خودکشی و بحران معنا: همانگونه که در یادداشت های قبلی به آن پرداخته شد، خودکشی یک پدیده چند وجهی است که دارای ابعاد زیستی، روانی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، معنوی و سیاسی می باشد، لذا برای تبیین دقیق باید از ابعاد مختلف به این موضوع نگریست تا بتوان به تحلیل جامعی از آن دست یافت.
فهرست عناوین این مطلب
خودکشی و بحران معنا
علاوه بر این مداخله مناسب نیز یک اقدام گروهی و مستلزم مجموعه ای از اقدامات درمان فردی، گروه درمانی، مشاوره خانوادگی و فراهم کردن حمایت های اجتماعی و بهبود شرایط اقتصادی پیرامون فرد است، لذا مداخله در خودکشی نیز یک اقدام کاملاً تخصصی است.
هر چند این بدان معنا نیست که سایر افراد و گروههای اجتماعی از جمله دوستان، اعضای خانواده و افراد داوطلب نمیتوانند در فرایند یاری رسانی به افرادی که افکار خودکشی داشته و یا اقدام به خودکشی نموده کار خاصی نمیتوانند انجام دهند. خودکشی و بحران معنا
بر عکس در شرایط بحرانی و اورژانسی، گروههای ثانویه و یا غیررسمی میتوانند مداخلات مناسبی با هدف نجات و رهایی فرد از خودکشی به انجام برسانند. با این وجود چنین مداخلاتی نیز مستلزم آموزش است. خودکشی و بحران معنا خودکشی و بحران معنا
مداخلات نامناسب پیشگیری از خودکشی
گاهی اوقات مداخلات نامناسب میتواند زمینه ساز خودکشی کامل فرد شود، لذا گروههای غیررسمی (نظیر دوستان، اعضای خانواده و افراد غریبه) که به خصوص در صحنه خودکشی حضور داشته و یا ارتباط اولیه با فرد در معرض خودکشی دارند باید از آموزش های لازم در خصوص شیوه های برقراری ارتباط با فردی که تصمیم به خودکشی دارد برخوردار باشند.
به عنوان مثال مهارت های گوش دادن را خوب تمرین نمایند، یاد بگیرند با فرد همدلی کنند و شیوه های حمایت درست از فرد در معرض خطر را آموزش دیده باشند.
ارتقای آگاهی اجتماعی و پیشگیری از خودکشی
بر این اساس یکی از اقدامات پیشگیرانه در کشور در راستای کاهش اقدام به خودکشی، ارتقای آگاهی عمومی از طریق رسانه ها و شبکه های اجتماعی، دانشگاه، مدارس و محلات است.
علاوه بر این ارتقای آگاهی اجتماعی به کاهش برچسب زنی پیرامون افرادی که افکار خودکشی دارند و یا اقدام به خودکشی می نمایند منجر میشود و زمینه ساز بازگشت مجدد آنها را به جامعه و سالم زیستی شان فراهم می سازد.
نتایج پژوهش های پیرامون خودکشی
با وجود چند بُعدی بودن خودکشی، بر اساس پژوهشی که در بین 600 فردی که در بین سال های 1400 و 1401 در شهر تهران اقدام به خودکشی داشتند به انجام رسید، نتایج نشان داد که نقش متغیرهای خانوادگی در بروز خودکشی در حدود 44 درصد است.
سایر عوامل نظیر ابتلا به بیماری اعصاب و روان، بیکاری، شکست های عاطفی، بیماری های مزمن، بیماری جسمی مزمن، فوت عزیزان، تنهایی و … در مراتب بعدی قرار دارد.
در این تحقیق شاخص های خانوادگی با اختلافات خانوادگی (بین فرزندان و والدین)، اختلافات زناشویی، مسائلی مالی خانواده و خیانت های همسر مورد سنجش قرار گرفت.
به این ترتیب به نظر می رسد که دلایل بروز خودکشی در شهرهایی نظیر تهران را باید در ساختارها و تحولات خانوادگی جست و جو کرد که حداقل طی دو دهه اخیر بر آن حادث شده است. هر چند که این روند احتمالاً به شهرهای دیگر نیز ممکن است تعمیم پیدا کند.
دگردیسی در ساختار و بطن خانواده
مرور تحولات پیرامون خانواده نشان میدهد که در حال حاضر شاهد نوعی دگردیسی در ساختار و بطن خانواده هستیم. خودکشی و بحران معنا خودکشی و بحران معنا
به عنوان مثال رشد مصرف گرایی، کاهش تعهدات طولانی و پایدار بین زن و مرد، حاکم شدن روح فردگرایی، مرکزیت یافتن انسان، گسترش تاثیرات رسانههای جمعی و شبکه های اجتماعی و بالتبع کاهش تاثیرات خانواده بر فرزندان، رشد تاثیر نهادهای موازی تربیت و تعلیم خانواده نظیر مهد کودکها و مراکز آموزشی، افزایش مشکلات اقتصادی پیرامون خانوادهها و سقوط شتابان دهکی، کاهش زمان گفتوگوی والدین و فرزندان، افزایش اختلالات روانی در بین خانواده ها، افزایش انزوای خانوادگی و … از مهمترین تحولاتی بوده است که امروزه بر خانوادهها چیره شده است.
طبیعتاً پیامد چنین رخدادی در سطح خانواده میتواند ابعاد بسیار گسترده ای در پی داشته باشد که افزایش خشونت های خانگی، رشد فقر، ایجاد شکاف بین اعضای خانوادگی و گرایش به خودکشی میتواند از مهمترین پیامدهای آن باشد.
خانواده های خودکشی گرا
روند تحولات خانوادگی منجر به بروز خودکشی باعث شده است که با پدیده ای تحت عنوان «خانواده های خودکشی گرا» مواجه شویم.
منظور از این اصطلاح این است که روند شتابان خودکشی در جامعه و رشد دلایل خانوادگی آن باعث شده است که ضروری می نماید به بررسی دقیق شاخصها و متغیرهای خانواده بپردازیم. لذا در حال حاضر با خانواده هایی سر و کار داریم که روابط و کارکرد آن به گونه ای است که اعضای خانواده از جمله همسر و فرزندان را به سمت خودکشی سوق می دهد.
روند تحولات ناشی از خودکشی صرفاً به خانواده محدود نمی شود و اساساً یک پدیده چند بُعدی است.
به عبارتی به دنبال یافتن پاسخ به این پرسش باشیم که چرا در بین برخی از خانواده ها شاهد افزایش خودکشی هستیم و در بین برخی دیگر خودکشی کمتر مشاهده و یا ثبت می شود.
سخن آخر
بر این اساس در یادداشت های آتی تلاش خواهیم کرد که به این سوالات بپردازیم. لازم به ذکر است که روند تحولات ناشی از خودکشی صرفاً به خانواده محدود نمی شود و همانگونه که عنوان شد اساساً یک پدیده چند بعدی است. خودکشی و بحران معنا
همچنین دلایل تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ویژه ای وجود دارد که روند تاریخی تحولات خانواده را به این سو کشانده است که به آن نیز خواهیم پرداخت. با وجود همه تحولات فوق، به نظر می رسد که خانواده همچنان اهمیت خود را حفظ نموده باشد. هر چند که کارکرد آن تا حدود زیادی متاثر از شرایط موجود تغییر یافته است.
- سلمان قادری، مددکار اجتماعی