چه بخواهیم و چه نخواهیم حرفه مددکاری اجتماعی پیوند عمیق و غیرقابل گسستنی با امور خیریه دارد و شاید همین مسأله باعث شده است که در جامعه ما مردم به محض اینکه واژه «مددکاری» را می شنوند به یاد کمک خیریه می افتند. فعالیت خیریه ای که پشت آن هدفی نهاده بوده است و اگر توجه کنید گروه هدف اصلی این کمک های خیریه، افرادی نیازمند و بی بضاعت بوده اند. افرادی که حتی از ابتدایی ترین حقوق انسانی نیز برخوردار نبوده اند.
بدون شک یکی از مظاهر بلامنازع فعالیت خیرخواهانه در جهان مادر ترزا است. گرچه او را نمی توان به عنوان یک مددکار اجتماعی حرفه ای به حساب آورد [چرا که تحصیلات آکادمیک مددکاری اجتماعی را سپری نکرده بود] اما بدون شک او از هیچ مددکار اجتماعی، کمتر مددکار نیست.
«اگنس گونجا بویاجیو » با کمک به فقرا و کودکان در معرض آسیب یک چیز را دنبال می کرد و آن حقوق انسانی بود که این افراد از آن برخوردار نبودند. درباره او نقل شده است که «کلبه کوچکی را در منطقه فقیرنشین “موتی جهیل” کلکته برای زندگی پیدا کرد. در آن محله ي محروم و با دیدن بچه های ولگرد و تهیدست به این فکر افتاد که برای آنها مدرسهای برپا كند. او میدانست که خواندن و نوشتن، کلید زندگی بهتر برای آنها به شمار مي رود. در عین حال، این کار فرصتی به او میداد که اصول ابتدایی بهداشت را به آنها بیاموزد. از این رو زمین متروکی را پیدا کرد و از کسی خواست که علف هاي آن را بزند و سرگرم کار شد! نه میزی بود و نه صندلی و نه تخته ي سیاه! تنها شماري کودک مشتاق و آموزگاري مشتاقتر که با چوبی بر روی شن ها الفبا را به آنها میآموخت[1]».
در حقیقت باید بگویم که حلقه اشتراک فعالیت های خیرخواهانه با حرفه مددکاری اجتماعی، در جستجو برای حقوق انسانی نهفته است. چیزی که هم مادر ترزا و هم ستّاره فرمانفرماییان در پی آن بودند.
این روحیه در فعالیت های ستّاره فرمانفرمایان نیز هویداست. روحیه ای که سبب می شود او فعالیت های مادر ترزا را این باردر لباس دیگری و با برند مددکاری اجتماعی به مردمان سرزمین دیگری ارائه کند. مادر مددکاری اجتماعی ایران در حالی که خود از طبقه دارای جایگاه و منزلت بالای سیاسی-اجتماعی جامعه دورانش به حساب می آمد اما عمده فعالیت های خود را صرف خدمت به گروه های آسیب پذیر می کند. او برای اولین بار در ایران برنامه «تنظیم خانواده» را نیز به راه انداخت و به دنبال ارتقای آموزش زنان و جلوگیری از بارداریهای ناخواسته و زاد و ولدهای بیرویه در ایران بود. از دیگر اقدامات ماندگار او تاسیس «مراکز رفاه» در محلههای فقیرنشین تهران و حاشیه تهران بود که به کودکان و خانوادهها کمک میکردند[2]. در حقیقت سنگ بنای فعالیت های بنیانگذار مددکاری اجتماعی در ایران نیز همچون مادر ترازا و مادرترزاهای دیگر برآورده کردن نیازها و حقوق انسانی افراد بود.
آنچه که اکنون با عنوان شعار روز مددکاری اجتماعی در جهان ملاحظه می کنیم یعنی تلاش برای دست یابی افراد به حقوق انسانی شان، در همه فعالیت های مددکاری اجتماعی جاری و ساری است. به فراخور شرایط زمانی و مکانی، مددکاران اجتماعی در پی احقاق حقوق انسانی افراد و مراجعان خود هستند.
حقوق انسانی گاه می تواند در حد تأمین خوراک و سرپناه افراد باشد و گاه می تواند در قالب آزادی بیان و مشارکت افراد در جامعه مطرح باشد.
پی نوشت:
1-زندگينامه مادر ترزا برگرفته از سایت http://www.rahpoo.com/?spkPath=Tereza
2-کتاب دختری از ایران(زندگی نامه ستّاره فرمانفرماییان)
امیر مغنی باشی
کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی