
فهرست عناوین این مطلب
سنجش تاب آوری در بحران چگونه است؟
برای سنجش تابآوری سازمانها در بحران، رویکردهای مختلفی وجود دارد که هر کدام بر جنبههای خاصی از عملکرد و قابلیتهای سازمان تمرکز دارند.
این سنجش به سازمانها کمک میکند تا نقاط قوت و ضعف خود را در مواجهه با چالشها شناسایی کرده و برنامههای بهبود را تدوین کنند. در ادامه به شیوههای اصلی و شاخصهای کلیدی برای ارزیابی تابآوری سازمانی میپردازیم:
پرسشنامهها و ابزارهای استاندارد
یکی از رایجترین روشها برای سنجش تابآوری، استفاده از پرسشنامههای استاندارد و تایید شده است. این پرسشنامهها معمولاً شامل مجموعهای از سوالات هستند که ابعاد مختلف تابآوری را پوشش میدهند.
پاسخدهندگان (معمولاً مدیران و کارکنان) به سوالات امتیاز میدهند و بر اساس این امتیازات، سطح تابآوری سازمان در هر بعد و در کل ارزیابی میشود.
مزایا:
- قابلیت کمّیسازی و مقایسه (Benchmarking) با سازمانهای مشابه.
- امکان استفاده برای ارزیابی دورهای و پایش تغییرات.
- وجود ابزارهای معتبر که توسط محققان توسعه یافتهاند.
مثالهایی از ابعاد مورد سنجش در پرسشنامهها
آگاهی موقعیتی (Situational Awareness): میزان آگاهی سازمان از محیط عملیاتی، فرصتها، تهدیدها و پیامدهای بحرانها. سوالاتی مانند: “آیا سازمان ما به طور منظم ریسکهای احتمالی را شناسایی و ارزیابی میکند؟”
ظرفیت سازگاری (Adaptive Capacity): توانایی سازمان در تغییر و انطباق با شرایط جدید. سوالاتی مانند: “آیا سازمان ما به سرعت میتواند ساختارها و فرآیندهای خود را در پاسخ به تغییرات بازار تطبیق دهد؟”
آسیبپذیریهای کلیدی (Key Vulnerabilities): شناسایی نقاط ضعف حیاتی که بیشترین تأثیر را از بحران میپذیرند (شامل داراییهای فیزیکی، انسانی و ارتباطات).

سوالاتی مانند: “آیا سازمان ما برای از کار افتادن سیستمهای حیاتی یا از دست دادن نیروهای کلیدی، طرح جایگزینی دارد؟”
شبیهسازی و سناریونویسی بحران
این روش عملیتر است و شامل ایجاد سناریوهای فرضی بحرانی و مشاهده واکنش سازمان در برابر آنهاست. این شبیهسازیها میتوانند از یک بحث میزگرد ساده تا تمرینهای کامل و پیچیده با حضور تیمهای مختلف سازمان متغیر باشند.
مزایا:
- ارائه دیدگاهی واقعی از عملکرد سازمان در شرایط استرسزا.
- شناسایی نقاط ضعف و قوت عملیاتی که در پرسشنامهها ممکن است آشکار نشوند.
- فرصتی برای آموزش و آمادگی کارکنان در یک محیط کنترلشده.
مراحل:
- طراحی سناریو: انتخاب یک سناریوی بحرانی واقعی و مرتبط با سازمان (مثلاً حمله سایبری، بلایای طبیعی، بحران اقتصادی).
- اجرا: اجرای سناریو و مشاهده واکنش تیمها، فرآیندها، تصمیمگیریها و ارتباطات.
- ارزیابی و بازخورد: تحلیل عملکرد، شناسایی گلوگاهها، نقاط قوت و زمینههای بهبود.
شاخصهای عملکردی و کمی (Quantitative Indicators)
برخی از جنبههای را میتوان با استفاده از دادههای کمی سنجید. این شاخصها بیشتر بر نتایج عملکردی تمرکز دارند:
- زمان بازیابی (Recovery Time Objective – RTO): مدت زمانی که طول میکشد تا سازمان پس از یک اختلال به سطح عملکرد قابل قبول بازگردد. (کمتر بودن RTO نشاندهنده تابآوری بالاتر است).
- نقطه بازیابی هدف (Recovery Point Objective – RPO): میزان دادهای که سازمان در طول یک بحران میتواند از دست بدهد. (کمتر بودن RPO نشاندهنده محافظت بهتر از دادههاست).
- هزینه بحران: هزینههای مستقیم و غیرمستقیم ناشی از بحران و بازیابی (هرچه کمتر باشد، تابآوری مالی بالاتر است).
- زمان واکنش (Response Time): سرعت تصمیمگیری و اجرای اقدامات اولیه در مواجهه با بحران.
- میزان انحراف از عملیات عادی: درصد کاهش تولید، خدمات یا درآمد در طول بحران.
- نسبت نقدینگی و ذخایر مالی: نشاندهنده توانایی مالی سازمان برای پوشش هزینههای غیرمنتظره.
ارزیابی کیفی و مصاحبه
مصاحبه با رهبران، مدیران کلیدی و حتی کارکنان در سطوح مختلف، میتواند اطلاعات ارزشمندی درباره درک آنها از تابآوری، چالشها، فرآیندهای تصمیمگیری و فرهنگ سازمانی ارائه دهد. گروههای تمرکز (Focus Groups) نیز میتوانند به جمعآوری دیدگاههای متنوع کمک کنند.
مزایا:
درک عمیقتر از دلایل و عوامل پشت پرده (مثلاً چرا یک فرآیند به خوبی کار نکرد؟).
کشف “دانش پنهان” و تجربیات کارکنان.
شناسایی موانع فرهنگی و انسانی در مسیر تابآوری.
مُدلها و چارچوبهای ارزیابی تابآوری
سازمانهای مختلف (مانند ISO، استاندارد BCI، و مدلهای آکادمیک) چارچوبها و مدلهایی را برای ارزیابی جامع تابآوری سازمانی ارائه دادهاند. این مدلها معمولاً ابعاد مختلفی را در نظر میگیرند و شامل معیارهای خاصی برای هر بعد هستند.
برخی از ابعاد مشترک در این مدلها:
- رهبری و حاکمیت: تعهد مدیریت ارشد به تابآوری، وجود ساختارهای تصمیمگیری چابک.
- فرهنگ سازمانی: ترویج یادگیری، نوآوری، همکاری و پذیرش تغییر.
- مدیریت ریسک: فرآیندهای شناسایی، ارزیابی، کاهش و نظارت بر ریسکها.
- برنامهریزی تداوم کسبوکار: وجود طرحهای اضطراری برای حفظ عملیاتهای حیاتی.
- زنجیره تامین و روابط با ذینفعان: انعطافپذیری و استحکام روابط با شرکا و تامینکنندگان.
- فناوری اطلاعات و امنیت سایبری: تابآوری سیستمهای IT و محافظت در برابر حملات سایبری.
- منابع انسانی: توانمندسازی کارکنان، سلامت روان و رفاه آنها.

نتیجهگیری: رویکرد ترکیبی، کلید سنجش موثر
هیچ یک از روشهای فوق به تنهایی نمیتواند تصویر کاملی از تابآوری سازمان در بحران ارائه دهد. بهترین رویکرد، استفاده از ترکیبی از این روشها است.
به عنوان مثال، شروع با یک پرسشنامه استاندارد برای گرفتن یک نمای کلی، سپس استفاده از شبیهسازی برای ارزیابی عملی، و در نهایت مصاحبه برای درک عمیقتر چالشها.
سنجش تابآوری یک فرآیند مستمر است، نه یک رویداد یکباره. سازمانها باید به طور منظم وضعیت تابآوری خود را ارزیابی کرده، از تجربیات گذشته درس بگیرند و برنامههای خود را بهروزرسانی کنند تا در دنیای پر تغییر امروز، نه تنها بقا یابند، بلکه شکوفا شوند.