طبق آمارهای موجود 27 درصد ازدواجهای كشور به طلاق منجر میشود. به عبارت دیگر در ازای هر 4 ازدواج یك طلاق رخ می دهد كه نشاندهنده هر طلاق در 2 ساعت، است. مطالعات نشان میدهد كه عوامل متعددی در طلاق دخالت دارند. اما عاملی كه فراتر از همه این عوامل به مرز هشدار برای مسئولان رسیده، دوساختی شدن جامعه است. دخترها و پسرها از دو نوع طرز تفكر پیروی میكنند. به گزارش وبسایت رسمی مددکاران اجتماعی ایرانیان به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ به عبارت دیگر پسرها گذشته نگرتر از دخترها هستند. اما در مقابل دخترها امروزی و آینده نگرتر از پسران هستند. در فكر پسران این است كه زن باید مطیع و فرمانبردار باشد، در صورتی كه زن به دنبال حق مساوی است. این تضادها در طرز تفكر دختران و پسران نشان میدهد كه تناسب فكری پسرها و دخترها بههم خورده است و ساخت كهن با ارزش و هنجارهای آن در مقابل ساخت جدید جامعه ایستاده است. یك عامل تاثیرگذار دیگر در افزایش آمار طلاق تصمیمگیری نادرست دختر و پسر در ازدواج است. در ازدواج به طور كلی مطالعه عمیق و بررسی عقلانی در میان جوانان وجود ندارد و در بسیاری از موارد ملاك و معیار معینی نیست. اینگونه افراد نه خانواده را در ازدواج خود دخالت میدهند، نه شناختی در مورد فرهنگ و خصوصیات اخلاقی طرف مقابل خود دارند. نوع تناسب سنی بین دختر و پسر هم یكی از عوامل مهمی است كه در این نوع ازدواج ها به آن توجه نمیشود. در اكثر موارد بالا بودن سن دختر از پسر عاملی بر طلاق میشود.
البته طلاق در بین خویشاوندان كمتر است زیرا که شناخت كافی از یكدیگر دارند. بنابراین اگر دوران نامزدی بیشتر باشد زوجین بیشتر به اخلاق و رفتار یكدیگر شناخت پیدا می كنند. عدم دخالت والدین در ازدواج ها كه این روزها بیشتر اینترنتی و… شده است نیز باعث شده كه جوانها راهنمای درستی در زندگی نداشته باشند. كمرنگ شدن ارزشها، معنویات و هنجارهای جامعه نیز در طلاق زوجهای جوان بسیار موثر هستند. روابط غیراخلاقی و خارج از حریم خانواده نیز یكی از عواملی است كه در بسیاری از موارد، منجر به طلاق می شود. ازدواج موقت و… از عواملی است كه باعث میشود ابتدا طلاق عاطفی در خانواده پیش بیاید و به مرور زمان منجر به طلاق و جدایی دائمی زوجین گردد. عدم اشتغال (بیكاری) و مسائل اقتصادی نیز از عواملی است كه نقش بسزایی در طلاق دارد. در برخی شغلها (مانند معلم ها) طلاق كمتر دیده میشود.
ضمن آنكه سه چهار سال اول ازدواج دوران بحران است و اگر زوجین بتوانند از این طوفان پرتلاطم زندگی به سلامت بگذرند، قطعا به ساحل آرامش خواهند رسید. از نظر فرهنگی هم ذهنیت مردم كاملا متفاوت شده است. متاسفانه اکثر ازدواجها مادی و احساسی شده است. امروزه برخی جوانها ازدواج میكنند كه به ثروت و پول برسند. در ازدواج حالت معنوی كه ذهنیت شهودی بر آن حاكم بوده از بین رفته است. این ذهنیت مادی، احساسی و پولی نهتنها در ایران بلكه در تمام دنیا حاكم است و به دلیل رواج چشم و همچشمیها از این زاویه به ازدواج نگاه می شود.