مددکاری اجتماعی ایرانیادداشتها و مطالب اختصاصی

مددکاران اجتماعی در برخورد با استرس طلاق چگونه عمل می کنند؟

رضا ببریطلاق جدا شدن اجزای یک سیستم است. سیستم خانواده هم مانند سیستم یک موجود زنده از اجزایی تشکیل می شود. در سیستم خانواده اعضا جای اجزا را می گیرند. وقتی سیستم زنده به دنیا می آید، با خود فقط مرگ را همراه می آورد . سرنوشت محتوم هر ارگان زنده ای مرگ است. اما موجود زنده تا جایی که می تواند از مرگ دوری می کند. با هر عقدی هم، طلاق زاده می شود و تمام سعی سیستم خانواده دوری کردن از طلاق است.

تمام تلاش یک سیستم حفظ موجودیت خویشتن است. چه سیستم ارگان زنده و چه سیستم خانواده، همه تلاش خود را می کند تا به حیات خود ادامه دهد. یک سیستم زنده گاه حاضر می شود عضوی از کل سیستم را قطع کند تا اعضای دیگر به حیات خود ادامه دهد یا به عبارت دیگر سیستم حفظ شود. خانواده هم گاهی به دور شدن یکی از اعضای خود رضایت می دهد تا ادامه یابد. در هر دو سیستم آن عضو قطع یا جدا می شود که کژکارکرد است و به دیگر اعضای سیستم آسیب وارد می کند. پس زوجی که از هم جدا می شوند شرایط برابر ندارند و نمی توان روش های یکسان مقابله را برای هر دو بکار برد. یکی از آنها کژکارکرد است و یکی حامل و باعث ادامه حیات سیستم خانواده.

طلاق یک تغییر بسیار بزرگ است و هر تغییری استرس ایجاد می کند. اگر استرس ها را به سه گونه روزمره، خرد، و کلان تقسیم کنیم؛ طلاق جزء استرس های کلان است. چرا که در پدیده طلاق نمی توان مسئله استرس زا را حذف کرد. مثل استرس مرگ عزیز یا تجاوز جنسی. از طرف دیگر گاهی استرس طلاق آسیبی به مراتب شدیدتر از استرس مرگ عزیز ایجاد می کند و دلیل آن شیوه های مقابله با استرس است. برای مقابله با انواع استرس ها معمولاً از سه عامل کمک گرفته می شود. توانایی های فردی، نهادهای اجتماعی و شبکه حمایتی. از بین این سه عامل، نقش شبکه حمایتی فرد آسیب دیده بیشتر است. یعنی اگر فردی که به او استرس وارد شده شبکه حمایتی قدرتمندی داشته باشد زودتر انعطاف نشان داده و به زندگی قبل از استرس بر می گردد. در استرس کلان مرگ عزیز معمولاً این شبکه حمایتی نقش خود را به عنوان یک حامی به خوبی ایفا می کند اما در استرس طلاق همین شبکه حمایتی می تواند عامل تخریب باشد. اعضاء خانواده فرد مطلقه و اطرافیانش می توانند با قضاوت و حتی محکوم کردن وی نه تنها حمایتش نکنند بلکه باعث استرس بیشتری هم باشند. بر همین اساس گاهی دیده می شود که استرس طلاق گاه حتی تاثیری بیشتر از مرگ عزیز بر جای می گذارد.

در برخورد با استرس طلاق، مددکاران اجتماعی می توانند با همکاری تیم درمان به سه روش عمل کنند.

فردی و گروهی و جامعه ای

– فرد طلاق گرفته به عنوان یک بیمار اجتماعی قلمداد شده و نیاز به مشاوره و مداخله برای انعطاف و بازگشت به زندگی دارد. بعد از هر استرسی معمولا فرد استرس دیده، یازده مرحله را سپری می کند تا به وضعیت قبل از استرس برگردد. مددکار اجتماعی  باید در این شرایط همراه فرد بوده و با استفاده از دانش روانشناسی او را در عبور از این مراحل یاری دهد. در مورد مرگ عزیز فرد سوگوار معمولا در مرحله افسرگی ممکن است بماند و عبور نکند اما در استرس طلاق معمولا فرد مطلقه از احساس بی ارزشی آزار می بیند. مشاوره و مداخله در نظام های ارزشی فرد طلاق گرفته از مهمترین وظایف مددکار اجتماعی است.

– در مبحث حمایت های گروهی مددکار اجتماعی باید با مداخله در گروه خانواده فرد مطلقه، نگرش های آنان در مورد طلاق را تغییر داده و رفتارهای غیر متعارف خانواده با فرد طلاق گرفته را اصلاح کند. در این مرحله، مداخله در سیستم خانواده ضروری می نماید. بعد از هر طلاقی، معمولا فرد طلاق گرفته احساس عدم امنیت دارد و مدد کار اجتماعی با ارتباط با خانواده فرد مطلقه می تواند امنیت را به فرد مطلقه داده و فضا را برای سوگواری وی فراهم کند. در این روش مددکار اجتماعی اگر امکان داشته باشد می تواند غیر از خانواده، اعضای دیگر شبکه حمایتی فرد مطلقه را شناسایی کرده و با آنها ارتباط برقرار کند تا شبکه حمایتی بتواند نقش خود را درست ایفا کند.

– در بحث اجتماعی یا کلان، مددکار اجتماعی می تواند با شناسایی منابع اجتماعی و سازمانهای مختلفی که توان ارائه کمک به فرد مطلقه را دارند زمینه را برای حضور فرد مطلقه در این نهادها آماده کند. همچنین مددکار اجتماعی با روش های اقدام اجتماعی در رسانه های محلی، منطقه ای و ملی باید تلاش خود را برای تغییر نگرش جامعه به فرد مطلقه انجام دهد تا وی بتواند دوباره زندگی خود را بسازد و به عنوان یک بیمار اجتماعی که دوره بیماری خود را طی کرده و بهبود یافته است به زندگی عادی خود ادامه دهد. کار مددکاران اجتماعی در این مرحله دشوارتر از مراحل قبلی است چرا که تغییر نگرش یک جامعه به یک پدیده اجتماعی کاری بسیار دشوار است اما در واقع اصلی ترین کار است.

در این مرحله مددکار اجتماعی باید تغییر نگرش را از خود آغاز کند.

رضا ببری | مددکار اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا