موانع توسعه اجتماعی زنان

بررسی موانع توسعه همه جانبهٔ زنان در حوزه های مختلف سیاسی اجتماعی فرهنگی

موانع توسعه اجتماعی زنان: جان استوارت میل اعتقاد داشت که آزاد شدن زنان، آزاد شدن نيمی از كل نيروی عقلانی بشر است و نيز به نيروی عقلانی مردان انگيزه تازه‌ای می بخشد، انگيزه‌ای كه محصول رقابت و ضرورت است. ضرورت اين كه مردان پيش از دست يافتن به شغل و مقامی كه خواهان آنند شايستگی خود را ثابت کنند.

موانع توسعه اجتماعی زنان

زنان در عصر باستان، همراه با مردان به عنوان یک عضو فعال خانواده مطرح بوده اند چرا که وظیفه تقسیم آذوقه و کنترل اقتصاد و معیشتی اشتراکی را در دست داشتند، ضمن اینکه آنها نیز به دلیل بودن وسایل تولید در خانه و یا نزدیک خانه، از نفوذ داخلی در منزل برخوردار بودند و در اقتصاد خانواده نیز سهم داشتند بطوریکه در صنعت بافندگی کودکان شانه زنی می کردند و زنان نخ ریسی و پدران بافندگی  و حتی حساب کسب و کار در دست زنان بود، «اما ناگهان به دلیل تغییر شیوه تولید و جدایی کار از خانه مرد به بیرون رفت و زنان در انزوای خانه ماندند، هر چند که زنان و کودکان نیز به عنوان کارگران مزرعه یا خدمتکاران کارخانه داران، به کار پرداختند و از آن بدتر فشار مضاعف بر دوش زنان فقیری بود که هم کار خانه می کردند و هم کمک به درامد به شوهر».

در جهان امروز موانع توسعه زنان رو به کاهش است گرچه هر کشوری با فرهنگی متفاوت از کشوری دیگر این موانع را بطور متفاوتی بررسی می کنند، هر چند که هيچ کشوری در دنيا به طور قطع نابرابری بين زنان و مردان را از بين نبرده است ، اما کشورهائي هستند که با برنامه ريزي و سياستگذاري توانسته اند ميزان اين شکاف را بسيار کمتر از متوسط جهاني آن کنند . اين گزارش مي تواند همه برنامه ريزان و سياستگذاران را نسبت به وضعيت جهاني کشورشان در بحث شکاف جنسي آگاه نمايد و اين آگاهي را دليلي ببيند براي دستيابي به برابري .

حضور سیاسی زنان در کشورهای مختلف 

سوئد، نروژ، فنلاند و ايسلند نقش خوبي را در توانمندي سياسي زنان ايفا کرده اند. سوئد تنها کشور جهان است که زنان و مردان در آن به تعداد مساوي در مشاغل وزارتي و مجلس حضور دارند. در فنلاند، ايسلند ، نروژ و دانمارک زنان يک سوم از پستهاي وزارت و نمايندگي مجلس را دارا هستند.

موانع توسعه اجتماعی زنان
موانع توسعه اجتماعی زنان

کشورهاي اروپاي شمالي پيشينه خوبي در توانمندي سياسي زنان دارند: زنان اولين بار در سال 1862 در سوئد حق راي به دست  آوردند، کشورهاي اين منطقه همچنين در شاخص فرصت و مشارکت اقتصادي نيز پيشرو هستند به گونه اي که در بين 20 کشور برتر جهان جاي گرفته اند.

زنان اکثريت مشاغل حرفه اي و تکنيکي را به خود اختصاص داده اند و يک سوم کارمندان عالي رتبه، قانونگذار و مديران ارشد در کشورهاي اروپاي شمالي زن هستند.

نابرابری مساله مهمی در همه جوامع است. نابرابری طبقاتی، نابرابری مالی، و نابرابری نژادی و جنسیتی و البته نابرابری جنسیتی فشار مضاعفی است که بر زن علاوه بر نابرابری های دیگر تحمیل می شود و یکی از موانع مهمی است که خود را به صورت آشکارانه در خانواده، بازار کار، نظام سیاسی و حقوقی و ساختارهای جوامع نشان می دهد که این مساله با بررسی در مورد ارزشها و هنجارهای جامعه و شیوه های فرهنگی هر جامعه، بیشتر شناخته می شود:

نابرابری در نظام خانوادگی، نابرابری در آموزش های تخصصی ، نابرابری در نظام قانون گذاری، نابرابری در زندگی فرهنگی – دینی.

موانع مشارکت زنان

زنان با توجه به ماهیت کار خودشان که بیشتر به حیطه خصوصی مربوط می شد از تغییرات دنیایی صنعتی مردن باز ماندند کارهایی مثل آموزگاری، پرستاری و … که همه و همه جزو کارهای زنانه بود و بدون هیچ تغییر بنیادین و ضمن اینکه زنان در کارهای منشی گری نیز باید زن خوب فرمانبرداری باشند که تقاضای هیچ ارتقا شغلی نداشته باشند.

شادی طلب (1381) اینگونه نظر دارد که ما در هر جامعه ای در رابطه با توسعه، سه سیستم داریم که آنها را با باغ و باغبان تشبیه کرده است، که دانستن آنها برای فهم بهتر موانع مشارکت زنان بسیار مهم است،

  • سیستم شماره یک: باغی که همه گیاهان، اجازه رشد دارند و برخی از گیاهان، به دلیل شایستگی های اکتسابی سایرین را از صحنه بیرون می کنند .
  • سیستم شماره دو: باغی است که گیاهان به ارتفاع مشخصی نمی رسند و در یک دوره معینی کنده می شوند و به دور ریخته می شوند.
  • سیستم شماره سه: باغی است که فقط گیاهان خاصی که باغبان آنها را می پذیرد، رشد می کنند و اندازه رشد آنها مهم نیست

دلایل عدم پیشرفت زنان در کشورهای مختلف

برای عدم پیشرفت زنان در کشورهای مختلف دلایل متنوعی است از جمله، موانع اقتصادی شامل: عقب افتادگي عمومي اقتصاد كشور، سياستهاي اقتصادي نا مناسب ، اقتصاد مصرفی، ضعف برنامه ريزي و نبود سياست هاي راهبردي مشخص در توسعه منابع انساني و تقسیم کار جنسیتی

موانع توسعه اجتماعی زنان
موانع توسعه اجتماعی زنان

موانع فرهنگی شامل: تفاوت و تبعیض در فرایند اجتماعی شدن زن و مرد از کودکی تا بزرگسالی ( خانه – مدرسه – رسانه )، ساختارهای اجتماعی و تفکیک نقشهای زنانه و مردانه، حاکمیت تفکر مردسالاری  و ایدئولوژی زندگی خانوادگی، نحوه ی توزیع و تفکیک جنسیتی زنان و مردان در نهادهای آموزشی تفکیک جنسیتی در شاخص های آموزشی، نداشتن حق تعیین سرنوشت  و نداشتن حق انتخاب همسر ، ترویج کلیشه های جنسیتی آموزشی از طریق کتابهای درسی و رسانه، آئین و مذاهب خاص و تعالیم خرافی آن تاکیدی بر فرودستی زنان.

موانع سیاسی: عدم وجود قوانین دستمزد برابر در مشاغل یکسان عدم وجود قوانین استخدامی بر پایه برابری جنسیتی و تخصصی عدم افزایش امکانات بهداشتی برای زنان، عدم وجود قوانین خاص آموزشی برای زنان، نابرابری در پذیرش  قوانین ناظر بر خانواده و نابرابری های قانونی، عدم حمایت از زنان عدم قوانین مالکیت زنان متاهل، قوانین ارث خاص زنان.

