یادداشت اختصاصی: ضرورت توجه به ترک تحصیل دانش آموزان در استان کردستان (با تأکید بر شهرستانهای مرزی) [1]
امروزه سرمایه انسانی به عنوان یکی از عوامل اصلی توسعه و اساساً انسان به عنوان محور توسعه مطرح است. تأمین سرمایه انسانی، مستلزم انجام فعالیتهای آموزشی است. مهمترین متولی آموزش نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش است. این نهاد در نیل به اهداف خود از مشکلات فراوانی رنج میبرد. یکی از مهمترین آنها مسأله خروج زود هنگام دانش آموزان از سیستم آموزشی قبل از پایان هر دوره تحصیلی است؛ که در اصطلاح از آن با عنوان ترک تحصیل نام برده می شود.
عدم تکمیل تحصیلات در دوره اولیه تحصیل ضایعات فردی و اجتماعی متعددی به دنبال دارد. نوجوانانی که در سنین پایین به ایفای نقش و رفتار بزرگسالان میپردازند در بزرگسالی متحمل خسارت فراوانی میشوند (پیرسون و نیوکامپ، 2000). در نظام آموزش و پرورش آنچه عدم توفیق در تحقق هدفها و مقاصد را موجب میشود اُفت و ترک تحصیل بوده است و عمدتاً به صورت ترک تحصیل میان دوره مردودی و یا عدم اشتغال در رشته مورد تحصیل مشاهده میشود. نوجوانانی که در سنین پایین به ایفای نقش و رفتار بزرگسالان پرداختند، متحمل خسارت زیادی در عملکرد در زندگی بزرگسالی شده اند. هر قدر نوجوانان بتوانند تجارب آموزشی را در خلال دوره نوجوانی کسب نمایند، بهتر میتوانند آماده رویارویی با چالشهای زندگی در دوره بزرگسالی باشند. ترک تحصیل زود هنگام یک حادثه «زودرس کاذب» است که نوجوان را زودتر از موعد درگیر نقشهای بزرگسالان میکند (اقدسی و همکار، 1391). آمارهای به دست آمده از تحقیقات در مدارس کشور نشان دهنده آن است که اُفت تحصیلی به صورت مردودی، ترک تحصیل زودرس و یا به صورتهای دیگر، مقدار زیادی از منابع مالی و استعدادهای انسان و جامعه را تلف کرده و آثار سوئی را بر جای میگذارد (مقیمی و همکاران، 1389). یکی از استانهایی که میزان ترک تحصیل دانش آموزان در آن بالاست، استان کردستان است. به گزارش خبرگزاری فارس از بانه (1394) بیشترین میزان ترک تحصیل دانشآموزان در استان کردستان مربوط به شهرستان بانه است. بیتوجهی به ادامه تحصیل یکی از معضلات فرهنگی این شهرستان است. عدم تمایل خانوادهها و محدودیتهای اجتماعی- اقتصادی به ادامه تحصیل فرزندانشان از عوامل مهم در ترک تحصیل دانشآموزان به ویژه دانشآموزان دختر روستایی است. در همین رابطه با «نوشین» دختر 11 ساله ساکن در یکی از روستاهای شهرستان بانه در مورد علاقه به ادامه تحصیل گفتگویی داشتم. نوشین برایم چنین گفت:
«مدرسه ما 6 دانش آموز داره. یکی کلاس دوم، یکی کلاس سوم، دو نفر کلاس چهارم و دو نفر کلاس پنجم. من خیلی درس خوندن رو خیلی دوست دارم و همش نگران اینم که بعد از کلاس ششم چطور درسم رو ادامه بدم چون دیگه اینجا برای هفتمیها کلاس نمیذارن. خانوادهام نمیذارن برم مدرسه شبانه روزی. میگن خوب نیست دخترمون رو ول کنیم به امون خدا و بذاریم شبانه روزی که هزار بلا و بدبختی سرش بیاد!».
و چه زیبا و معصومانه میگوید: «میدونید شاید خدا خواست تا یکی دو سال دیگه ما هم بیایم شهر زندگی کنیم و دیگه مشکل مدرسه رفتن نداشته باشم».
مرزی بودن شهرستان بانه و گرایش خانوادهها در تشویق فرزندانشان برای ورود به بازار کار یکی دیگر از عوامل ترک تحصیل به ویژه در میان دانشآموزان پسر است.
آنچه مشخص است فقر اقتصادی در باز تولید فقر فرهنگی، نقش اساسی و تعیینکننده دارد، زیرا در شرایطی که بسیاری از خانوادهها از تأمین حداقلهای یک زندگی معمولی عاجزند، اولین قربانیان کودکان هستند. در همین رابطه با «هیوا» نوجوان 15 ساله گفتگویی ترتیب دادم. هیوا با وجود هوش سرشار و استعداد بسیاری که در یادگیری دارد انگیزهای برای ادامه تحصیل ندارد. او دلایل بیانگیزگی و تمایل به ترک تحصیل خود را چنین بیان میکند: «مگه انگیزهای هم برای ادامه تحصیل میشه داشت! این همه جوون بیکار داریم درس بخونم که چی بشه؟ میرم وارد بازار کار میشم برای پسری مثل من در مرز کار با مزد خوب پیدا میشه. در عرض چند سال میتونم یه سرمایه برای خودم جور کنم و به خانوادهام هم کمک مالی بکنم. پدرم درآمد چندانی نداره! بهتر از اینه که مثل جوونهای تحصیل کرده علاف باشم و منتظر استخدامی باشم تا شاید ماهی چندرغاز گیرم بیاد».
با نوجوان دیگری در همین خصوص به گفتگو مینشینم. «امید» نوجوان 14 سالهای که در مدرسه شبانه روزی تحصیل میکند. خانوادهاش ساکن روستایی دور افتاده هستند که تنها دو خانوار در آن ساکن است. این روستا طی سالهای اخیر به خاطر روند فزاینده شهرنشینی خالی از سکنه شده است. امید هم تمایلی به ادامه تحصیل ندارد. او چنین میگوید: «هرگز به دانشگاه رفتن و حتی دیپلم گرفتن هم فکر نمیکنم. امسال هم الکی در مدرسه ثبت نام کردم. من نمیخوام درس بخونم چون هیچ آیندهای نداره. پسر خالهام فوق لیسانس هم گرفت از بهترین دانشگاه اما حالا چی؟ بعد از 28 سال زندگی نه کار درست و حسابی نه پول نه درآمد! منم میخوام مثل بقیه دوستام که در مرز کار میکنن، کار کنم. پول دربیارم حداقل خودم مخارج خودمو تأمین کنم. آدم که نمیتونه همه عمر وابسته به خانوادهاش باشه. کافیه چند سال به خودم زحمت بدم بعد آینده مو میتونم بسازم. خانوادهام هم با کار کردنم بیشتر موافقن چون میگن درس خوندن در این مملکت هیچ نتیجهای نداره».
دانش آموزانی که از خانواده های کم درآمد جامعه هستند، معمولاً میزان ترک تحصیلشان بیشتر از سایر دانش آموزان است. خانوادههای محروم با ترک تحصیل اجباری فرزندان خود، ضمن کاهش هزینه تحصیل از سبد خانواده، آنان را در صورت امکان بهعنوان نیروی کار ارزان وارد بازار کار (اشتغال مرزی) میکنند تا بتوانند بخشی از هزینههای جاری خانواده خود را نیز تأمین کنند. شهرستانهای مرزی استان کردستان به ویژه «بانه» و «مریوان» به سبب مرزنشینی و به تبع آن محرومیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و عدم رسیدگی برنامه ریزان اجتماعی به مسائل اجتماعی حاکم بر این استان، روز به روز آسیبهای اجتماعی بیشتری دامنگیر آن میشود. با توجه به این مقدمه روشن است که جامعه باید تمام همت خود را به کار گیرد تا هیچ کودکی از تحصیل محروم نشود، تا عدالت اجتماعی برقرار گردد و در سایه آن میزان آسیبهای اجتماعی به حداقل برسد.
پیشنهادات کابردی
- لزوم آگاهسازی و اطلاع رسانی در سطح وسیع جامعه نسبت به اهمیت و ضرورت آموزش و پرورش؛
- برقراری پیوند مستمر مدرسه- خانواده با تأکید بر تقویت مشارکت و همکاری والدین در امور مدرسه و مسائل آموزشی؛
- برگزاری دوره های آموزشی برای والدین به منظور ترغیب دانش آموزان و والدین به ادامه تحصیل دانش آموزان؛
- جذب افراد تحصیل کرده بومی در مدارس برای ایجاد افزایش انگیزه به تحصیل در دانش آموزان و والدین؛
- شناسایی دانش آموزان در معرض ترک تحصیل توسط آموزش و پرورش و جلوگیری از ترک تحصیل آنان؛
- ضرورت حضور «مددکار اجتماعی» در مدارس با هدف شناسایی مسائل و مشکلات دانش آموزان و برقراری ارتباط با والدین؛
- لزوم تقویت زیر ساختهای اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی در استان کردستان با هدف کاهش فقر و سایر آسیبهای اجتماعی؛
- آگاهسازی در خصوص آسیبهای حاصل از تجارت ناپایدار مرزی و تأکید بر توسعه انسانی به مثابه توسعه پایدار.
منابع
- اقدسی، علی نقی. (1391). عؤامل محیطی ؤ اجتماعی مؤثر در ترک تحصیل (بازماندگان از تحصیل) دانشآمؤزان دختر دبیرستانهای شهرستان میاندؤآب در سال تحصیلی 89- 90. فصلنامه علؤم تربیتی، 5(17): 113- 130.
- مقیمی، سید محمد. خنیفر، حسین. زرؤندی، نفیسه. جؤکار، احمد. بیان معمار، احمد. فرجی ارمکی، اکبر. (1389). مطالعه ؤ بررسی رابطه بین عؤامل آمؤزشی ؤ افت تحصیلی در میان دانش آمؤزان پسر آمؤزشگاههای راهنمایی. دؤ فصلنامه مدیریت ؤ برنامهریزی در نظامهای آمؤزشی، 3(4): 144- 160.
- Pearson, S. B. Newcomb, M. D. (2000). Predictors of Early High School Dropout: A Test of Five Theories. Journal of Educational Psychology, 92 (3): 568- 582.
- http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13940430001316
[1] – کیمیا واعظی | دانشجوی دکتری مددکاری اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران