عشق به انسانها ، ایمان و اخلاص شغلی و دستگیری از نیازمندان وقتی با علم و تجربه تلفیق می شود حرفه ای را ایجاد می کند که هدف آن گسترش عدالت اجتماعی و توانمندی با رویکرد حرفه ای است.
در طول چند سال گذشته تعداد افرادی که وارد دایره مددکاری اجتماعی شده اند به مراتب بیشتر از گذشته بوده و تعداد زیادی از این افراد به رشته تحصیلی خویش عشق می ورزند و هرگونه تحریف در مبانی فکری و عملی حرفه را بر نمی تابند.
نیروی بزرگی که یک سرمایه انسانی بزرگی را شکل داده است و این مایه مباهات است. با وجود این و به رغم تلاش تعدادی از اساتید و مددکاران اجتماعی به تبعیت از ازدیاد تعداد مددکاران اجتماعی نه تنها تغییرات محسوسی در رشد کیفی و توسعه حرفه دیده نشده است بلکه نمونه های از پسرفت زمینه ای نیز مشاهده گردیده است.
از مصادیق عینی این پسرفتگی می توان به انحصار در لایه های بالایی هرم علمی حرفه، حذف دکترای مددکاری اجتماعی، تدریس واحدهای درسی مددکاری اجتماعی توسط اساتید غیر مرتبط در برخی از دانشگاهها، ، جذب دارندگان مدارک تحصیلی غیر مرتبط در پست های مددکاری اجتماعی ، افزایش بیکاری مددکاران اجتماعی ، نبود سازمان نظام مددکاری اجتماعی و… اشاره نمود.
و شاید این نابسامانی ریشه در علتهایی است که نیاز به کالبد شکافیهای متعددی داشته باشد.
هر مددکار اجتماعی که از روی اخلاص و ایمان قلبی حرفه خویش را انتخاب کرده و کمک به حرفه را از وظایف اصلی خویش قرار داده است نه تنها به یکی از تعهدات مهم مندرج در منشور اخلاقی حرفه جامعه عمل می پوشاند بلکه بی مهابا سعی در گشایش روزنه های جدید امید در کالبد حرفه می باشد، زیرو بم مسائل را تحلیل می کند موانع را تشخیص می دهد و در جهت برداشتن موانع به تکاپو می افتد.
رشد و توسعه هر حرفه ای منوط به شناخت صحیح این موانع یا شاخصهای دارد که تشخیص آن شاخصها و حذف موانع می تواند راه را برای جااندازی حرفه بصورت پایدار و اصولی مهیا کند
امین موحدی
مددکاراجتماعی