نسلهای جدید و تحولات خدمات تخصصی مددکاری اجتماعی
گذر از رویکردهای سنتی به الگوهای نوین
مقدمه
مددکاری اجتماعی بهعنوان یکی از ارکان اصلی نظامهای رفاه اجتماعی و خدمات انسانی، همواره در تعامل مستقیم با نیازهای متنوع نسلهای مختلف قرار داشته است. هر نسل با ویژگیهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و فناورانه خاص خود، انتظارات و نیازهای متفاوتی از خدمات تخصصی مددکاری اجتماعی دارد.
پرسش اصلی این است که آیا با تغییر نسلها و بروز تفاوتهای بیننسلی، خدمات مددکاری اجتماعی نیز دچار تحول کیفی و کمی خواهد شد، یا همچنان رویکردهای سنتی میتوانند پاسخگوی همه نسلها باشند؟
تفاوتهای بیننسلی و پیامدهای آن برای مددکاری اجتماعی
نسلها نهتنها در نگرش به زندگی، بلکه در سبک مصرف خدمات، شیوه ارتباطگیری و سطح آگاهی خود نیز با یکدیگر متفاوتاند. برای مثال:
نسلهای قدیمیتر (دهههای ۳۰ تا ۵۰ شمسی) بیشتر به خدمات حضوری، گفتوگوی چهرهبهچهره و اعتماد به ساختارهای رسمی و دولتی گرایش دارند.
نسلهای میانی (دهههای ۶۰ و ۷۰) ترکیبی از تجربههای سنتی و نیاز به خدمات نوین را تجربه میکنند و معمولاً خواهان انعطافپذیری در شیوههای ارائه خدمات هستند.
نسلهای جدید (دهه ۸۰ و ۹۰ به بعد) که با فناوریهای دیجیتال، شبکههای اجتماعی و سرعت بالای ارتباطات رشد یافتهاند، انتظار خدمات تخصصی سریع، منعطف، آنلاین و شخصیسازیشده را دارند.
این تفاوتها بهطور مستقیم بر شیوههای ارائه خدمات مددکاری اجتماعی تأثیر میگذارند و مددکاران ناچارند در طراحی و اجرای مداخلات، این شکاف نسلی را در نظر بگیرند.
تحولات کمی در خدمات مددکاری اجتماعی
تحول کمی بیشتر به گستره و میزان دسترسی مربوط میشود. نسلهای جدید به مدد فناوری، خواهان خدمات گستردهتر و در دسترستر هستند. بهعنوان نمونه:
افزایش پلتفرمهای آنلاین مددکاری اجتماعی: امکان مشاورههای برخط، سامانههای ارتباطی و نرمافزارهای تخصصی برای پیگیری پروندهها.
دسترسی سریع و چندلایه: نسل جدید انتظار دارد در هر لحظه و مکان به خدمات دسترسی داشته باشد؛ چه از طریق موبایل و چه مراکز اجتماعی.
گسترش جامعه هدف: با افزایش آگاهی عمومی، گروههای جدیدی همچون نوجوانان آنلاین، سالمندان دیجیتال و خانوادههای مهاجر نیز متقاضی خدمات مددکاری شدهاند.
این تحولات کمی نشان میدهند که ساختار سنتی خدمات حضوری و محدود دیگر کافی نیست و نیاز به تنوع و گسترش در ارائه خدمات وجود دارد.
تحولات کیفی در خدمات مددکاری اجتماعی
از منظر کیفی، نسلهای جدید خواهان خدمات شخصیسازیشده، مشارکتی و چندبُعدی هستند.
شخصیسازی خدمات: برخلاف رویکردهای سنتی که الگوهای واحدی برای همه مراجعان ارائه میدادند، امروز نسلهای جوان انتظار دارند خدمات متناسب با هویت فردی، فرهنگی و دیجیتال آنها طراحی شود.
تقویت سواد دیجیتال مددکاران: مددکاران برای پاسخگویی به نسلهای جدید باید توانایی بهرهگیری از ابزارهای دیجیتال، دادهکاوی و تحلیل هوشمند را داشته باشند.
