پایداری معتادان بهبودیافته منوط به حمایت اجتماعی است

پایداری معتادان بهبودیافته منوط به حمایت اجتماعی است .

اثر بخش ترین حمایت آموزش است اغلب بیماریها و اختلالات نتیجه فقدان آموزشهای اثر بخش است.
حمایت های درمانی ، روانشناختی و مالی از ضروریات هستند
تغییراتی که در نتیجه آموزش بوجود می آید تدریجی و مستلزم گذشت زمان است اما ماندگار و پایدار است

حمایت از معتادان بهبود یافته جلوه عملیاتی علاقه مندی به سلامت اجتماعی است .
وظیفه اصلی معتادان بهبود یافته نیزتلاش مجدانه برای بازگشت به زندگی سالم اجتماعی و جبران خسارتها از خود و دیگران است.
و به نظر میرسد وظیفه اصلی سازمانها و جوامع حمایتی نیز بستر سازی در ترویج و تقویت ( رفتارهای سلامت محور) باشد .
مشارکت اجتماعی از طریق افزایش سرمایه اجتماعی و هم افزایی قدرت راه حل ، هر مساله ای را افزایش و سبب تقویت تاب اوری میگردد . مطالعات متعدد نشان داده است حمایت اجتماعی موجب توانمندسازی و اقتدار است و از سوی دیگر منجر به کاهش رفتارهای اعتیادی است .
حمایت اجتماعی در توسعه تاب آوری نقش کلیدی داردو میتواند دسترسی به درمان وکاهش آسیب و هم چنین باز توانی و توانبخشی را تسهیل کند .بهبود کیفیت زندگی معتادان بهبود یافته از موبفه های متعددی اثر پذیر است که عمده ترین آن بی تردید برخورداری از حمایت و پشتیبانی اجتماعی است.
پیشگیری موفق یعنی کاهش تعداد نفراتی که برای اولین بار مواد مخدر مصرف میکنند و درمان موفق میتواند آن روی سکه باشد به معنای کاهش تعداد نفراتی که مجدد به مصرف مواد مخدر روی می آورند پایداری در درمان جز با مشارکت و بکارگیری تمامی ظرفیتها و سرمایه های اجتماعی ممکن نیست .
این منطق و توصیه تاب آوری برای عبور از روزهای سخت درمهربانی وهم افزایی نهفته است . اما در خصوص معتادان بهبود یافته میتوان اذعان داشت :
مطالعات حوزه تاب آوری نشان داده است :
الف )نمرات تاب آوری افراد سالم بیشتر از معتادین مواد مخدر است .
ب)تاب آوری بهبودیافتگان از معتادین در حال مصرف بیشتر است
ج)تاب آوری معتادان بهبود یافته نسبت به افراد سالم کمتر است .
این نشان میدهدکه حمایت اجتماعی میتواند موجب افزایش تاب آوری معتادان بهبود یافته و در نهایت ارتقائ سلامت و پایداری درمان باشد .
لذا ضرورت است که جوامع حمایتی تلاش خود را صرف توسعه تاب آوری معتادان بهبود یافته کنند که تاب آوری بازیابی وپایداری سلامت است .
اختلال در تاب آوری و حمایت ها میتواند باعث عود بیماری و حداقل کاهش چشمگیر در توانش اجتماعی باشد .
روشن است بر بهبود یافتگان نیز خودمراقبتی ، بازگشت به زندگی و سلامت اجتماعی وظیفه و تکلیف است .
اگر چه حمایت از سلامتی تمامی آحاد جامعه به نوبه خود شرح وظیفه ای سازمانی برای دستگاههای متولی محسوب میشود اما مشارکت اجتماعی فراگیر هم در حفظ و ارتقاء سلامت از جایگاه بسیار مهمی برخوردار است .از جانب دیگر معتادان بهبود یافته میتوانند حامل این پیام باشند که نجات از دام اعتیاد ممکن و شدنی است و این به خودی خود ضرورتی تحسین برانگیز و پیام و نشانه ای از امید به رهایی از اعتیاد است .
اعتیاد طلاق ، سوگ ، سوانح و تصادفات رانندگی ، بیماری های صعب العلاج و یا لاعلاج ، زلزله و سایر بلایا و سوانح طبیعی از جمله حوزه ها و مواردی ست که مداخلات و حمایت های روانی اجتماعی ویژه ای طلب میکند .
امروزه برای هر کدام از این موارد علاوه بر سازمانهای غیر دولتی و تشکلهای مردمی چندین نهادرسمی سازمانی هم تعریف و مشغول بکار هستند. بدیهی ست هر حوزه آسیب زا با توجه به مقتضیات ، نوع و جنس آسیب و صدمه احتمالی ، پروتکل پیشگیرانه و مقابله ای ویژه ای میطلبد و برنامه های خاصی نیز برای توسعه تاب آوری آن حوزه خاص میتوان معرفی کرد.
فقدان حمایت اجتماعی چه در پیشگیری ، و چه در درمان میتواند اثرات نامطلوب بر جامعه معتادان بهبود یافته بر جای بگذارد و احتمال عود را افزایش دهد .
* گسستگی عدم تجانس و تفرق جمعیتی باعث کاهش تاب آوری و افزایش آسیب پذیری است .
در این راستا هر ساختار وجامعه ی حمایتی را میتوان از دوبعد ساختاری و عملکردی مورد بررسی قرار داد و گرچه در اثر بخشی هر دو مولفه مورد تاکید و توجه هستند ولی پژوهشها نشان میدهد توسعه تاب آوری بیشتر تحت تاثیرچگونگی عملکرد سازمانها و جوامع حامی خواهد بود تا به عریض و طویل بودن آنها .
توسعه جوامع حمایتی برای معتادان بهبود یافته ، ضمن ایجاد امیدوارای و خوش بینی بصورت مستقیم در زندگی خانوادگی ، ارتباطات زناشویی ، اشتغال و فعالیتهای اقتصادی ، پذیرش و تسهیل ارتباطات اجتماعی را به دنبال خواهدداشت . ممکن از جانب دیگر هم کاهش قابل توجهی در گرفتاریهای انتظامی و قضایی ایشان هم مشاهده گردد چرا که انسان سالم شهروندی قانونمند و سلامت مدار است.

همانگونه که جدایی نخبگان از سایر شهروندان میتواند اثر نامطلوبی بر انسجام و یکپارچگی اجتماعی بگذارد .عدم پذیرش وطرد کردن وبه حاشیه راندن معتادان مصمم به بهبودی نیز میتواند کار آنها را در بازیابی سلامت و برگشت به زندگی مفید خانوادگی و اجتماعی سخت تر کند .
اعتیاد از جمله مواردی ست که به شدت بنیان خانواده ، سرمایه های اخلاقی ، معنوی ومذهبی را تهدید میکند . حمایت ازسلامتی بازیافته یک معتاد، حمایت ازاستقرارو بازیابی وپایداری مجدد یک خانواده ، دارایی هاو فرزندان آنهاست .
طلاق و اعتیاد همزاد و از آفات اصلی سلامتی اجتماعی به حساب می آیند . توسعه این دو با توجه با بافت و ترکیب جمعیتی جای مسامحه برای هیچکس باقی نمیگذارد.کمک کنیم خانواده های معتادان بهبود یافته هویت خود را بازیابی کنند .
از جانب دیگر به موقع بودن و ” زمان ” ارائه حمایت و پشتیبانی های اجتماعی با توجه به شرایط مخاطب و مددجوعامل مهم دیگری ست که بایستی مد نظر قرار گیرد تحقیقات حوزه تاب آوری پیشنهاد کرده است در اوایل سن بلوغ حمایت و مراقبت از اهمیت و اثربخشی بیشتری نسبت به سالهای پایانی این دوره دارد فی الواقع از نوجوانان با نمرات تاب آوری بالاتر ، رفتارهای پر خطرو گرایش به مصرف مواد مخدر کمتری گزارش شده است .
تاکید وتکیه بر ساختارهای مشارکتی خصوصا تشکل های مردم نهاد وفعالیتهای اجتماع محور در همه جای دنیا تجربیات موفقی به دست داده است . به حول قوه الهی ما نیز در این مهم تجربیات خوبی در اختیار داریم چرا در حوزه حمایت از بهبود یافتگان از این کوله بار گرانقدر بهره نگیریم ؟
توسعه مشارکت توسعه تاب آوری است .
و این ما را برای مواجهه با آسیب های غیرقابل پیش بینی و تغییرات ناخوشایند ومنفی آینده آماده نگه میدارد.
با حمایت از ایشان این فرصت که معتادن از طی مسیر بهبودی وبازیابی و حفظ سلامت احساس غرورو شایستگی و احترام کنند فراهم خواهد شد. دراین حوزه هر قدرروابط بهتر باشد قدرت تاب آوری و ثبات و اثر بخشی نیز بیشتر است .
برای درمان اعتیاد ، کاهش سو مصرف وجلوگیری از لغزش و عود مجدد نیاز به روابط حمایتی جدید پیشنهاد گردیده است(.2009 Stevenson ).
عدالت ترمیمی و جبران خسارت از خود و دیگران ماموریت ووظیفه اصلی معتادن بهبود یافته است .
زیاده خواهی اجتماعی و توقع و انتظارات نا بجا برای معتادان بهبود یافته میتواند از آفات بهبودی باشد .
**
شبکه های اجتماعی قوی و حامی میتوانند تاب آوری معتادان بهبود یافته را تقویت ، انزوای اجتماعی را کاهش و از بروز افسردگی جلوگیری و موجب کاهش اضطراب و پیامدهای ناشی از آن باشند.
انسانهای بدون حامی ، منزوی و مطرود به راحتی از پا در خواهند آمد و مجدد در دام اعتیاد گرفتار خواهند شد پژوهشهای همه گیر شناسی نشان داده است ضعف یا فقدان پیوندهای اجتماعی میتواند منجر و یا تشدید کننده اختلالات خلق و خوی ، روماتویید ، سرطان ، افسردگی ، فشار خون و آترواسکروزو باشند.شواهد هم چنین نشان داده در درمان تروما ، پیوندها و حمایت های اجتماعی کارسازی و اثر مثبت داشته است.
در بالادست و پایین دست اعتیاد مجموعه ای از اختلالات و بیماریها وجود دارد که بصورت پیش آیند و پس آیند عمل میکنند و این موضوع بسیار مهمی است که درهرنوع مداخله ، برنامه ریزی وحمایتهای اجتماعی در پیشگیری و درمان بایستی بیش از این موردتوجه و تاکید قرار گیرد.
برای استمرار در بهبودی و بازگشت به زندگی سالم به صورت اجمالی میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
• پذیرش و برقراری مجدد ارتباطات اجتماعی سالم .
• تمرکز بر سلامت معنوی.
• احساس هدفمندی و امیدواری.
• آموزش وتوسعه برنامه های خود مراقبتی ( بهداشت روانی )
• توسعه وایجاد هیجانات مثبت
• پذیرش خویشتن و خودکار آمدی.
• مهارت و حرفه آموزی.
• مشارکت های هدفمند ومعنا دار

از سری مقالات سومین کارزار رسانه ای مددکاران اجتماعی ایران

رسانه تاب آوری ایران رسانه تاب آوری ایران

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا