کژال ملکی
-
آسیب های اجتماعی ایران
ایدز به روایت یک مددکار اجتماعی | اهل همین حوالی بود، آشنا اما غریبه!
غبار تنهایی صورتش را بسان آسمان خاکستری این روزها غبار اندود کرده بود. امتداد نگاهش گره خورده به دور دست…
بیشتر بخوانید » جامعه مددکاری اجتماعی ایران در پی سازمان نظام
مهمان آسمان خاکستری پایتخت بودم، خستگی و غربتم را با امید مبادله کرده و بر صندلی بی روح بیمارستان تکیه…
بیشتر بخوانید »-
یادداشتها و مطالب اختصاصی
یادداشت اختصاصی یک مددکار اجتماعی : به کجا چنین “بی اعـتـنــــا”
ساز چشمانم غمگین است و ذهنم پر ازسؤال بی جواب. به خود نهیب می زنم: به راستی به کجا چنین…
بیشتر بخوانید »