مددکاری اجتماعی ایران

نامه ای از یک مددکار اجتماعی به تمام مددکاران اجتماعی ایران

مددکاری اجتماعی نوین

مددکاران اجتماعی : پیشکسوتان ، جوانان ، اساتید ، دانشجویان ، فارغ التحصیلان رشته خدمات اجتماعی ، فارغ التحصیلان رشته مددکاری اجتماعی ، حامیان مددکاری و همه انهایی که عمرتان را با خدمت مددکاری به دیگران سپری کردید و هم اکنون در بین ما نیستید.

سلام

در اینجا قرار نیست فرد یا تشکیلاتی مورد ستایش یا مورد انتقاد قرار بگیرد . در اینجا قرار نیست افراد مورد ارزیابی قرار بگیرند .

در اینجا از همه شما درخواست میکنم با کنار گذاشتن همه تعصبات و گذشته ها بیایم در این نامه واقعیات مددکاری اجتماعی فعلی در ایران را ورق بزنیم .

بیاییم یک بار شهامت نشان بدهیم بی انکه شخصی را متهم کنیم وانچه هم اکنون داریم ارزیابی کنیم .

بیاییم دریک فرصت برابر به همه اجازه بدهیم حرف بزنند

بیاییم خط قرمزهای ساختگی ذهن ما را پاک کنیم

بیاییم بپذیریم که جامعه و شیوه زندگی افراد نسبت به ۵۰ سال قبل تغییر کرده

بیاییم بپذیریم که حرفه مددکاری در کشور ایستا بود اما مردم پویا

بیاییم بپذیریم که مددکاری اجتماعی همگام با تغییرات اجتماعی نبوده است

بیاییم بپذیریم که اهداف مددکاری اجتماعی ، شیوه ها و ارزش های آن منطبق با شیوه زندگی عصر حاضر نیست

بیاییم بپذیریم که دانسته های مردم از دانسته های مددکاران کمتر نیست

بیاییم بپذیریم که مردم (جامعه هدف ) تنها افراد تحت پوشش سازمان های حملیتی نیستند

بیاییم بپذبریم که مددکاری اجتماعی فعلی پیر و در برابر نیازهای جامعه ناکارآمد و از تاریخ گذشته است

بیاییم بپذیریم که جامعه به مددکاری اجتماعی نوین با اهداف و روشهای کاربردی نیاز دارد

چرا در یک دهه اخیر مددکاری اجتماعی تجزیه شد و رشته های نوظهوری قد علم کردند بی انکه نامی از مددکاری اجتماعی بر ان باشد و حتی در بسیاری موارد درصدد کنار زدن این حرفه حیاتی زدند

چرا ما اینگونه در کما فرو رفته ایم و به تماشای نابودی تدریجی با ارزش ترین حرفه علوم اجتماعی نشسته ایم

چرا اصرار داریم رشته مددکاری اجتماعی همچون گذشته باید حتما در اختیار چند سازمان دولتی باشد

چرا فکر نمی کنیم مددکاری اجتماعی در بخش دولتی و بخش خصوصی دارای اهداف و شرح ماموریت جداگانه ای می باشند

چرا مددکاران اجتماعی نباید در سیاست سهیم باشند ایا ورزشکاران و هنرمندان و …از مددکاران اجتماعی اصلح ترند

از پنجاه سال گذشته تا کنون به دلیل دولتی بودن مددکاری اجتماعی اصول و اهداف مددکاری با استراتژی نهادها و سازمانهای دولتی کار سازی شده و هیچگاه این حرفه برای کل افراد جامعه تعریف و در نظر گرفته نشده است و به همین دلیل در عصر حاضر بسیاری از اصول و روش های مددکاری اجتماعی کهن از بدیهیات اجتماعی روز بوده و در زمان و مکانهای های مختلف دارای برداشت های متفاوت است .

راستی در خلوت خود تاکنون ارزیابی کردیم چرا با این همه زحمات دوستان جهت تثبیت جایگاه مددکاری که تلاش شده و این همه سمینار ، مصاحبه ، میزگرد ، مقالات مختلف و … اما با یک نگاه علمی در می یابیم که تنها از مرگ مددکاری پیشگیری شده اما باز در نقطه اول هستیم . مددکاران در سازمان ها و شرکت ها به امور حسابداری مشغولند و رشته های غیره به امور مددکاری می پردازند و مشغول بکار میشوند . تنها علتش این است که در مددکاری کهن حرف تازه ای برای گفتن وجود ندارد و در دو دهه اخیر با واگذاری بسیاری از امور و وظایف دولتی به بخش خصوصی جایی برای مددکاری اجتماعی با رویکرد دولتی در این بخش وجود ندارد و از این رو هر روز شاهد افت و بی اعتبار شدن این حرفه کاربردی در جامعه هستیم . در یک دهه اخیر سازمان بهزیستی که حقا مشکلات و مسئولیت های سنگین جامعه را به دوش میکشد جهت واگذاری پاره ای از وظایف اجرایی خود به بخش خصوصی راه اندازی کلینیک های مددکاری اجتماعی توسط مددکاران اجتماعی بخش خصوصی در دستور کار خود قرار داد که در این ده سال نزدیک به ۳۵۰ کلینیک تاسیس و حدود ۱۰۰۰ مددکار اجتماعی متخصص مشغول بکار میشوند که نشانه تمایل مددکاران حهت فعالیت در بخش خصوصی است اما در حوزه صنعت با وجود جمعیت بالای کارگران ، کارکنان و افراد تحت پوشش که نزدیک به بیست درصد کل جمعیت جامعه را به خود اختصاص داده ۱۰۰ مددکار تخصصی ندارد . و این هم نشان دهنده ناکارآمدی مددکاری کهن در حوزه های مختلف می باشد .

تمام مشکلات و چالش های حرفه مددکاری اجتماعی که قبلا توسط اساتید ، مددکاران حرفه ای و دانشجویان و حتی نیازمندان خدمات مددکاری اجتماعی مطرح شده بود بار ها توسط تیمی هفت نفره از مددکاران اجتماعی ( این تیم از سال ۱۳۸۴ شروع بکار کرد در ابتدا این حقیر به تنهایی و در چند سال اخیر با همکاری سرکار خانم مریم پرمحمد آذر ، جناب آقای احمد جبارزاده و چهار نفر دیگر از مددکاران تشکیل شده است ) مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و انچه بدست آمد همان واقعیت هایی بود که قبلا توسط شما بزرگواران بدست آمده بود اما حلقه مفقودی و کلیدی همچنان پا برجا است چرا اینکه چالش اصلی کاستی در محتوی و داشته های مددکاری اجتماعی است که از نیازهای جامعه بسبار عقب افتاده است و همین موضوع باعث ورود سایر رشته های علوم انسانی به عنوان متولی در حوزه فعالیت حرفه مددکاری شده و در بسیاری از موارد مددکاران اجتماعی را حذف و خود پیشتاز شده اند .

برادران و خواهران بزرگوار مددکاری اجتماعی کشور

پس از تلاش و زحمات فراوان چند ساله بالاخره مددکاری اجتماعی نوین توسط دانش آموختگان شما بزرگان هم اکنون در مراحل پایانی تدوین قرار گرفته است و انتظار می رود با مشارکت شما عزیزان با ارائه تازه های مددکاری اجتماعی ضمن پربار کردن مددکاری اجتماعی نوین جایگاه این حرفه تخصصی را در کشور استحکام بخشیم

با سپاس

شهرام سرابی اسیابر

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا