی تامین معاش برای اکثریت جامعه قابل دید است و این تلاش پر زحمت منجر به عدم رضامندی واقعی و نهایتا دلمردگی و ضعف ارتباط می گردد. کار مضاعف در گرو همتی مضاعف است و این همت نیازمند انگیزه ای قوی و انسان هایی سالم و شاد است که رغبت و انگیزه لازم را دارا باشند. البته متخصصان امر سیر تکوینی پدیده حاضر را از یک دهه پیش رصد کرده و از دهه 80 به نام دهه آسیبهای اجتماعی یاد می کردند و اکنون نیز دهه 90 را به دهه بحرانهای فرد،خانواده و اجتماع نام می برند. واقعا چه رخدادی بر بنیان های خانواده وارد آمده که این آمادگی و بستر را فراهم آورده تا فقط با پخش فیلم هایی از برخی شبکه های خارجی، تزلزل خانواده ها دو چندان شود؟
برای مثال چندی است تمرکز مدیران پیشگیری و درمان آسیبها و متولیان امور رفاه عمومی بر شیوه های تربیت درون خانوادگی مانند آموزش مهارت های زندگی موجب شده تا خطای جزیره انگاری خانواده و این پنداشت نادرست که خانواده توده ای معلق و بی ربط به دیگر اجزای موجود است در ذهن بخش وسیعی از متولیان امر ایجاد شود که قطعا خطای دیداری و عملکردی است.
مثالی دیگر اینکه تاسیس بوستان باعث حضور تمامی اقشار محله علی الخصوص کودکان، افراد مسن و بازنشسته، جوانان و نوجوانان پر شورو… و در تیجه ارتباط نزدیک و چهره به چهره این گروههای اجتماعی با یکدیگر می شود.پس حضور ، نزدیکی قلوب ، آرامش درونی ، احساس تعلق ، رفتار شناسی ، جامعه پذیری و به آرامی تحقق آرمان شهروند پویا از این مسیر نیز میسر است و کارکرد پنهان افتتاح بوستان به سلامتی بیشتر شهروندان و جامعه در تمامی ابعاد می انجامد. اما هزینه عمرانی نسبت به هزینه های فرهنگی – اجتماعی قابل قیاس نیست. چنانچه در سطح یک پیشگیری به عموم مردم توجه می شود ، در برنامه ریزی شهری نیز می بایست با تولید آگاهی و ایجاد سوال، کیفیتی مطلوب در افکار فرد فرد شهروندان ایجاد نمود.و در این میان چه بسیار نیروی عظیم انسانی که می توان آنها را توسط پیمانکاران پروژه های اجتماعی آموزش داد و با هزینه های نه چندان زیاد ضمن تضمین سلامت شهروندان، از توانایی های آنها در حوزه های فرهنگی و اجتماعی بهره برد. به عنوان مثال اگر حضور دانشجویان مقطع دکترای دانشگاه های استان به عنوان پارازیت در امور اداره شهر تلقی نگردد، اتاق فکری متشکل از این عزیزان مفید خواهد بود.این سوال را از متولیان شهر کرج داریم، آیا مطالبات طبیعی یک محله را می توان تامین کرد؟ بله! می توان با ایجاد مشارکت مردم در طرح های جهادی و با به کار گیری جرات ورزانه از نیروی انسانی موجود، ضمن آموزش های مقتضی در بسیاری از تشکل های مردمی جهت تشکیل گروه های پایدار جهادی اقدام نمود.
مثال بعدی اینکه حذف عوارضی حد فاصل پل حصارک و انتقال آن به کردان از نظر مدیران شهری می بایست منجر به بی اثر شدن حضور متکدیان می شد و بیشتر تلاش شورا و مسئولین شهر پیرامون حذف عوارضی بر این مبنا بوده اما نتیجه ای در بر نداشته است. ظاهرا در درخت علی به جای توجه به ریشه درد ، خود را در چرخه باطل کلنجاررفتن با معلول های درجه چندم نموده ایم اما موضوع مذکور با مشارکت علمی متخصصان ذیربط قابل پیش بینی بود. آیا از مجربین علمی مانند مددکاران اجتماعی،آسیب شناسان اجتماعی ، مردم شناسان و… بهره گرفته ایم؟ بله جلب اعتماد متخصصین و کارشناسان مجرب نیز نیازمند زمان است.