تغییر در زبان و شیوه ارتباط: زبان رسمی و ساختاریافته جای خود را به گفتوگوهای ساده، قابل فهم و گاه کوتاه (مانند پیامرسانها) داده است.
مداخلات چندرشتهای: نسل جدید تمایل دارد خدمات مددکاری اجتماعی با سایر حوزهها مانند روانشناسی، آموزش دیجیتال، کارآفرینی و حتی علوم داده ترکیب شود.
بازاندیشی در رویکردهای سنتی مددکاری اجتماعی
پرسش مهم این است: آیا رویکردهای اولیه مددکاری اجتماعی دیگر کارایی ندارند؟ پاسخ نسبی است.
اصول بنیادین مددکاری اجتماعی مانند عدالت اجتماعی، حمایت از اقشار آسیبپذیر و تقویت توانمندیها همچنان ثابت و غیرقابل جایگزیناند. اما شکل و ابزار اجرای این اصول باید بازآفرینی شود.
در گذشته، مددکار اجتماعی نقش یک کارشناس راهنما داشت؛ امروز بیشتر نقش یک همراه و تسهیلگر دیجیتال پیدا کرده است.
در گذشته، تأکید بر حضور در مراکز و نهادها بود؛ امروز خدمات باید در فضای مجازی و بسترهای آنلاین نیز ارائه شوند.
در گذشته، گروههای سنتی (خانوادههای کمدرآمد، کودکان کار، سالمندان بیسرپرست) جامعه هدف اصلی بودند؛ امروز گروههای جدید مانند جوانان گرفتار اعتیاد دیجیتال، قربانیان خشونت سایبری و مهاجران دیجیتالکار نیز اضافه شدهاند.
چالشها و فرصتهای بیننسلی در مددکاری اجتماعی
تحول نسلها فرصتها و تهدیدهایی برای مددکاری اجتماعی ایجاد میکند:
فرصتها:
امکان گسترش خدمات به طیف وسیعتری از جامعه.
بهرهگیری از دادههای کلان و هوش مصنوعی برای تحلیل وضعیت مراجعان.
افزایش آگاهی اجتماعی و پذیرش خدمات تخصصی در میان نسل جوان.
چالشها:
خطر از دست دادن ارتباط عاطفی در خدمات آنلاین.
نابرابری دسترسی به فناوری در مناطق محروم.
لزوم بازآموزی و بهروز شدن مهارتهای مددکاران برای همسویی با نیازهای نسل جدید.
آیندهپژوهی خدمات مددکاری اجتماعی در ایران
با توجه به روندهای جهانی و تحولات جامعه ایران، آینده مددکاری اجتماعی به سمت ترکیبی شدن رویکردها پیش میرود. بدین معنا که:
خدمات سنتی همچنان برای نسلهای قدیمیتر کارآمد باقی خواهد ماند.
خدمات دیجیتال و نوآورانه محور اصلی ارائه خدمات به نسلهای جدید خواهد شد.
مددکاران ناچارند از مدلهای ترکیبی (Hybrid Models) استفاده کنند؛ یعنی هم حضوری و هم آنلاین، هم فردی و هم جمعی.
نتیجهگیری
نسلهای جدید بیتردید باعث تحول کمی و کیفی در خدمات تخصصی مددکاری اجتماعی خواهند شد. اگرچه اصول بنیادین مددکاری اجتماعی ثابت مانده است، اما ابزارها، زبان، شیوهها و حوزههای مداخله تغییر یافته و خواهد یافت.
آینده مددکاری اجتماعی به توانایی آن در ترکیب سنت و نوآوری، حفظ ارزشهای انسانی و بهرهگیری از فناوریهای نوین بستگی دارد.
بنابراین، مددکاران اجتماعی برای پاسخگویی به نیازهای بیننسلی باید خود را به دانش روز، مهارتهای دیجیتال و الگوهای ترکیبی مجهز کنند؛ در غیر این صورت، فاصلهای جدی میان خدمات ارائهشده و نیازهای واقعی نسلهای آینده ایجاد خواهد شد.