مددکار اجتماعی ایدز
ایدز به روایت یک مددکار اجتماعی | اهل همین حوالی بود، آشنا اما غریبه!
غبار تنهایی صورتش را بسان آسمان خاکستری این روزها غبار اندود کرده بود. امتداد نگاهش گره خورده به دور دست…
بیشتر بخوانید »
غبار تنهایی صورتش را بسان آسمان خاکستری این روزها غبار اندود کرده بود. امتداد نگاهش گره خورده به دور دست…
بیشتر بخوانید »