تربیت شهروندی دغدغه فقط مدیران شهر کرج نیست اما این مطلب را همه می دانند و اقدامی جدی در این مورد صورت نمی گیرد ولی می بایست همچون شهرهای توسعه یافته جهان آموزش های مقتضی شهروندی را ارائه دهیم. وظیفه اصلی ما جلب توجه مردم به لزوم ارتقای سطوح حقوق شهروندی است.بنابراین دو اصل در سهم پذیری و مشارکت شهروندان در رعایت حقوق شهروندی و امور جاری، از سویی استقبال و بستر سازی بوسیله متولیان است و دیگری اعتمادسازی مناسب و پایداری و عدم انحراف طرحهای توسعه شهروندی خواهد بود.
تمام مقدمات فوق الذکر بهانه ای بود تا خبر اخیر آغاز طرح توسعه شهروندی در منطقه 5 شهرداری کرج را بر مبنای توسعه حقوق شهروندی بیشتر تبیین نمائیم. خوشبختانه در چند سال اخیر شاهد افزایش فعالیت مددکاری جامعه ای هستیم که لزوم بسط و توسعه عدالت اجتماعی را تاکید می کند.
در این طرح ابتدا می بایست اطلاعات کاملی از ویژگیهای جامعه هدف استخراج شود تا منبعی آماری به دست آید که بر اساس آن مسئولین شهری جهت سیاست گذاری شفاف و راهبردی به شکل همدلانه و پیگیر بهره گیرند. گام بعدی راهپیمایی مدیران شهری و کارشناسان مربوطه در محلات ، ارتباط گیری ، اعتماد سازی و ایجاد شور و اشتیاق عمومی در ضمن شناسائی افراد و مراکز تاثیر گذارو تشکیل کمیته علمی توسعه فرهنگ شهروندی است. ایجاد پایگاه ، تشکیل و انتخاب هیات اجرائی که هدف از آن همانا آموزش و مشارکت و مسئول سازی خود و دیگران است در بخش بعدی انجام می شود.
طراحی و اجرای پرسشنامه به منظور نیاز سنجی و ظرفیت سنجی محله و منطقه و تهیه نیمرخی از ویژگیهای جامعه شناختی و سپس تربیت تسهیلگران محلی برای جلب مشارکت نهادهای ذیربط و ذیصلاح ، ترغیب افراد محلی جهت مشارکت بیشتر و ساماندهی نظام پیشنهادات شهروندان از گامهای بعدی طرح محسوب می شود.اطلاع رسانی و آموزش در تمامی پایگاه های موجود و حتی فروشگاهها و معابر برای کار مشترک و بازسازی منطقه و محله از نظر فرهنگ شهروندی نیز تداوم فرایند جهت خودکار و خود جوش شدن اهالی در امر آموزش و مسئولیت پذیری است.
در ادامه این نوشتارامیدواریم بازگویی حقوق شهروندی بتواند در پیش برد طرح مفید باشد.
شهروند” مركب از دو كلمه “شهر” به معناي جامعه انساني و “وند” به معناي عضو وابسته به اين جامعه است. مفهوم شهروند را مي توان از حيث ديرينگي به يونان باستان نسبت داد. اين مفهوم به كساني كه در دولت شهر “پليس” به دليل سكونت در شهر داراي حقوق سياسي بودند اطلاق مي گرديد. نفوذ مراکز شهری به نواحی روستائی مجاور و نیز ظهور خصوصیات و ویژگی های شهری در یک جمعیت ، شهروندی را ایجاد می کند.جمعیت شناسان نیز شهر نشینی را به صورت فرایندی از تمرکز جمعیت درنظر می گیرند . واژه شهروند معمولاً همراه با واژه دولت مطرح گرديد و ظهور آن را مي توان مصادف با پيدايش نخستين دولت هاي ملي دانست . در هرجامعه اي به ضرورت حكومتي وجود دارد . در حالیکه دولت قدرت خود را ناشی از ملت دانسته و در مقابل ملت مسئولیت دارد.اولين فيلسوف و متفكر سياسي كه به مفهوم شهروند پرداخته است “افلاطون” بود. او در كتاب “جمهوري” كه در آن مدل مدينه فاضله را معرفي كرد شهروندان را يكي از محورهاي اصلي تاسيس دولت و حكومت مطلوب قرار مي دهد. ارسطو شهروند را كسي مي داند كه در حكمراني و فرمانبرداري سهيم باشد و معتقد است كه يك شهروند خوب بايد بداند كه چگونه همچون يك آزاد مرد ، حكمراني و چگونه همانند آزاد مرد، فرمانبرداري كند. ايران باستان را پايه‌گذار حقوق شهروندي در جهان می شناسند. منشور صادر شده از سوي كوروش، پادشاه هخامنشي، بسياري از مباني حقوق بشر و شهروندي مانند منع برده‌داري ، رعايت حقوق كارگران و شرايط مناسب كار، منع نسل‌كشی، تساوي افراد در برابر قانون و … را مورد تأكيد قرار داده است. حقوق شهروندي مجموعه‌اي از مناسبات اتباع يك كشور در حوزه‌هاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، مدني و سياسي است. بنا براين از يك سو با رابطۀ اشخاص حقيقي و حقوقي يا دولت مواجه‌ايم و از سوي ديگر رابطۀ اشخاص با يكديگر. شهروندی اشاره به حقوقی می کند که یک دولت اعطای آنها را به افراد معینی که اتباعش نیز به شمار می روند مصلحت می داند. نباید شهروندی را با محل سکونت وشهروند را با ساکن محل اشتباه گرفت، کسی ممکن است بدون سکونت در کشوری شهروند آن کشور باشد یا بدون شهروند بودن ساکن کشوری باشد .
تعریف دیگر اینکه حقوق شهروندی وضع رابطه موجود میان یک شخص طبیعی ویک جامعه سیاسی موسوم به دولت است که براثر آن شخص ملزم به وفاداری ودولت موظف به حمایت است . این وضع یا رابطه میان فرد ودولت از طریق قانون شهری تعیین می شود .یک شهروند یک عضو رسمی یک شهر، ایالت یا کشور است. این دیدگاه، حقوق و مسئولیت‌هایی را به شهروند یاد آور می‌شود که در قانون پیش بینی و تدوین شده‌است. افراد زماني لقب شهروندي را به خود مي گيرند كه حقوق و تكاليف خود را بشناسند و به آن عمل كنند تا شهروند معنا و مفهوم پيدا كند.حقوق شهروندي از جمله دستاوردهاي مثبت بشري است ، حقوقي از جمله حق حيات، آزادي بيان و انتقاد، تعيين سرنوشت، امنيت، برابري و عدم تبعيض و … که همگي مورد تأييد و تأكيد اسلام نیز هستند. حقوق شهروندي با جايگاه حاكميت نیز ارتباط پيدا مي كند ، جامعه اي كه در آن حقوق شهروندان نهادينه نشده باشد رابطه مردم و حاكميت دچار تزلزل مي شود. یعنی در جوامعي كه افراد به حقوق و تكاليف خود آگاهي داشته باشند و حريم همديگر را رعايت كنند آن جوامع از استحكام و مشروعيت بيشتري برخوردارند. شهروند شدن و شهروند خوب بودن يك فرهنگ است كه هم نياز به آموختن دارد و هم زمان زيادي را مي طلبد. مردم در هيچ مرحله اي از مراحل جامعه پذيري خود حقوق شهروندي را فرا نگرفته اند، براي آموزش حقوق از طرف مسئولين نيز چندان تلاشي نمي شود بنابراين مردم نه تنها به حقوق و تكاليف شهروندي خود آگاهي ندارد، بلکه به هر چه مي نگرند جز نقض حقوق شهروندي چيزي نمي بينند. رعايت حقوق شهروندي منوط است به شناسايي اين حقوق در جامعه، چگونگي عمل به آنها و نحوه تضمين اجرايي آنها ، در اين صورت است كه رعايت حقوق شهروندي عاملي در جهت فراهم سازي زمينه رشد شخصيت فردي و اجتماعي خواهد شد. در هيچكدام از مراحل جامعه پذيري در كشور، حقوق شهروندي مورد توجه قرار نگرفته است و اين امر مورد غفلت جدي واقع شده است. مسئولين نيز بعضا به موسسات مردم نهاد نه بعنوان يكي از اصلي ترين عوامل نهادينه شدن رفتارهای مثبت و تقويت حقوق شهروندي بلکه به عنوان مزاحم مي نگرند و عدم باور نه چندان راسخ به كاركرد نهادهاي مدني ازجمله عوامل عقب افتادن شكل گيري حقوق شهروندان در كشور است اما حقیقت این است ، زمانی که خود را ملزم به پاسخگویی به مردم بدانیم حلقه های نزدیکی مردم و دولت تشکیل می گردد و مردم خودی تر تشخیص داده می شوند. از نظر حقوقی، جامعه نیازمند وجود مقرراتی است که روابط تجاری، اموال، مالکیت، شهرسازی، سیاسی و حتی مسائل خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. لذا از دید شهری موضوع حقوق شهروندی، روابط مردم و شهر، حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر و اصول و هدف‌ها و وظایف و روش انجام آن است. همچنین نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت بر رشد هماهنگ شهر است که می‌توان بعنوان مهمترین اصولی بدانیم که منشعب از حقوق اساسی کشور است..