آسیب های اجتماعی و مدیریت محلی (با تأکید بر مدیریت شهری)
لیلا فرقانی؛ دانشجوی دکتری جامعه شناسی مسایل اجتماعی ایران
وحید حسین زاده؛ دانشجوی دکتری مدیریت کسب و کار
نظام شهرنشینی و روند سریع آن در کشورهای در حال توسعه سبب هجوم گسترده به شهرها می گردد تا جایی که دردنیای کنونی، رشد شهرنشینی وشهر گرایی پدیده قابل ملاحظه ای است و دوران اخیر بیش از هر دوره تاریخ دیگری، جهان شهری است. ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه که از اوایل قرن بیستم به صورت رسمی و سازمان یافته در معرض پدیده های نوسازی غرب قرار گرفت، طی دهه های گذشته به شدت متأثر از روند شهرنشینی بوده و به نوعی به عدم تعادل در حوزه های جمعیتی و اقتصادی دچار شده است. شهرنشینی، جامعه ایران را در طی دهه های گذشته دستخوش تحولات زیادی ساخته است، این در حالی است که خود شهرنشینی در ارتباط با پدیده های دیگری همچون رشد جمعیت قابل بررسی است.
جامعه شهری با تمام تنوع مسائل خاص خود، آکنده از مسائل و مشکلاتی است که ریشه های اجتماعی آنها از ابعاد دیگر پر رنگ تر و قوی تر به نظر می رسد. این امر در کشورهایی که روند آن متعادل و پویا نبوده، پدیده ای مخرب تر تلقی می شود و به دلیل ساختارهای معیوب و ناکارآمدی نهادی و ساختاری، به پدیده ای ناهنجار تبدیل شده و مسائل و آسیب های اجتماعی متعددی مانند پیدایش بخش خدمات متورم، حاشینه نشینی گسترده، بیکاری پنهان، پیدایش دوگانگی شبکه های اجتماعی مهاجرین را به بار آورده است و ساکنین شهرها را با مشکلات فراوانی درگیر ساخته است.
آسیب هایی که برخی از افراد، بر خلاف مسیر مورد قبول جامعه رفتار می کنند و تنوع و افزایش آن منجر به بی نظمی اجتماعی و برهم زدن سلامت اجتماعی شهر و شهروندان است. امروز در هر جامعه ای تحقق اهداف توسعه موکول به کنترل و کاهش مسائل و آسیب های اجتماعی است. در جامعه ایران نیز با انواع مسائل فکری، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی در سطح کلان، میانی و خُرد سر و کار داریم. بیکاری، فقر، اعتیاد و قاچاق مواد مخدر از پیچیده ترین مسائل اجتماعی ایران به شمار می رود.
با توجه به مطالب مطرح شده مدیریت به ویژه مدیریت محلی نقش مهم و اثرگذاری در زمینه مداخله مسائل اجتماعی به ویژه حوزه آسیب های اجتماعی دارد. تمرکز روزافزون جمعیت در نواحی شهری و رشد سریع شهرنشینی ناشی از مهاجرت مشکلاتی را در ارائه خدمات مناسب به شهروندان به وجود می آورد. در این رابطه نقش مدیران شهریِ کاردان در قالب یک نهاد مدیریتیِ فراگیر و کارآمد در رفع مشکلات و نیازهای روز افزون شهروندان ضرورت پیدا می کند. در دهه های اخیر بسیاری از کشورهای دنیا به سمت راهبردهای توسعه محله ای در مدیریت شهری روی آورده اند. جامعه جهانی به این نتیجه رسیدند که مشکل عمده مدیریت شهری کمبود منابع مالی، تکنولوژی مُدرن، نیروی انسانی ماهر و شیوه اداره این عوامل است. در ایران نیز در دهه های اخیر تجارب مختلفی پا گرفته است، مدیریت محلی به عنوان نهاد سیاست گذار و مجری برنامه ها و پروژه ها به ویژه شهری نقش مهمی در کاهش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی و ارتقاء وضعیت توسعه دارد.
مدیریت محله محور
در جهان پیچیده قرن بیســت و یک، دگرگونی های زندگــی بسیاری در شیوه های زندگی در شــهرها و به تبع آن مدیریت در شــهرها رخ داده اســت. نقــش و اهمیت شــهرها و لــزوم مدیریت صحیح آنهــا، اســتفاده از رویکردهــای جدیــد را در راســتای دســتیابی به کیفیت زندگی در شــهر و فضاهای شــهری ضروری ساخته است. بنابراین عوامل متعددی باعث شده است که نگرشهای سنتی و بوروکراتیک و تصمیم گیریهای بالا به پائین، جای خود را به درک جدیدی از شــیوه های مدیریت شهری بدهد. روشن است که مشخصات و ساختار نهادهای قانونی اداره کننده شهر از کشوری به کشور دیگر تفاوت دارد و هر جامعه ای با توجه به ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی خود تعریف یا تلقی خاصی از مدیریت شهری دارد. مدیریت شهری به تمامی نهاد ها، سازمان ها و افرادی گفته می شود که به صورت رسمی یا غیررسمی در فرآیند مدیریت شهر اثرگذار هستند. وظایف کنونی مدیریت شهری (صرف نظر از تنوع و اختلاف در نظامهای اجتماعی و سیاسی گوناگون) تنها محدود به مواردی از قبیل برنامه ریزی، خدمات رسانی، مدیریت فرهنگ محلی، انجام پروژه های عمرانی و… نمی شود. بلکه جهت دهی فعالیتهای شهری و ترسیم چشم انداز شهر در راستای دستیابی به توسعه پایدار از جمله مهمترین وظایف مدیران شهری به شمار می رود. بسیاری، معتقدند که جامعه آینده، جامعه ای شهر نشین خواهد بود. بنابراین، شهرها به جای این که مکان هایی بی ثمر برای سرمایه گذاری اقتصادی یا تراکم کارگران بیکار با انبوه مشکلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی باشند؛ باید که به مراکز رشد و پویایی اقتصادی و اجتماعی، در چارچوب ملی، بدل شوند. این مراکز، باید که آفرینشگر فرصتهایی ارزنده برای رفاه و توسعه نه تنها جمعیت ساکن در آن، بلکه جمعیت تمامی کشور باشد. امروزه، شهرها از دو جنبه اهمیت یافته اند: یکی بعنوان مرکز تجمع گروه عظیمی از مردم، دیگری بعنوان عمده ترین بازیگر نقش اقتصادی، در کل اقتصاد ملی. از اینرو، باید به مسائل و مشکلات آنها، توجه بیشتر و دقیقتر کرد. زیرا، در حالتی که برنامه ریزی دقیق و درست، سبب رشد اقتصادی، تثبیت سیاسی و افزایش مشارکت شهروندان درامور شهرها می گردد، شکست در حل مشکلات و مسائل شهری، سبب رکود اقتصادی، نارضایتی های اجتماعی و سیاسی، فقر، بیکاری و تخریب محیط زیست خواهد شد. شهرهای بزرگ را می توان، یک سازمان بزرگ دانست. در این سازمان، مجموعه ای از نهادها و شیوه ها، در تعامل برای دستیابی به اهداف هستند. از این رو مشارکت و تعامل، مفاهیمی محوری در مدیریت شهری اند. مدیریت شهری می کوشد تا بین نهادهای عمومی، خصوصی و مدنی، رقابت و توازن ایجاد کند. همچنین، می کوشد تا بین سه وجه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، تعادل و هماهنگی فراهم نماید تا زمینه های پیدایی شهر یکپارچه را فراهم کند.
نتیجه گیری
مدیریت امری ضروری برای دستیابی به توسعه در هر کشوری است و اساساً توسعه بدون مدیریت، منجر به ناهماهنگی بین مولفه های مختلف شده و باعث آسیب پذیری و تضعیف روند توسعه شهری می شود. این امر مهمترین عامل در حیات رشد و بالندگی یا فروپاشی یک جامعه است که روند حرکت از وضع موجود به سوی وضع مطلوب را کنترل می کند، اگر یک شهر یه شیوه ای اداره شود که هم شهر و هم شهروندان در شرایط مطلوبی باشند می توان گفت که مدیریت شهری موفق بوده است. از این رو از امور اساسی که باید در مدیریت کلان شهری مورد توجه جدی دست اندرکاران قرار گیرد، کاهش آسیب اجتماعی است. از آنجاییکه عمده آسیب های اجتماعی بیشتر در درون و حاشیه شهرها رخ می دهد، نمی توان از نقش مدیریت شهری در کاهش و رفع آن ها غافل بود. شهرهای امروزی به ویژه کلانشهرها، بیشتر درگیر آسیب هایی هستند که سلامت جامعه شهری را به خطر می اندازد. در یک شهر معمولاً فرمانداری، شهرداری، شورای شهر در شکل دهی و اداره شهر نقش دارند و سایر نهادهای دیگر در بخش های مختلف به نحوی در فرآیند مدیریت شهری نقش دارند لذا تعامل سازنده و آگاهانه این بخش ها و استفاده از تخصص و مهارت افراد می تواند در درست مدیریت کردنِ شهر نقشی داشته باشد.
مجموعه مدیریت شهری به عنوان یک نهاد عمومی غیردولتی و خدمات رسان که مورد وثوق شهروندان است، می تواند با اقدامات فرهنگی و تربیتی، ایجاد فرهنگ شادی و نشاط، فراهم نمودن زمینه های اشتغال و کارآفرینی، توسعه فعالیت های عمرانی هدفمند، ایجاد و تقویت زیرساخت های شهری و اجتماعی، فراهم نمودن امکانات اولیه برای سکونتگاههای غیر رسمی … آسیب های اجتماعی را کنترل و یا کاهش دهد و از این نظر به رشد و تعالی مادی و معنوی جامعه کمک کند. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان امور اجتماعی، شهرداری ها با اختیار داشتن فضاهای عمومی مثل بوستان ها، ورزشگاه، فرهنگسراها و نظایر آن، سازمان های مهمی در مقابله با آسیب های اجتماعی به شمار می روند. چنین نهادی باید با استفاده از ظرفیتها، تعامل و همیاری سازنده دیگر شرکای اجتماعی حمایت و پشتیبانی شود تا با مشارکت شهروندان به اهداف اجتماعی خود برسند. بنابراین لازم است تا برنامه ریزی برای جلب مشارکت، حضور آگاهانه و معنادار ساکنین در عرصه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، شهری، اقتصادی، رفاهی و امثال آن در مقیاس محلی در دستور کار مدیران قرار گیرد.
منابع و ماخذ
– ایمانی جاجرمی، حسین، فیروزآبادی سیداحمد (۱۳۸۶) بررسی مُدل های سنجش عملکرد مدیریت محلی: با تأکید بر سازمان های مدیریت شهری و روستایی در ایران، نامه علوم اجتماعی، دوره ۱۵، شماره پیاپی ۳۲، از صفحه ۹۱ تا صفحه ۱۱۱٫
– بها، محمد(۱۳۹۵) ، نقش مدیریت شهری در کاهش آسیب های اجتماعی (اعتیاد) آوای همیاری، شماره۹٫
پیله وری، نازنین(۱۳۹۴) ارائه الگویی جهت ارزیابی حکمرانی خوب شهری (شهرداری منطقه ۱۰) پژوهش های مدیریت منابع سازمانی، دوره ۵، شماره ۴٫
-سجاسی قیداری حمدالله، حاجیان، نرگس(۱۳۹۷)، ارزیابی مدیریت محلی در مناطق روستایی با شاخصهای حکمروایی مطلوب نمونه موردی: روستاهای توابع شهرستان چناران، فصلنامه آمایش جغرافیایی فضا، شماره ۲۸، تابستان ۱۳۹۷ صص ۲۰۸-۱۹۱٫
-قادری صلاح الدین، فاضلی محمد، پاک سرشت سلیمان ( ۱۳۹۵) راهبردهای محله محوری و توسعه محله ای: مقایسه الگوی مدیریت محله و عملکرد آن در ایران و انگلستان، نشریه توسعه محلی (روستایی – شهری)، شماره ۱۴، صص ۸۸-۵۷٫