یلدای کارتن خوابی هم سحر خواهد شد.
عزیزان ما،
فرزندان ما، خواهران و برادران ما در این شبهای سرد یلدایی و تنهایی در ظلمات عملکرد و انتخابهای نامناسب خویش گرفتارند و چشم به راه صبح امید.
انشاله خورشید سلامت دوباره طلوع خواهد کرد.
هیچ خانواده ای فرزند بیمار و مریض و گرفتارخود را نمیکشد، بیماری فرزندش را پنهان نمیکند. ما یک خانواده هستیم، نه وجودتان را انکار میکنیم.
نه دردتان را فراموش، و نه سهم خویش را در گرفتار شدن و بی خانمان شدن شما نادیده میگریم.
باید در صداقت و با شجاعت قبول کنیم ما آلودگی هوا را نمیخواهیم ولی حداقل در بخشهایی آلودگی هوا نتیجه نهایی عملکردمان بوده است.
باید در صداقت و با شجاعت قبول کنیم ما آلودگی هوا را نمیخواهیم ولی حداقل در بخشهایی آلودگی هوا نتیجه نهایی عملکردمان بوده است.
باید اقرار کنیم اگر چه کارتن خوابی را نمیخواهیم ولی آن را تولید کرده ایم و یا حداقل در بخشهایی از آن شاهد نتیجه عملکرد خود هستیم.
چگونه است که افراد در هنگام بیماری به اولین مرکز درمانی و پزشک برای دریافت خدمات درمانی مراجعه میکنند، ولی برای درمان بیماری اعتیاد این مقدار اشتیاق و جدیت دیده نمیشود.
چگونه میشود خدمات حمایتی ما در گرمخانه ها و پناهگاهها (شلتر) آنچنان که بایسته وشایسته است با اقبال مواجه نیستند؟
آیا در معرفی و تبلیغ و ایجاد جاذبه موفق عمل کرده ایم؟ یا جای تجدید نظر باقی ست؟
چرا کارتن خواب ها ترجیح میدهند در این شبهای سرد یلدا کنار خیابانهای سرد در پی پناهی و گرسنگی در ناکجا آباد وحشت تنهایی به درد همدردان خویش پناه بیاورند، اما برای دریافت حمایت به ما مراجعه نکنند.
آیا خدمات حمایتی و درمانی به اندازه کافی جذابیت دارد؟؟
امشب کنار خانواده های خود آیین های سنتی را به گرما و شادمانی میگذارنیم و متأسفانه هزاران هموطن عزیزمان از یلدا جز تاریکی و سرمایی طولانی بهره ای ندارند.
باهم اندکی مهربانترباشیم، یلدای کارتن خوابی هم سحر خواهد شد.
محمدرضا مقدسی / معلم