حقوق شهروندی ترکیبی از وظایف و مسئولیت‌های شهروندان در قبال یکدیگر ، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تامین آن حقوق بر عهدهٔ مدیران شهری، دولت یا به طور کلی قوای حاکم می‌باشد. شهروندی اشاره به زندگی روزمره، فعالیتهای فردی و کسب و کار ،همچنین فعالیتهای اجتماعی مردم دارد و بطور کلی مجموعه‌ای از رفتار و اعمال افراد است. شهروندی پویا یا شهروندی فعال در واقع از این نگرش برخاسته‌است. شهروندی بستر ساز مناسب برای جلب مشارکت مردمی در جهت نظارت عمومی است.فعالیت های فردی که منجر به پیشرفت وضعیت اجتماعی می گردد.فعالیتهای داوطلبانه در خدمات عمومی و اجتماعی که در بهبود کیفیت زندگی شهروندان موثر است.رفتارهایی اجتماعی- اخلاقی که در حقوق شهروندی انتظار طبیعی از شهروندان است. آموزش شهروندی بطور غیر رسمی در خانه و محل کار یا کارگاه‌های آموزشی و یا بطور رسمی در محتوای درسی آموزش و پرورش و آموزش عالی ، در واقع به شهروندان می‌آموزد که چگونه یک شهروند فعال، آگاه و مسئولیت‌ پذیر باشند. در واقع مبنای این آموزشها پرورش یک شهروند خوب یا ارائه یک الگوی شهروندی نیست بلکه به آنان می‌آموزد که چگونه تصمیمات خود را با توجه به مسئولیت‌هایشان در قبال اجتماع و زندگی فردی خود اتخاذ نمایند. تربیت شهروندی، یکی از فروع شهروندی است که با توجه به تحولات سریع اجتماعی و فن‌آوری ، ازجمله دل مشغولی‌های برنامه‌ریزان و سیاستگذاران تعلیم و تربیت کشورهای جهان به شمار می‌آید. در کشورهای توسعه یافته مفاهیم شهروندی از دوران کودکی تا نوجوانی آموزش داده می‌شود و دولت نیز آموزش‌های لازم را در اختیار والدین و معلمان قرار می‌دهد ، اهداف این آموزش‌ها عموما موارد ذیل است:
آشنایی با حقوق و مسئولیت‌های شهروندی
بحث و بررسی درباره سرفصلها و موضوعات مهم شهروندی
فهم و شناخت جامعه و آشنایی با فعالیتهای اجتماعی
مشارکت فعال در یک برنامه اجتماعی یا گروهی
شهروندان به طور داوطلبانه امکانات خود را جهت کمک به پیشرفت و بهبود شهر به کار می‌گیرند. شهروندان فعال با توجه به تخصص و استعداد خود در سازمانها و کمیته‌های محلی گوناگون نظیر سازمان‌های غیردولتی فعالیت می‌کنند. شرکت در نشست‌ها و اجتماعات شهری و مشارکت در پروژه‌های اجتماعی برای پیشرفت جامعه و همچنین کشف مشکلات و راه‌حل آن‌ها بسیار سودمند خواهد بود. اجتماعات محلی، و نهادهای مردم محور می‌توانند با ارائه رفتارهای جدید و نهادینه ساختن آنها در جوامع، نقش موثری در ایجاد و بازتولید مفهوم شهروندی ایفا نمایند.
يكي از ابعاد توسعه توجه به مفهوم «حقوق شهروندي» است که با مفهوم حقوق بشر اشتراكات بسیاری دارد. در پایان این جستار می توان گفت هر چند كه حقوق شهروندي يك رابطۀ ملي است اما فعلا نقض حقوق شهروندي يك فرهنگ غالب است.

سید احمد رحیمی
مددکار و مردم شناس

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا