درک انواع مختلف تجارب نامطلوب دوران کودکی برای درمانگرانی که در زمینه تاب آوری افرادی کار می کنند که در طول سال های شکل گیری شخصیت فردی متحمل تروما شده اند ضروری است.
فهرست عناوین این مطلب
تجارب نامطلوب دوران کودکی و تاب آوری
7 نوع از تجارب نامطلوب دوران کودکی و تاب آوری در برابر آنها
کاری از تیم تخصصی خانه تاب آوری ایرانیان
درک انواع مختلف تجارب نامطلوب دوران کودکی برای درمانگرانی که در زمینه تاب آوری افرادی کار می کنند که در طول سال های شکل گیری شخصیت فردی متحمل تروما شده اند ضروری است.
به گفته کارشناسان برجسته تروما، این تجربیات طیفی از عوامل فیزیکی، عاطفی و محیطی را در بر می گیرد که می تواند عمیقاً بر رشد و رفاه و تاب آوری کودک تأثیر بگذارند.
1. آزار جسمی
آزار جسمی شامل وارد کردن عمدی صدمه یا آسیب جسمی به کودک توسط والدین یا مراقب است.
این موضوع می تواند به صورت ضربه زدن، سوزش، لگد زدن، لرزش یا سایر اشکال خشونت ظاهر شود که منجر به کبودی، شکستگی یا آسیب های دیگر می شود.
کودکانی که آزار جسمی را تجربه می کنند ممکن است به طیف وسیعی از مشکلات عاطفی و رفتاری از جمله اضطراب، افسردگی، پرخاشگری و آسیب رساندن به خود دچار شوند.
2. سوء استفاده عاطفی
سوء استفاده عاطفی شامل رفتارهایی می شود که ارزش خود، اعتماد به نفس و رفاه عاطفی کودک را تضعیف می کند.
این موضوع می تواند شامل انتقاد مداوم، تحقیر، طرد یا تهدید به ترک شود که منجر به احساس شرم، گناه و بی ارزشی می گردد.
سوء استفاده عاطفی می تواند تأثیرات عمیق و طولانی مدتی بر عزت نفس، روابط بین فردی و سلامت روان کودک داشته باشد و به اختلالات اضطرابی، افسردگی و مشکلات در ایجاد روابط همراه با اطمینان و اعتماد با دیگران کمک کند.
3. سوء استفاده جنسی
سوء استفاده جنسی به هرگونه فعالیت یا رفتار جنسی اطلاق می شود که توسط یک فرد بالغ یا بزرگتر در موقعیت قدرت یا اقتدار به کودک تحمیل می شود.
این موضوع می تواند شامل لمس جنسی، آزار، استثمار یا تجاوز جنسی باشد که باعث می شود کودک احساس تجاوز، سردرگمی و شرم کند.
کودکانی که آزار جنسی را تجربه می کنند ممکن است با طیف وسیعی از پیامدهای روانی و عاطفی، از جمله PTSD، اختلال عملکرد جنسی، و مشکلات در ایجاد روابط صمیمی سالم دست و پنجه نرم کنند.
4. غفلت
غفلت زمانی اتفاق می افتد که والدین یا مراقبین نیازهای اولیه جسمی، عاطفی یا رشدی کودک را تأمین نکنند.
این موضوع می تواند شامل نظارت ناکافی، تغذیه، مراقبت های پزشکی یا حمایت عاطفی باشد که منجر به محرومیت جسمی و عاطفی گردد.
کودکانی که بی توجهی را تجربه می کنند ممکن است از سوء تغذیه، بهداشت ضعیف، تأخیر در رشد و مشکلات دلبستگی رنج ببرند که بدیهی است بر میزان تاب آوری و سلامت و رفاه عمومی آنها تأثیر می گذارد.
5. اختلال در عملکرد خانواده
اختلال عملکرد خانواده طیفی از شرایط نامطلوب در محیط خانواده را در بر می گیرد که می تواند بر رفاه و تاب آوری کودک تأثیر منفی بگذارد.
این موضوع ممکن است شامل سوء مصرف مواد توسط والدین، بیماری روانی، خشونت خانگی، حبس، یا طلاق، ایجاد یک محیط زندگی ناپایدار و آشفته باشد.
کودکانی که در معرض اختلال عملکرد خانواده قرار دارند ممکن است آسیب های عاطفی، اختلال در روابط دلبستگی و افزایش سطح استرس را تجربه کنند و خطر ابتلا به مشکلات رفتاری، مشکلات تحصیلی، کاهش میزان تاب آوری و اختلالات سلامت روان را افزایش دهند.
6. خشونت جامعه
خشونت اجتماعی به قرار گرفتن در معرض خشونت یا رویدادهای آسیب زا در جامعه گسترده تر کودک، همچون شاهد بودن یا تجربه جنایت، فعالیت باندهای خطرناک، جنگ، نسل کشی یا بلایای طبیعی اشاره دارد.
این موضوع می تواند منجر به احساس ترس، درماندگی و ناامنی و همچنین افزایش هوشیاری و هوشیاری بیش از حد شود.
کودکانی که خشونت اجتماعی را تجربه میکنند ممکن است علائم PTSD، اضطراب، افسردگی و مشکلات رفتاری داشته باشند که بر میزان تاب آوری و توانایی آنها برای عملکرد مؤثر در خانه، مدرسه و در محیطهای اجتماعی تأثیر میگذارد.
7. اندوه و فقدان
غم و اندوه و تجربه از دست دادن یک عزیز یا شخصیت دلبستگی قابل توجه از طریق مرگ، جدایی یا رها شدن را در بر می گیرد.
این موضوع می تواند منجر به دردهای شدید احساسی، غم و اشتیاق و همچنین احساس پوچی، ناباوری و خشم و تاب آوری پایین گردد.
کودکانی که غم و اندوه و از دست دادن را تجربه می کنند ممکن است با مشکلات سازگاری، غم و اندوه حل نشده و چالش هایی در پردازش احساسات خود دست و پنجه نرم کنند که بر تاب آوری، رفاه و عملکرد عمومی آنها تأثیرگذار خواهد بود.