
اعتیاد، آسیبزاترین معضل اجتماعی
وزیر کشور باز هم در مقام دبیر کل ستاد مبارزه با موادمخدر هشدار داد و از عواقبی که مصرف موادمخدر بهویژه موادمحرک و صنعتی دارد و تبعات آن در سطح اجتماعی اظهار نگرانی کرد. عبدالرضا رحمانیفضلی که این روزها از هر فرصتی برای بیان نگرانیهایش در حوزه اعتیاد استفاده میکند، دیروز در دیدار با رئیس و اعضای هیات مدیره خانه خیرین ایران اعلام کرد: «رقم یک میلیون و ۳۲۵ هزار نفر معتاد به اندازه کافی وحشتناک است و نیازی به اعلام دیگر رقمهای اغراقآمیز نیست. متاسفانه ۶۳ درصد این تعداد نیز متاهل هستند و ۷۵۰ هزار نفر زن در کشور دارای همسر معتاد هستند که دچار مشکلاتی همچون افسردگی، همسرآزاری، پرخاشگری و نارضایتی اجتماعی هستند.»
به گزارش وبسایت رسمی مددکاران اجتماعی ایرانیان به نقل از روزنامه تهران امروز ؛ وزیر کشور میگوید که حدود ۴۶ درصد از زندانیان کشور مستقیما و ۲۵ درصد از سایر زندانیان به صورت غیرمستقیم به دلیل ارتکاب جرایم مرتبط با موادمخدر در زندانها محبوسند، همچنین علت ۵۵ درصد طلاقها، ۶۵ درصد همسرآزاریها، ۳۰ درصد کودکآزاریها، ۲۵ درصد قتلها، ۲۰ درصد منکراتی منافی عفت، ۱۰ درصد جرایم مالی و ۲۳ درصد نزاع و خشونتها به دلیل اعتیاد است که همه این آمار و ارقام با مبارزه و کنترل موادمخدر در ارتباط است که اگر این ارقام کاهش یابند مابقی جرایم به خودی خود کاهش خواهند یافت. مدیرکل دفتر توسعه مشارکتهای مردمی و سازمانهای مردم نهاد ستاد مبارزه با موادمخدر درباره آسیبهایی که با گسترش موضوع اعتیاد در جامعه افزایش مییابد به تهران امروز میگوید: یکی از موضوعاتی که باید در حوزه موادمخدر به آن توجه ویژهای کرد تاثیرپذیری حوزههای مختلف از موادمخدر است. ما تاثیرات حوزه اعتیاد را در گسترش سایر آسیبهای اجتماعی از جمله سرقت، خشونتهای خانگی، قتل و ارتکاب سایر جرایم به وضوح میبینیم و اهمیت این تاثیرپذیری است که ما باید حوزه موادمخدر را جدیتر بگیریم.
جامعه از اعتیاد تاثیر میپذیرد
سیدحسن موسوی چلک با اشاره به گزارشی که وزیر کشور اعلام کرده، میافزاید: آمارهایی که وجود دارد موید همین موضوع است که باید به موادمخدر عمیقتر نگاه کنیم چرا که غفلت از حوزه موادمخدر ما را در حوزههای دیگر هم گرفتار خواهد کرد. لذا یکی از نکاتی که باید مد نظر قرار بگیرد این است که ماهیت فرابخشی آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد این نکته را به ما یادآوری میکند که مدیریت این بخش باید با همکاری و تعامل بین دستگاههای مرتبط در قوای مختلف و با بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی یا سازمانهای غیردولتی باشد تا بشود مدیریت حوزه موادمخدر را بهتر از قبل انجام داد. این هم مستلزم این است که هم مسئولیتپذیری و مشارکتجویی در جامعه در میان مردم و تشکلهای غیردولتی و هم سازمانهای مختلف تسری پیدا کند و عملیاتی شود و هم پرسشگری و مطالبهگری در این حوزه صورت گیرد.
وی با اشاره به اینکه همانطور که نسبت به سبدکالا حساس هستیم و پیگیری میکنیم یا برای یارانه و سوخت دغدغه داریم، میافزاید: برای حوزه و حقوق اجتماعی هم باید این نوع دغدغه و حساسیتها را داشته باشیم. لذا از آنجاییکه موادمخدر و مسائل مرتبط با آن از ما جلوتر هستند تلاشمان را باید خیلی بیشتر کنیم تا عقبماندگیها را جبران کنیم و بعد به این نقطه برسیم که ما جلوتر از موادمخدر و برنامههای آن باشیم.
به گفته مدیرکل دفتر توسعه مشارکتهای مردمی و سازمانهای مردم نهاد ستاد مبارزه با موادمخدر بعضی از جرایم بهطور غیرمستقیم به موادمخدر مربوط میشود. بعضی از معتادانی که از لحاظ مالی مشکل دارند، دست به سرقت میزنند تا بتوانند پول مواد خود را به دست آورند. موسوی چلک در مورد آمار همسرآزاریها، کودکآزاریها، قتلها و منکراتی منافی عفت میگوید: در هیچ کجای دنیا درباره آسیبها آمار دقیقی وجود ندارد. اما گزارشی که وزیر کشور اعلام کرد براساس براساس پژوهشی بود که انجام شده. یکی از ویژگیهای خانوادههایی که موادمخدر در درون آن وجود دارد، وجود خشونت در قالب همسرآزاری، کودکآزاری و… خود را نشان میدهد. یکی از عارضهها و پیامدهای اعتیاد افزایش خشونتهاست که جامعه ما هم از آن مستثنا نیست. برای کاهش این خشونتها نشاط و شادی در جامعه، آموزشها، اخلاق اجتماعی، آشنایی با حقوق متقابل، رعایت حقوق متقابل و… باید ارتقاء پیدا کند.
افزایش گرایش نوجوانان به رفتارهای پرخطر
دیروز خبرگزاری ایسنا هم طی گفتوگویی با مدیرکل دفتر مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی آموزش و پرورش به موضوع مهم افزایش رفتارهای پر خطر دانشآموزان پرداخت. موضوعی که همچنان از سوی وزارت آموزش و پرورش ظاهرا جدی گرفته نمیشود.
دکتر نادر منصور کیایی درخصوص عدم ارائه آماری شفاف از سوی آموزش و پرورش درخصوص دانشآموزان معتاد میگوید: برای پاسخ به این سوال، باید ابتدا مشخص شود که به چه کسی معتاد میگویند. یکی از مهمترین متغیرها در تعریف اعتیاد فرد، وابستگی وی به مواد است. حال سوال این است که آیا این وابستگی در افراد، مانند گذشته است؟ برای نمونه آیا نوع وابستگی به مواد سنتی با نوع وابستگی به مواد صنعتی یکسان است؟ همچنین آیا علائم بالینی و تشخیصی این وابستگی، یکسان است؟ مثلا، آیا علائم وابستگی به موادمخدر، با وابستگی به مواد محرک و وابستگی به داروهای اعتیادآور و مواد روانگردان یکسان است؟ و نکته سوم، نحوه غربالگری است. چگونه میتوانیم افرادی را که به هر شکلی، پرخطر هستند و نوعی از وابستگی را دارند، غربالگری کرده و تشخیص دهیم؟
ضمن اینکه این مقام وزارت بهداشت و درمان پنهان نمیکند که «رفتارهای پرخطر» از قبیل خطر گرایش به دخانیات، سوءمصرف مواد و خشونت، مهمترین خطراتی است که نوجوانان و دانشآموزان را تهدید میکند.
کیایی در این باره که گزارشهای اخیر حاکی از شیوع انواع مخدرهای جدید است میگوید: در مورد این گزارشها، لازم است به چند نکته توجه کنیم. نکته اول اینکه موادمخدر برای فریبندگی و تنوعبخشی، هر روز با اشکال و اسامی جدیدی به بازار ارائه میشوند بنابراین، بسیاری از این اسامی و اشکال گوناگون از یک واقعیتی به نام ماده مخدر صنعتی نشات میگیرند.وی ادامه میدهد: نکته دوم، تغییر الگوی مصرف مواد و نکته سوم، سوءمصرف مواد است. به این معنا که فرد این نگرش را دارد که صرفا از یک داروی آرامبخش یا تقویت حافظه استفاده میکند، اما از پیامدها و خطرات روانگردان و اعتیادآور آن آگاه نیست بنابراین، در اطلاعرسانی هم باید به این نکات ظریف توجه کنیم. البته همه این موارد نشان میدهند که باید بهطور همه جانبه از کودکان و نوجوانان در برابر خطراتی که آنها را تهدید میکند، مراقبت کنیم.
افزایش ۲۰ تا ۲۵ درصدی کودک آزاری در ایران
در سال گذشته ۵۰ دختر و ۲۱ پسر کودک مورد آزار از سوی پدر، مادر، اقوام، نامادری و حتی اولیای مدرسه قرار گرفتند که حدود ۵/۵۳ درصد از این موارد، آزار جسمی کودکان بوده است. دکتر مهین اسلامی، فوق تخصص روانپزشکی کودکان نیز در گفتوگو با ایسنا میگوید که هماکنون کودک آزاری در ایران از شیوع ۲۰ الی ۲۵ درصدی برخوردار است.
بسیاری از کودکان به دلیل استرس و ترسی که دارند نمیتوانند آزارهایی که میبینند را برای کسی بازگو کنند و آزارها فقط جسمی نیست بلکه جسمی و فیزیکی بین بچههای پسر و خشونتهای جنسی و عاطفی بیشتر بین دختران شایعتر است، اما نکته قابل توجه این است که متاسفانه بسیاری از مواقع کودک آزاریهای عاطفی و روحی در جامعه ما مورد توجه قرار نمیگیرند به همین دلیل در آمارها خیلی از این نوع خشونت یاد نمیشود، حتی خشونتهای جنسی و فیزیکی هم در حد موارد شدید ثبت و در آمارها عنوان میشود.