اهمیت مشارکت زنان در توسعه هر کشور

به هر صورت، مشارکت زنان در توسعه هر کشور از اهمیت زیادی برخوردار است و این مساله تنها با ارائه راهکارهائی عملی قابل دسترسی است ولی اولین قدم این است که موانع مشارکت زنان در آن فرهنگ خاص شناسایی شود، نظام اقتصادی کشور تغییر کند و همزمان جامعه به این باور برسند که زنان متخصص نیز می توانند در توسعه کشور ، مشارکت مفید داشته باشند و قدم بعدی حذف تعصبات ناشی از سنتها و آداب و رسوم جامعه ناآکاه و سنت گرای صِرف است که این مهم نیز جز با بالا بردن آگاهی و تحصیلات و بازکردن مرزهای فکری و مرزهای هرکشوری به روی علم و تکنولوژی، امکان پذیر نیست.

 

راهکارهای برون رفت از موانع مشارکت مطلوب زنان در جامعه

  • ورود به مرحله جديدي از توسعه مرسوم به جامعه دانش (Knowledge society) و اقتصاد مبتني بر دانش مي باشد كه در اثر آن هم سامانه هاي توليد و توزيع كالا و خدمات و هم سامانه هاي توليد، توزيع، تبديل و ترويج دانش، دچار دگرگوني اساسي خواهد شد.
  • رشد عمومی اقتصاد هرکشور
  • تغییر نظام اقتصادی از مصرفی به نظام تولیدی و افزایش خلاقیت
  • گسترش تکنولوژی و تخصص گرائی هر چند که من هم با نظر تافل موافقم بر این که تکنولوژی به تنهایی نمی تواند راهگشا باشد و حتی ورورد تکنولوزی به یکبااره ممکن است، باعث شوک فرهنگی به جامعه گردد، لذا توجه به تغغیرات اقلیمی و تغییرات فرهنگی در تحولات اجتماعی هر کشور ، از اهمیت خاصی برخوردار است اما تکنولوژی، نیروی بسیار عمده ای به شمار می آید
  • بالا بردن آگاهی زنان به مسائلی چون: سلامت، مشارکت اجتماعی و فرصت‌های اقتصادی در جوامع با آموزش و تحصیلات
  • تقویت عزت نفس زنان در تصمیم‌گیری‌ها و مذاکره با دیگران و شروع مشارکت سیاسی و شرکت آنها در انجمن و حزبهای سیاسی
  • تشویق آنان به ایفای نقش هدایت کننده در خانواده و اجتماع
  • بالا بردن میزان آگاهی میان سیاست‌گذاران نسبت به نقش محوری زنان در اجتماع از طریق
  • خانواده، مدرسه، رسانه های تصویری و نوشتاری و جنبش های انتقادی
  • افزایش تعداد مکانهای خدماتی به زنان و یا ارائه تسهیلات مهدکودک برای پدران
  • ارائه خدمات رایگان بهداشتی به زنان روستائی و شهری بطور متناوب و دوره ای جهت کاهش بارداری و فرزند آوری  و همزمان آموزش برای مردان
  • حضور زنان در انجمن ها و احزاب سیاسی و جنبش های انتقادی

نویسنده: معصومه کمال الدینی | مددکار اجتماعی و  دانشجوی دکتری جامعه شناسی گروههای اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران

منابع

برنارد جسی، 1384 ،دنیای زنان، ترجمه ی شهرزاد ذوفن، تهران، نشر اختران، چاپ اول
تافلر الوین، 1378، موج سوم، ترجمه  شهیندخت خوارزمی، تهران، انتشارت علم ،چاپ اول
گیدنز آنتونی، 1367، جامعه شناسی ،تهران، انتشارات نی
شادی طلب ژاله، 1380، توسعه و چالش های زنان ایران، تهران، نشر روشنگران و مطالعات زنان

موانع توسعه اجتماعی زنان موانع توسعه اجتماعی زنان موانع توسعه اجتماعی زنان موانع توسعه اجتماعی زنان موانع توسعه اجتماعی زنان موانع توسعه اجتماعی زنان موانع توسعه اجتماعی زنان

مجله اینترنتی مددکاری اجتماعی ایران
دکمه بازگشت به بالا