با وجود وضع قوانین بسیار در کشورهای جهان و تاکید حامیان کودکان، هر روز بر شمار کودکانی که برای کارهای سخت به اعماق کارگاهها یا گوشه خیابانها فرستاده میشوند و شبها خسته از دنبال کردن عابران پیاده در گوشهای شب را به صبح میرسانند، افزوده میشود. به گزارش وبسایت رسمی مددکاران اجتماعی ایرانیان به نقل از روزنامه حمایت ؛ دیدن این کودکان آنقدر برای مردم عادی شده است که دیگر آنان را به چشم کودکی بیچاره یا حتی یتیم نمینگرند و البته خیران هم سیل چندانی به کمک به آنان ندارند. بر همین اساس با سید حسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران گفت و گو کردهایم که در ادامه میخوانید:
با توجه به حمایت قانون از تمام سطوح اجتماعی در کشور، آیا قانونگذار قوانینی برای کار کودکان نیز در نظر گرفته است؟
بله. موضوع کودکان کار به طور مشخص از سال 1378 در کشور ما با موضوعیت خاص کار کودکان مورد توجه قرار گرفت. در آن سال شورای عالی اداری مصوبهای برای متکدیان و افراد بی خانمان داشت و در نهایت با پیشنهاد سازمان بهزیستی و موافقت شورای عالی اداری، رسیدگی به این موضوع به سازمان بهزیستی محول شد و البته سازمانهای مرتبط نیز موظف به همکاری با آن شدند. در نهایت در سال 1384، آیین نامه ساماندهی کودکان کار و خیابان در هیات دولت تصویب و به دستگاهها ابلاغ شد. بر همین اساس در مادههای 712 و 713 قانون مجازات اسلامی قدیم، سوء استفاده از کودکان جرم شمرده شده و مجازات سختی برای آن در نظر گرفته شده است.
البته در ماده 79 قانون کار کشور نیز به این موضوع بهصراحت اشاره شده و بر همین اساس کار کودکان زیر 15 سال ممنوع و از 15 تا 18 سال فقط تحت شرایطی که در این قانون آمده است، امکانپذیر است. همچنین در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال 1381 نیز به موضوع کودک آزاری اشاره شده و طبق این قانون هرگونه استثمار و بهره کشی از کودکان ممنوع است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که حقوق کودک، برابر با برآوردن نیازهای اوست و برای رسیدن به چنین هدفی، این اصول و قوانین به وجود آمدهاند و طبق آن باید نیازهای کودکان از جمله توجه به کل وجود کودک، به طور خاص و همراه با رشد و بالندگی او برطرف شود.
آماری از تعداد این کودکان در کشور دارید؟
آماری از این کودکان در دست نیست زیرا اغلب شناسایی نمیشوند و البته ممکن است تعریفی که ما از کار داریم با تعریفی که قانونی است متفاوت باشد. به همین علت نمیتوان از تعداد آنان آماری به دست آورد. اما خوب میدانم که کمتر کودک کار و خیابانی در اوضاع مطلوب به سر میبرد و اغلب تا 80 درصد آنان در وضعیت بسیار نابسامانی هستند و البته 10 تا 15 درصد از آنان نیز به طور کامل در خیابان زندگی میکنند و بهطورمعمول کسی را ندارند.
کارشناسان معتقد هستند که با وجود همه قوانینی که برای جلوگیری از سوء استفاده از کودکان کار وجود دارد با این حال سوء استفاده از این کودکان همچنان وجود دارد، چه راهکاری برای جلوگیری از این کار وجود دارد؟
باید توجه داشت که راه حل جلوگیری از کار کودکان منع آنان از کار کردن نیست بلکه باید راهکاری مؤثرتر یافت. زیرا به طورمعمول این کودکان به علت فقر و نیاز مالی که دارند به کار مشغول میشوند و با محروم کردن از کار کردن، به مشکلات آنان که گاهی نان آور خانوادهای چند نفره هستند اضافه کردهایم. باید امکانی برای کار آسان آنان فراهم کرد تا هم درآمدی داشته باشند و هم به جسمشان آسیبی وارد نشود.
یعنی با این راهکار مشکل همه این کودکان رفع خواهد شد؟
میتوان امیدوار بود که با راهکاری که گفته شد درصد قابل توجهی از این مشکل رفع شود اما باید در نظر داشت که مشکل دیگری که درباره این کودکان وجود دارد این است که درصدی از آنان اتباع بیگانه هستند و به همین علت رسیدگی به آنان، دیگر مربوط به بهزیستی نمیشود و امور اتباع بیگانه وزارت کشور باید این مشکل را رفع و آنان را ساماندهی کند. بنابراین کار بسیار سخت و پیچیدهای است و همین موضوع باعث شده است که تا به حال اقدام موثری در این زمینه صورت نگیرد.
به تازگی برخی از سازمانهای متولی رسیدگی به کودکان کار مانند شهرداری، اقدام به جذب خیران برای کمک و همچنین اجرای طرحها و برنامههایی برای افزایش روحیه شادی و نشاط در این کودکان کرده اند. از نظر شما این اقدامات تا چه حد میتوانند موثر باشند؟
من معتقدم که این دست از اقدامات که روحیه و سلامت آنان را تقویت میکند، میتواند به این کودکان کمک کند تا راحتتر با مشکلات خود کنار بیایند. البته نباید فراموش کرد که نقش مشارکتهای مردمی که تاکنون در این موضوع خاص مغفول مانده، بسیار حایز اهمیت است. اکنون این مشارکتها در حد صفر است و مسئولان باید با فرهنگسازی خیران را به مسایل اجتماعی وارد کنند.