بررسی رشد سريع شهری در كشورهای رو به توسعه و از جمله بررسی جمعيت كشور ايران نشان می دهد كه از ابتدای دهه 40، رشد قابل توجهی به نفع جمعيت شهری به وقوع پيوسته است، به طوری كه در حال حاضر رقمی بيش از 68 درصد از جمعيت كشور ما را جمعيت شهرنشين تشكيل می دهد. اما آنچه كه اهميت اساسی دارد اين است كه اين شهرنشينی همراه با توسعه نبوده است. و مشكلات اجتماعی، اقتصادی و فيزيكی فراوانی را پديد آورده است، از قبيل؛ افزايش فقر در شهرها، مشكلات مسكن و نارسايی خدمات شهری، كمبود آب آشاميدنی، ايجاد زاغه ها و مساكن غيرقانونی، بزهكاری اجتماعی، آلودگی هوا و محيط زيست، و كاهش فضای سبز شهری و … (صالحی امیری و محمد، 1389). برنامه ريزان شهری نيز نسبت به اين تغييرات بی تفاوت نبوده اند و عرصه های مختلفی از مديريت شهری را به وجود آوردند.
یکی از مسائل مهم و تأثیر گذار مطرح در هر کشوری موضوع مدیریت شهری است. هدف توسعه و مدیریت شهری، بهبود کیفیت زندگی و خوشبختی شهروندان است. مديريت شهری علاوه بر آنكه بايد حافظ منافع شهرها باشد، بايد برنامههايی را تدارك ببيند و تحقق بخشد که نتيجه آن به ارتقاء سطح فرهنگ عمومی، حفظ ارزشهای اجتماعی و فرهنگی مثبت، اعتدال در زيست سالم مردم، رفاه عمومی و اجتماعی، سلامت جامعه، زمينه سازی و مشاركت در حل مشكلات مسكن، بيكاری، جرم و جنايت، اعتياد، تفريح، تحصيل، رفت و آمد و مانند آنها منجر شود. بنابراين، برنامه مديريت شهری، وظايف حكومت های محلی شهری را منحصر به امور كالبدی نمیداند و وظيفه مديران شهری را اداره توأم امور كالبدی و اجتماعی شهرها می داند و معتقد است كه مديران بايد چالش های مهم شهرهای امروز را بشناسند و برای غلبه بر آنها سياست ها و اقدامات مناسبی را دنبال كنند. به همين دليل، تصميم گيری برای انتخاب طرح مناسب در شهرها، به يكی از چالشهای اساسی مديريت شهری تبديل شده است.
مددکاران اجتماعی بعنوان متخصصین حوزه مدیریت و پیشگیری آسیب های اجتماعی میتوانند در برنامه ریزی و انتخاب طرح مناسب برای شهرها در جهت توزیع عدالت اجتماعی و کاهش آسیب های اجتماعی و توسعه کمی و کیفی شهرها و افزایش کیفیت زندگی شهروندان نقش موثری را ایفا کنند. چرا که مدیریت شهری بهینه مستلزم مشارکت شهروندان و پژوهش در زمینه نیازهای شهروندان است. اگر در برنامه ریزیهای شهری به نیاز ساکنین شهر و اولویت بندی مناسب این نیاز توجه نشود مردم نیز در اجرای برنامه ها مشارکت نخواهند داشت و توسعه پایدار و کیفی شهر با مشکل روبرو خواهد شد. مددکاران اجتماعی با استفاده از روش مددکاری اجتماعی کار با جامعه، نه تنها میتوانند نیازمحلات شهرها را با روشهای نیازسنجی از خود مردم محلات جویا شوند بلکه میتواند با جلب اعتماد مردم در سطح محلات و شهرها، آنان را در انجام مسئولیت اجتماعی و مشارکت آگاهانه شان تشویق کنند. چرا که مشارکت عنصر حياتی در فرايند توسعه پايدار تلقی میگردد و از آن به عنوان حلقه مفقوده فرايند توسعه ياد میشود.
یکی از مسائل موجود در اداره و مدیریت شهرها مقابله با آسیب های شهری میباشد که در این راستا مدیران کشورما، در عرصه مدیریت شهری در اقدامات و فعالیتهای سال اخیراً خود برنامه شناسایی و ارزیابی وضعیت آسیب های اجتماعی و یا گروههای در معرض آسیب را در اولویت کاری خود قرار دادهاند. که مددکاران اجتماعی با گسترش برنامههای کاهش آسیب در سطح شهرها، در قالب طرح های مختلف مانند (مددکار اجتماعی شهر، ساماندهی کودکان کار و خیابان و ….) میتوانند به مدیران شهری در کاهش آسیب های شهری کمک کنند.
در پایان لازم به ذکر است که یکی از دغدغه های اساسی مدیریت شهری در عصر حاضر، چالش های ناشی از آسیب های شهری و تنوع و افزایش آن و تأثیر آن در بینظمی اجتماعی و برهم زدن سلامت اجتماعیِ شهر و شهروندان است. که مددکاران اجتماعی با بکارگیری دانش و مهارت خود و جلب مشارکت شهروندان میتوانند در کاهش، مدیریت و پیشگیری از آسیب های اجتماعی نقش بسزائی را ایفا کنند.
نویسنده: پروانه خفتان؛ کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی
پایگاه اطلاع رسانی مددکاران اجتماعی ایران