واکاوی واکنش به درد ناشی از خیانت زناشویی
یادداشت اختصاصی از دکتر احمدعلی جبارزاده؛ مددکار اجتماعی

واکنش به درد ناشی از خیانت زناشویی دردناک است، اما در چه شرایطی این واکنش آزار دهنده، چندین برابر می شود؟!
واکنش به درد ناشی از خیانت زناشویی: تجربه سال ها کار با زنان و مردان خیانت دیده از همسر، نشان داده که قربانی زخم کاری، عمیق و دردناکی را در قلب و روح و روانش تحمل می کند! زخمی که شب و روز، خواب و بیداری و همه لحظات نفس کشیدن را برای همسر مورد خیانت واقع شده، سخت و غیر قابل تحمل می کند.
امنیت روان، اعتماد به نفس، احساسات و عواطف، اخلاقيات و هر آنچه که در گذشته و حال و آینده رابطه بوده و می بود،تهی و خالی می شود و زندگی باری می شود بر دوش!
قربانی، یا از رابطه با چشمانی اشک آلود خارج می شود و یا به هر دلیلی می ماند تا گذر زمان و تلاش همسر شاید که به تحمل کردن و گذشته کمک کند و زخم در بستر زمانآرام آرام شاید که خوب شود.
تا اینجا این مسیر را می شناسیم و می دانیم.
اما در تجربه مشاوره های چندین ساله متوجه تفاوتی در شدت درد و واکنش های همسر قربانی بعد از خیانت همسر شدم که تبعات و ترکش های آن بسیار ویرانگر و بهبود احتمالی اگر نگوییم که ناممکن ولی بسیار زمان بر است!
این تفاوت از چه روست؟!
رابطه زناشویی خیانت دیده، دو دسته است:
یا یک رابطه طولانی مدت سالم که به هر دلیلی در آن خیانت واقع شده و یا یک رابطه طولانی مدت ناسالم که در آن همسر خیانت کننده به شکل های مختلف در زندگی به تحقیر، آزار، کنترل گری، تهمت، بی توجهی، توقعات غیر منطقی، همیشه یکطرفه بر حق دانستن خود، فقدان حمایت عاطفی، سلطه جویی، اخاذی، فاصله از خانواده همسر، دروغ و فریب، ایجاد فشارهای مالی و از این دست نسبت به همسرش پرداخته است! و بناگاه اکنون خیانت اتفاق افتاده است.
همسر قربانی شده، طبیعی است که با هیجانات منفی مختلفی از جمله خشم روبروست. اما تجربیات نشان می دهد که در این شرایط فرد نه تنها به تخلیه خشم ناشی از خیانت همسر می پردازد، بلکه فرصتی می یابد تا همه زخم های دیده و سکوت کرده در طی سالیان را یکجا فریاد بزند. فریادی که گاه سالها طول می کشد تا تخلیه شود و شاید که تخلیه شود.
همسر و اطرافیان از شدت واکنش قربانی در تعجب اند، غافل از آن که فقط درد خیانت نیست درد سال ها رنجی است که راهی برای ابراز آن وجود نداشت.
در روند درمانی و کمک به همسر قربانی شده، بسیار ضرورت دارد که درمانگر با تشخیص عقبه رابطه آسیب دیده حتی پیش از خیانت به این امر توجه کند و خدمات لازم برای گذر از این بحران و تروما را انجام دهد.
فرصتی برای دیده شدن همه آسیب های پیش از خیانت و رنج های ناشی از خیانت.و نهایتا درمان این آسیب
سلام .من خیانتی به همسرم نکردم وخیانت رو از همسرم از قبل از ازدواجم با اوتا به بعد از ازدواجم با او وتا به همین الان که دخترم ۱۶ ساله وخودم هم ازدواجی مجدد کردم ودارم زندگی میکنم هنوز نتونستم تمام این سالهایی که فقط با تهمت ودروغ هایی که منجر به کلی آسیب روحی وروانی به تمام اعضای خانواده زده شده وکارهایی که هرکجا بازگو کنم هیچ کس نه باور میکند ونه میتواند پیگیری کند چون اونقد دروغ ودروغ ودروغ به اتفاقهایی که خودم هم مبهم موندم که خدا رحمی به چه کسی داشت که کسی کسی رو از بین نبرد وقتلی رخ نداد وخدا رو فقط دیدم کنارم ونمیدونم چطور میتونم این اتفاقات رو روزی کتابش رو ممکن هست بنویسند که خوانندگان هم احتمالا باور برایشان سخت شودرو چطور میشه باور کرد که کسی که راحت منو تا به امروز محروم از هرچیزی که فک کنید کرد چون قدرت در دست گرفته بود با انگ دروغی خیانت وسالها آسیب رو چطور میشه جبران کرد وبرگردوند …فقط این کلمه خیانت نیست که زندگی کسی رو متلاشی کنه من با بازی های روانی وبیمار یک بیمار سالیان عمرم وجوونیم از بین رفت وحالاهم شروع به آسیب زدن به دخترم کلا داره منو از پا درمیاره که فقط وفقط وفقط وقتی منو نابود کرد واز میان برد جایی زیره سوال نره چون زرنگ وآگاهه به قانون وقانون شکنی وجرم وجنایت های پنهان …این طور موضوعات پیچیده رو چه متخصصی برایش راه حلی میتونه داشته باشه ..هیچکس واقعا هیچکس
دوست عزیز مشکلاتت بگو برام
تا جایی که بتونم هم فکری می کنم شاید بتونم گره ای باز کنم .