برخلاف کشورهای غربی که در بیشتر مواقع طلاق با توافق طرفین و در فضایی مسالمت آمیز اتفاق میافتد، در ایران با ایجاد تنش و استرس در خانواده ها به وقوع میپیوندد. یکی از دلایل ایجاد این تنش و اختلاف پدیده «انگ زنی» است و زنان بیش از مردان از این اَنگ دچار عارضه میگردند. داغ ننگ (Stigma) یک برچسب اجتماعی است که مانع پذیرش اجتماعی کامل فرد از سوی دیگران می شود (رایت و همکاران، ۲۰۰۷). گافمن (۱۹۶۳) داغ ننگ را چنین تعریف کرده است: یک ویژگی که شدیداً ننگ آور است و باعث میشود که شخص حامل آن ویژگی از یک شخص معمولی به یک شخص بی اهمیت و ننگدار در جامعه تبدیل شود و به عبارت بهتر از یک وضعیت «نرمال» به یک وضعیت «بدنام» و یا «ننگ آور» اجتماعی عبور کند (کلاینمن و همکار، ۲۰۱۶).
داغ ننگ پدیده ای جهان شمول است و مصادیق آن از جامعه ای به جامعه دیگر فرق میکند. جوامع غربی به این دلیل که از مرحله گذار عبور کرده اند و جامعه را به سمت یک ثبات نسبی سوق داده اند، کمتر با پیامدهای طلاق در جامعه مواجه میشوند. در این گونه جوامع زوجین پس از جدایی بدون هیچ نگرانی به زندگی خود ادامه میدهند؛ چرا که مطلقه بودن در این جوامع نه تنها امری ناپسند و نکوهیده نیست بلکه امری بسیار عادی تلقی میشود. بسیاری از زنان مطلقه در این جوامع بدون کمترین مشکلی مجدداً ازدواج میکنند و زندگی خود را از سر میگیرند اما در جوامع در حال گذار وضعیت کاملاً متفاوت است. پیامدهای طلاق برای زنان در چنین جوامع و فرهنگهایی آنچنان بالاست که گاه فرصت ازدواج مجدد را از دست میدهند؛ چرا که زن به عنوان یک «کالای جنسی» نگریسته میشود؛ کالایی که مصرف شده است و دیگر قابلیت استفاده را ندارد. نَنگ بدنامی در محدوده فرهنگ اتفاق میافتد. بدین ترتیب تنها افرادی در حیطه فرهنگی مورد پذیرش قرار میگیرند که مطابق با انتظارات آموخته شده عمل نمایند و کسانی که از این محدوده خارج شوند، دچار اَنگ بدنامی میشوند. طلاق برای بسیاری از فرهنگها از جمله فرهنگ ایرانی به ویژه در محیط هایی که ارزش و اهمیت بنیان خانواده به میزان بالایی حفظ شده است و کمتر دستخوش تغییرات اجتماعی شده است، نه تنها یک پدیده قابل پذیرش نیست بلکه به شدت نهی میشود و افرادی را که دچار این ننگ میشوند به شیوه های مختلف طرد و سرزنش میکنند. در چنین جوامعی بنا به ماهیت قدرت و مردسالاری، مردانی که این پدیده را تجربه میکنند نه تنها طرد نمیشوند بلکه زمینه های ازدواج مجدد آنان به سرعت فراهم میگردد؛ چرا که این باور و اعتقاد در بطن جامعه وجود دارد که«اگر زن، نقش همسری خود را به خوبی ایفا مینمود هرگز زندگی مشترک به طلاق ختم نمیشد پس یقیناً مشکل از زن بوده است نه مرد!»
زنانی که در جوامع سنتی طلاق را به عنوان یک پدیده ننگ آور تجربه میکنند، با تعارضات فردی، خانوادگی و اجتماعی بسیاری روبه رو میشوند. در پاره ای مواقع خانواده، نه تنها حامی و حمایت کننده زن مطلقه نیستند بلکه این باور و اعتقاد را دارند که: اگر زن فردی سازگار و فرمانبر باشد، به زندگی مشترک با هر شرایطی ادامه میدهد و کار به طلاق و جدایی منجر نمی شود! این در حالی است که زنان مطلقه از سوی جامعه طرد شده و به آنان به عنوان افرادی که ارزشها و هنجارهای جمعی را زیر پا گذاشته اند، نگریسته میشوند. این زنان اغلب در محیط کار، ارتباطات خانوادگی و اجتماعی، آزارهای اجتماعی گوناگونی را که ناشی از طلاق است تجربه میکنند. مشکل اشتغال، مسائل اقتصادی و بیکاری، پیشنهادهای جنسی نامشروع، طرد و انزوای اجتماعی، سر بار خانواده بودن، خود مقصر بینی و احساس گناه، شبکه اجتماعی محدود، خانه نشین و در معرض ارتباط نبودن و … تنها و تنها بخشی از مسائل زنان مطلقه در فرهنگهای سنتی و محدود است. این در حالی است که امکان بهره مند شدن از خدمات مشاوره پس از طلاق برای این زنان مهیا نیست و این گروه از زنان در سطح وسیع خشم و استرس، افسردگی، افکار تخریبی و اقدام به خودکشی را تجربه میکنند.
با توجه به پیامدهای منفی بسیاری که طلاق برای زنان مطلقه به همراه دارد؛ لازم است این گروه از زنان از سوی سازمانهای دولتی و غیر دولتی و نیز متخصصان حرفه ای مانند مددکاران اجتماعی مورد توجه قرار گیرند. رسالت مددکاران اجتماعی در مواجهه با پدیده داغ نَنگ طلاق، آموزش و اطلاع رسانی در سطح جامعه و ارائه خدمات حرفه ای و حمایت از افرادی است که این پدیده را تجربه می کنند. اجرای برنامه های بلند مدت با هدف تحکیم بنیان خانواده، بررسی چالشها و موانع موجود در ازداوج پایدار (اقتصاد، فرهنگ، آموزش، ویژگیهای فردی و شخصیتی و …)، حمایت دولت در مسیر اشتغال و خوداتکایی اقتصادی زنان مطلقه، دسترسی به مشاوره پس از طلاق، میانجی گری و ارتباط با خانوده، آگاهسازی جامعه در سطح وسیع و مقابله با عدم پذیرش و طرد زنان مطلقه و تلاش برای بازگشت آنان به صحنه خانوادگی و اجتماعی و آموزش شیوه های مقابله مؤثر از جمله اقداماتی است که مددکاران اجتماعی در راستای کاهش نَنگ طلاق و زدودن آن در جامعه میتوانند انجام دهند.
نویسنده: کبری واعظی | کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران
- Kleinman, A. Hall Clifford, R (2016). Stigma: A social, cultural, and moral process. Journal of epidemiology and community health 63(6): 1-5
- Wright K1, Naar-King S, Lam P, Templin T, Frey M. 2007. Stigma scale revised: reliability and validity of a brief measure of stigma for HIV+ youth. See comment in PubMed Commons belowJ Adolescent Health;40(1):96-98