آمار دقیقی از کودکآزاری وجود ندارد
دکتر مهدی تهرانی دوست، رئیس انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ایران نیز با بیان اینکه قانونی برای ثبت کودک آزاری در ایران وجود ندارد گفت: به دلیل نبود یک سیستم دقیق ثبت اطلاعات در بیمارستانها، مراکز نگهداری کودکان و غیره تاکنون آماری رسمی از میزان کودک آزاری در کشور ثبت نشده و برخی برنامههایی هم که در زمینه حقوق کودک در جامعه تدوین شده است به دلیل ضعف قوانین، عدم بودجه، مشکلات فرهنگی، نبود کادر علمی قوی و برخی مشکلات دیگر تاکنون ناکارآمد باقی ماند است.
والدین معتاد کودکان خود را میفروشند
دکتر مجید ابهری با اشاره به اینکه اعتیاد نه تنها خود یکی از آسیبهای اجتماعی است بلکه بستر مساعدی برای تولد و رشد ناهنجاریهای دیگر میگردد، به تهران امروز میگوید: بیش از ۶۰ درصد زندانیان در ارتباط با موادمخدر یا اعتیاد در زندان به سر میبرند و تحمیل این هزینه به دستگاه قضایی و جامعه از طریق این آسیب است. پریشانی خانواده، فرار از خانه کودکان و دختران، روابط فرازناشویی و سرقتهای منجر به خشونت ناشی از اعتیاد است. تغییر الگوی مصرف از موادمخدر سنتی به مواد روانگردان صنعتی باعث افزایش خشونتهای اجتماعی از قبیل کودکآزاری، خشونت نسبت به زنان و قتلهای ناشی از توهم است.
به گفته این جامعهشناس خروج میلیاردها تومان ارز از کشور و سرازیر شدن آن به جیب مافیای موادمخدر ناشی از افزایش این سونامی خانمان برانداز است.
مهمتر از همه متلاشی شدن خانوادهها، گسترش طلاق عاطفی در خانوادههایی که فردی معتاد در آن زندگی میکند باعث ظهور خانوادههای متلاشی شده و بسیاری از همسران به خاطر مسائل خانوادگی یا فرزندان خود حاضر به طلاق نبوده و زندگی با فرد معتاد را به جدایی و پریشانی ترجیح میدهند.
دکتر ابهری با بیان اینکه انزوا و گوشهگیری از دست دادن استعداد اقتصادی و اجتماعی عوارض مستقیم رفتاری اعتیاد بوده و دلهدزدی و سرقتهای خرد به دلیل اعتیاد نوجوانان است، میافزاید: متاسفانه گسترش اعتیاد زنان به دلیل آلودگی شوهرانشان یکی از آسیبهای قابل توجه در سالهای اخیر است. بعضی از مردان برای ساکت کردن همسران خود یا پابند نمودن آنها به زندگی در یک حرکت ناجوانمردانه اقدام به آلوده نمودن زنان میکنند. گسترش تولد نوزادان معتاد در قالب جوانترین و کوچکترین معتادان جهان ناشی از همین رفتار است. مصرف کردن انرژی و وقت نیروهای انتظامی و قضایی برای مبارزه با قاچاقچیان و معتادان باعث استهلاک این نیروها شده و تا امروز بیش از ۳ هزار شهید نیروی انتظامی در مسیر مبارزه با اشرار و قاچاقچیان به وجود آمده است. دختران در خانوادههای معتاد به ازدواجهای اجباری تن داده و برای فرار از محیط آشفته خانه مجبور به فرار در قالب ازدواج میگردند.
وی میگوید: هیچ کدام از ناهنجاریهای اجتماعی به اندازه اعتیاد عوارض منفی در جامعه ندارد. طبق گزارشی که انجمن حمایت از حقوق کودکان در سال ۹۱ ارائه نمود، ۸۰ درصد کودک آزاریها مربوط به پدر و مادران معتاد بود. فرزند فروشی و کرایه دادن فرزندان برای تکدی و بزهکاریهای دیگر، حاصل والدین معتاد بوده و دایر کردن آشپزخانههای تولید در همین مسیر باعث افزایش تولید روانگردانها و بالا رفتن آمار معتادان شده است.
اگر خورد و خوراک، بهداشت و درمان، نگهبانی و مراقبت و امور قضایی برای هر زندانی ۲۵۰ هزار تومان در ماه باشد، هزینه ناشی از نگهداری معتادان میلیاردها تومان خواهد شد. متاسفانه ۸۰ درصد از معتادان بعد از ترک دوباره به سوی اعتیاد باز میگردند و در یک چرخه باطل افتاده و باعث نابودی خود و خانوادهشان میگردند. بدون مراقبتهای بعد از ترک و جامعهپذیر نمودن معتادان هر حرکت برای ترک اعتیاد از سوی دولت یا بخش خصوصی بینتیجه خواهد بود. معتاد به هر کجا که پا گذارد آنجا را آلوده میکند. ورود موادمخدر به زندانها و کمپهای ترک اعتیاد ناشی از همین فلسفه است.