طلاق؛ راهبردهای پیشنهادی و حرفه مددکاری اجتماعی

سجاد مجیدی پرستطلاق يكي از عوامل ايجاد كننده اختلال و آشفتگي در زندگي انسان هاست. طلاق در افرادی كه بخشی از اين پديده هستند (هم بچه ها و هم بزرگسالان) يك تجربه فردی سنگین و شديد است که بر سلامت روان افراد درگیر با این پدیده تأثیرات منفی می گذارد. تصميم به طلاق نتيجه فشار دروني شديدی است كه حداقل به يكي از همسران وارد مي شود كه ممكن است از طريق برآورده نشدن نيازها يا اهداف، شيوه های مقابله ای ضعيف، مديريت حوادث زندگي يا ناتواني در انتقال احساسات به همسر باشد. در هر طلاق، یک یا چند عامل در تصمیم زوجین تأثیرگذارتر است که شناخت این عوامل به هدایت مراجعین به سمت روش صحیح تر کمک خواهد نمود. نکته دیگر اصل فردیت در هر کیس می باشد؛ اگرچه خانواده ها ظاهر یکسانی دارند اما در محتوا و بافت (Context) متفاوت هستند و شاید به همین خاطر است که یکی برقرار و پابرجا می ماند و دیگری متلاشی شده و منحل می گردد. خانواده ای با اتکا به امکانات اقتصادی و اجتماعی اش حفظ می شود و خانواده دیگر با عشق زن و شوهر، احترام متقابل، همکاری مشترک و همسری حقیقی دوام می یابد. با این وجود نقش متخصصان حرفه ای از جمله مددکاران اجتماعی در این بخش بسیار برجسته می باشد و با توجه به شناخت از حرفه مددکاری اجتماعی و پدیده طلاق می توان راهبردهای پیشنهادی زیر را ارائه نمود:

  • راهبرد احيای ملاك هاي انتخاب همسر و توجه به همسان همسری در همسرگزيني اولين راهكار در اين زمينه، توجه و آگاهی دادن به نسل جوان نسبت به پيامدهای ناگوار تفاوت های شديد و گوناگون فرهنگی و اجتماعی همسران است؛ لذا پيشنهاد مي گردد بهره گيری از مددکاران اجتماعی و مشاوره های پيش از ازدواج جهت توافق سنجي زوجين اجباري گردد و تلاش شود مقياس هاي توافق سنجي بومي و علمي از سوي مددکاران اجتماعی، روان شناسان و جامعه شناسان ايراني طراحي گردد. نكتة قابل تأمل آنكه مشاوره هاي پيش از ازدواج اكثراً از سوي متخصصين روانشناسي و مشاوره ارائه مي شود كه كمتر به جنبه هاي فرهنگي و اجتماعي زوجين توجه مي نمايند؛ بنابراين لازم است در دفاتر مشاوره الزامي قبل از ازدواج از حضور مددکاران اجتماعی بهره گیرند تا در جهت توافق سنجي فرهنگي اجتماعي زوجين استفاده شود.
  • راهبرد افزايش آگاهي متقاضيان ازدواج در بین نوجوانان و جوانان با توجه به ایجاد کارگاه هایی در حوزه های آيين زندگي خانوادگي، آموزش مهارت هاي زندگي در خانواده به دانش آموزان، تدريس حقوق و مسئوليت هاي همسران در قبال يكديگر، آموزش های مربوط به سلامت جنسي توسط متخصصان حرفه ای مرتبط از جمله مددکاران اجتماعی که به کاهش پدیده طلاق در این بخش منجر خواهد شد.
  • راهبرد افزايش آگاهي زوجين از طريق آموزش و متفاوت بودن زندگي مشترك با زندگي مجردي و وجود نقش هاي متفاوت و نه متعارض در زندگي، تصحيح تصاوير القاء شده از زندگي مشترك و روابط زوجين، در صورت آموز ش هاي صحيح و كافي در جهت كسب مهارت های زندگي مي تواند از بروز عوامل تنش زا و زمينه ساز فروپاشي و در نهايت جدايي و طلاق زوجين پيشگيری نمايد. چنانچه وقوع تعارض و كشمكش هاي بين زوجين اجتناب ناپذير باشد، به خدمات مشاوره اي در برخورد با مشكلات و حل آنها و شروع زندگي موفق و متفاوت نياز است. از سوي ديگر، آگاهي از پيامدهاي طلاق نيز با تغيير نگرش زوجين نسبت به طلاق، مي تواند منجر به كاهش نرخ طلاق و بسياري از هزينه هاي رواني، اجتماعي و اقتصادي مرتبط با آن شود. از آنجا كه زندگي مشترك و در كنار هم بودن زوجين دليلي بر بسامان بودن روابط زناشويي نيست، لذا ارائه آموزش به اين دسته از زوجين نيز جهت پيشگيري از طلاق ضروري مي نمايد. از جمله آموزش حل اختلافي زن و مرد به گونه اي كه زنان از خصوصيات مردان و مردان از خصوصيات زنان در جهت حسن معاشرت در زندگي بهره مند شوند. آموزش مهارت هاي ارتباطي به زوجين، آموزش نحوه شفاف نمودن توقعات و انتظارات زوجين در برابر يكديگر، افزايش آگاهي زوجين درمورد نحوه مقابله با مشكلات مختلف زندگي و مديريت و حل تعارض.
  • اختصاص بيمه به ارائه خدمات مشاوره اي به زوجين چرا که یکی از موانع برای حضور مراجعین به دفاتر مشاوره و مددکاری اجتماعی میزان پرداختی به این مراکز می­باشد.
  • بهبود وضعيت معيشتي خانواده با تقویت نظام تأمين اجتماعي که از نظر سیاست گذاری نقش مددکاران اجتماعی در این بخش می تواند بسیار پررنگ و برجسته باشد
  • تأسيس كلينيك مختص به سلامت جنسي ويژه مشكلات جنسي زوجين که بر طبق آمارهای موجود یکی از علل اصلی طلاق در بین زوجین مشکلات جنسی است که با چندین جلسه درمانی به راحتی می تواند این مشکل حل شود و با توجه به این موضوع که برخی از زوجین دارای مشکلات جنسی هستند و دلایل دیگری را به عنوان مشکل اصلی در طلاق نام می برند که این موضوع با این راهبرد به خوبی قابل حل شدن است
  • فعال نمودن سازمان هاي مردم نهاد در موضوع حمايت از نهاد خانواده و پيشگيري از طلاق در موارد دادخواست هاي طلاق به علت بيكاري، بيماري، اعتياد و… همسر که از طریق مددکاران اجتماعی شاغل در این حوزه می تواند انجام شود.
  • كاهش آستانه تحمل زوجين، افزايش نرخ طلاق در جامعه و آسان بودن طلاق ، به ويژه طلاق هاي توافقي ، كه ميزان زيادي از طلاق ها را به خود اختصاص داده است، به كاهش قبح طلاق و نگرش غير منفي نسبت به طلاق انجاميده كه ضروري است در اين زمينه نيز مطالعات عميق تر انجام گيرد و راهكارهاي علمي ارائه گردد.

 

نویسنده: سجّاد مجیدی پرست | دانشجوی دکترای مددکاری اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی
مدیر پژوهش کلینیک مددکاری اجتماعی هانا
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا