مطالبه گری اجتماعی؛ نمادی از حیات، سرزندگی و علمی بودن جامعه مددکاری اجتماعی کشور در سال 95
بعنوان یک کنش حرفه ای شروع سال جدید، با ارائه مقالات ارزشمندی در خصوص مطالبه گری اجتماعی از سوی گروهی از مددکاران اجتماعی کشور کلید خورد.
این “حرکت “در کانال بزرگ مددکاران اجتماعی ایرانیان شکل گرفت که می تواند آغازی باشد ادامه دار.
ترجیح می دهم در این مقوله بحث تکراری نکنم چرا که همکاران مباحث ارزشمندی را بیان کرده اند. از زاویه ای دیگر به مطالبه گری اجتماعی نگاه می کنم:
این حرکتها صرفاً یکسری داده های تئوریک و علمی است که می بایست هم ادامه یابد و پیگیری شود و محدود به یک مرحله خاصی نباشد و هم اینکه می باید به شکل عملی بر اساس نیازهایی که شناسایی می شود در جامعه پیاده شود. فرضاً مطالبه گری صنفی در خصوص حقوق اجتماعی مددکاران که از سوی نهادها و سازمانها چه مادی و چه معنوی نادیده گرفته می شود و چه حقوق نادیده گرفته شده گروههای مختلف اجتماعی که مددکاران آنرا تشخیص می دهند و شناسایی می کنند.
نکته کلیدی در این حرکت پیگیر بودن در مطالبه گری و احساس مسئولیت اجتماعی تک تک مددکاران اجتماعی است که برای موفقیت نیازمند مشارکت جدی و جسورانه انجمن مددکاران اجتماعی و کانون کلینیکهای مددکاری اجتماعی است – اگر دغدغه اجتماعی دارند و دولتی نیستند!!!
انجمن یا کانون باید در سال 95 به این سو حرکت کند که مطالبه گری اجتماعی را شاخصی برای مددکار اجتماعی حرفه ای بودن تعریف کرده و به آن جهتی غیر سیاسی و قطعاً شغلی بدهد تا اعضا نگران تبعات آن نباشند.
فقدان مطالبه گری اجتماعی در یک جامعه نشانگر رخوت، مرگ و نبود تغییر و اصلاح است که نتیجه ای جز افسردگی، دیکتاتوری و آسیب های اجتماعی نخواهد داشت و چه کسی مسئولیت این فقدان را به گردن می گیرد؟!!
احمد جبارزاده | مددکار اجتماعی