در اسلام بر اصل مشارکت در دولت، اداره ی درست کشور و اصلاح امور جامعه هم به عنوان حق و هم به عنوان تکلیف تأکید فراوان شده است. مطابق آیات شورا و نیز این آیه که « خدا حال و وضع هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد مگر آن که خود آن قوم بخواهد و تغییر کند» و هم چنین حدیث نبوی «کلکم راع و کلکم مسوول عن رعیته» مشارکت انسان ها (مسلمانان) در تعیین سرنوشت جامعه، واجب است. به تبع آن، تحقق و تشکیل اجزا و واحدها و نهادهای جامعه ی مدنی مانند احزاب، جمعیت ها، تشکل های صنفی و انجمن ها و نهادهای مردمی که جلوه های مشارکت اند، مقدمه ی واجب تلقی شده و در حد امکان واجب می شوند.
نقش مطالبه گری سازمانهای مردم نهاد آنان را قادر خواهد ساخت با حساس سازی مردم و بالاخص مسئولان این هدف را به واقعیت نزدیک ساخته و تحولی اساسی در این حوزه را پدید آورند.
پیشگیری، کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی منجر به تقویت سرمایه اجتماعی یکی از کارکردهای اساسی سازمانهای مردم نهاد است، سمن ها میتوانند به عنوان واسط میان دولت و جامعه نقش خود را در این زمینه به درستی ایفا کرده و قدمهای اصولی در این میان بردارند که البته لزوم حمایت اساسی دولت و برنامه ریزی جهت تقویت سمن ها و ارتقاء سطح کیفی به تناسب سطح کمی آن ضروری است. سمنها فرصتی جهت رفع معضلات و بهبود وضعیت امنیت اجتماعی جامعه محسوب شده و بر این اساس تغییر نگاه و باور مسئولان دستگاه های دولتی در پذیرش سمن ها، فراهم سازی زمینه حضور و مشارکت بیش از پیش آنان و رفع برخی سیاستهای اتخاذ شده که بی شک شاید بیش از سیاست و راهکار، مانع قلمداد شود ضروری است.
گرایش افراد به اعتیاد و به تبع آن معضل کارتن خوابی و ایجاد زمینه جرم سازی به عنوان یکی از مهمترین آسیبهای اجتماعی یک معضل جهانی و نه منحصر به کشور و یا شهر تهران است همین مسئله لزوم عزم ملی جهت نه ریشه کنی بله حداقل ممانعت از افزایش سرعت نرخ ابتلا به آن را گوشزد می کند چرا که آمارها و ارقام بیان شده بیانگر نبود سیاست مناسب و همکاری های جامع میان تمامی نهاد ها بوده و صرفاً با ارائه طرح های کاغذی بدون قابلیت اجرایی و یا عزم جهادی هرگز نباید انتظار رفع این معضل اساسی را داشت. سلامت اجتماعی هر جامعه را باید در گرو همکاری و مشارکت تمامی آحاد جامعه دانست چرا که دولت به تنهایی قادر به مقابله آسیبهای اجتماعی نبوده و رفع این مسئله نیازمند همکاری گسترده مردم در تمامی سطوح پیشگیری و درمان آنست که البته بهتر است این موضوع از طریق سازمانهای مردم نهاد باتوجه به واسط بودن آنان میان دولت و مردم و نیز فعالیتهای تخصصی آنان صورت پذیرد.
نیت خیرخواهانه، انساندوستانه و داوطلبانه بودن از جمله مشخصات بارز سازمانهای مردم نهاد است که رسالت آنان را در این زمینه خطیر ساخته و بر اساس موضوعات عنوان شده می توان گفت سمن ها، سفیران و بازوان دولت در اجرای برنامههای فرهنگی در جامعه بوده و خواهند توانست با شناخت دقیق متأثر از برقراری ارتباط با مردم نقش موثری را در کاهش آسیبهای اجتماعی و فرهنگ سازی آن ایفا کنند. افزایش آسیبهای اجتماعی، ناشی از کم توجهی به برنامهها و فعالیتهای پیشگیرانه است و در این بین سمن ها با اجرای برنامههای پیشگیرانه فرهنگی و البته حمایت مسوولان قادر خواهند بود تحقق این مهم را درجامعه رقم زنند، در این خصوص ضرورتهای زیر مورد توجه است:
* کسانی که نياز به حمايت و بازپروري دارند ابتدا از طريق نهادهای مردمی در جریان کمک رسانی شناسایی و با کمک تيم تخصصي مركز مداخله در بحران (فردي، خانوادگي و اجتماعي) ارزيابي شده و در صورت داشتن شرايط لازم به مركز حمايت و بازپروري اعزام شوند
* ايجاد امكانات و تسهيلات لازم به منظور بازپروري و بازتواني رواني، اجتماعي زنان و دختران در معرض آسيب اجتماعي حاد و آسيب ديده اجتماعي
* جلوگيري از گسترش مجدد آسيب هاي اجتماعي و بدآموزي مراجعین در يك مكان
* حمایت از گسترش آموزش های فنی و حرفه ای در راستای ایجاد فرصت های شغلی برای افراد در معرض آسیب و آسیب دیده با همکاری سازمانهای ذیربط
* حمایت در تهیه و اجرای سند جامع رفاه اجتماعی با رویکرد خدمات اجتماعی برای اقشار در معرض آسیب و آسیب دیده که یکی از برنامه های پنج ساله دوم شهرداری تهران می باشد
* حمایت از گسترش آموزش های فنی و حرفه ای در راستای ایجاد فرصت های شغلی برای افراد در معرض آسیب و آسیب دیده با همکاری سازمانهای ذیربط
البته این نکته قابل توجه است که بهره گیری از ظرفیت سمن ها در برگزاری کلاسهای آموزشی و ارتقاء آگاهی مردم کاهش هزینه بررسی پرونده های قضایی ناشی از آسیب ها را به دنبال خواهد داشت که البته کاهش آسیبهای اجتماعی جز با ارتقای آگاهی مردم، جنبش اجتماعی، برنامه ریزی هدفمند و در نهایت تغییر نگاه و رویکرد مسئولان محقق نخواهد شد.
افراد حادثه دیده نیازمند حمایت اجتماعی- روانی ویژه ای هستند و ارائه خدمات روان شناختی و یاوری حرفه ای آنها مستلزم در نظر گرفتن ملاحظات ویژه و استفاده از فنون و ابزارهای خاص می باشد ضمن اینکه برگزاری دوره ای کاهش آسیب و نحوه برخورد با قشر آسیب دیده مخصوصاً کارتن خواب و معتاد از ضروریات بدیهی برای گروههای مردم نهاد و سمن ها است تا مبادا برخوردهای غیر اصولی و احساسی گرا مسبب شود تا خیری فدای خیری دیگر شود. شاید لازم باشد تا نهادهای نظارتی و دستگاههای متولی من جمله ستاد مبارزه با مواد مخدر، بهزیستی، اورژانس اجتماعی، جامعه مددکاران و روانشناسان و حتی گروههای غیردولتی در حوزه آسیبهای اجتماعی مثل NA ایران و موسسه تولدی دوباره و غیره، دوره های مشترک آموزشی برای تهیه سرفصلهای کاهش آسیب بصورت بروشور یا برگزاری کارگاههای کوتاه مدت برای برخورد اصولی و زیرساختاری نهادهای مردمی در کاهش آسیبهای اجتماعی و حتی نحوه کمک رسانی آنها به شخص آسیب دیده اجتماعی داشته باشند. متأسفانه خلاء این نشستهای مشترک و عدم اطلاع رسانی و نظارت بر نحوه عملکرد نهادهای مردمی ثبت شده در وزارت کشور یا بهزیستی یا گروههای مردمی ثبت نشده کاملاً مشهود است کما اینکه گاهی نحوه غیراصولی در ابراز دلسوزی مردم مهربان، باعث دور شدن آسیب دیده از مسیر بهبودی و بازگشت به جامعه می شود و بعضاً باعث سوءاستفاده های عاطفی و احساسی از خدمت رسانی به آنها شده است. الزام حضور مددکاران اجتماعی در گروههای یاد شده امری ضروری است و فقدان آن مسبب بروز رفتار های شخصی و بعضاً سلیقه ای و خودمحورانه در امر مهرورزی مردمی شده است.
سمیرا مهدوی | فعال اجتماعی در حوزه آسیبهای زنان و کودکان کار