وضعیت مددکاری گروهی در ایران
گزارش تخصصی: تحلیل جامع مددکاری گروهی در ایران
Group Social Work in Iran: A Comprehensive Analysis of the Gap Between Professional Standards, Operational Implementation, and Evaluation Tools
چارچوب مفهومی و بحران هویت حرفهای مددکاری اجتماعی در ایران
مددکاری اجتماعی، مطابق تعریف سال ۲۰۱۴ انجمن بینالمللی مددکاری اجتماعی (IFSW)، به عنوان یک حرفه مبتنی بر عمل و یک رشته دانشگاهی تعریف میشود که توسعه و تغییر اجتماعی، همبستگی، و توانمندسازی افراد را تسهیل میکند.۱
اصول بنیادین این حرفه بر عدالت اجتماعی، حقوق بشر، مسئولیتپذیری جمعی و احترام به گوناگونیها استوار است.۱ مددکاری اجتماعی با تکیه بر علوم اجتماعی، علوم انسانی و دانش بومی، افراد و ساختارها را در مقابله با چالشهای زندگی درگیر میسازد.۳
تعریف مددکاری گروهی (GSW) و استانداردهای تخصصی
مددکاری گروهی (GSW) یکی از سه روش اصلی مداخلاتی در مددکاری اجتماعی است که در کنار کار با فرد (Case Work) و کار با جامعه (Community Social Work) قرار میگیرد.۴
این روش به افراد دارای مشکلات یا نیازهای مشترک کمک میکند تا از طریق کنش متقابل، اشتراک تجربیات، ارتقاء دانش و آگاهی و توسعه استعدادها، به اهداف مشترک خود دست یابند.۶
برخلاف روشهای فردمحور، GSW بر پویاییها و فرآیندهای درون گروهی تمرکز دارد و گروه را به عنوان ابزاری برای تغییر نقشها و مسئولیتهای اجتماعی فرد میبیند.۶
در سطح آکادمیک و پژوهشی در ایران، استفاده از مدلهای تخصصی مددکاری گروهی مورد بررسی قرار گرفته است.
به عنوان مثال، در مطالعات اثربخشی، مدلهای علمی نظیر مداخله مبتنی بر توانمندسازی برای زنان سالمند ۷، مدل جبرانی با رویکرد واقعیت درمانی برای بهبودیافتگان از اعتیاد ۸، یا الگوی وظیفهمداری برای کودکان کار ۹ به صورت علمی پیادهسازی و نتایج آنها تأیید شده است. این شواهد نشاندهنده وجود دانش نظری تخصصی در محیطهای دانشگاهی است.
چالشهای ساختاری مددکاری اجتماعی ایران: ریشه تضعیف تخصص
با وجود تعریف روشن جهانی و وجود پژوهشهای تخصصی، حرفه مددکاری اجتماعی در ایران با چالشهای ساختاری عمیقی روبرو است که به طور مستقیم بر کیفیت و استانداردسازی اجرای مددکاری گروهی تأثیر میگذارد.۲
نخستین چالش، بحران عدم تخصصگرایی در احراز پستهای سازمانی است. در بسیاری از سازمانها و در آزمونهای استخدامی، شرایط احراز پست مددکاری اجتماعی برای رشتههای متنوعی از جمله علوم اجتماعی، روانشناسی، و مشاوره تعریف شده است.۱ این تعمیم، نشاندهنده ابهام در دیدگاه مسئولان نسبت به ماهیت تخصصی مددکاری اجتماعی است.
این فقدان تخصصگرایی در جذب نیروی انسانی، مستقیماً به بحران استاندارد در اجرای خدمات منجر میشود. اگر فردی که از رشتههای متفاوتی وارد این حوزه شده باشد، آموزشهای تخصصی لازم برای کار با پویاییهای گروه، استفاده از ابزارهای ارزیابی گروهمحور و اجرای مدلهای تخصصی GSW را ندیده باشد، به طور طبیعی مداخلات گروهی را به سمت سادهترین الگوهای مشابه (مانند آموزشهای عمومی یا مشاوره فردی در محیط گروه) سوق میدهد. این روند، هسته تخصصی GSW را تضعیف کرده و ماهیت آن را تغییر میدهد.۱۱
علاوه بر این، فقدان یک سازمان نظام مددکاری اجتماعی به عنوان نهاد ناظر حرفهای، ضمانت اجرایی برای استانداردهای کیفی را از بین میبرد. این خلاء قانونی، منجر به عدم نظارت کافی بر کیفیت خدمات گروهی ارائه شده توسط نهادهای مختلف و نیز نامشخص بودن تعرفههای خدمات تخصصی میشود.۳
متخصصان همچنین به برگزاری دورههای آموزشی چند روزه توسط برخی سازمانهای دولتی و خیریهها انتقاد کردهاند؛ این دورهها منجر به معرفی افراد فاقد مدرک تخصصی کارشناسی مددکاری اجتماعی به عنوان مددکار میشوند، که این خود عامل دیگری در تضعیف بنیه تخصصی خدمات گروهی است.۱
مقایسه انتقادی: تمایز مددکاری گروهی از آموزش و مشاوره گروهی
فرضیه مبنی بر انحراف اجرای مددکاری گروهی در ایران به سمت آموزشهای صرف یا مشاوره گروهی، با توجه به شواهد موجود و چالشهای ساختاری، قابل تأیید است.
انحراف به سمت آموزش و مشاوره گروهی
مددکاری گروهی تخصصی، گروه را نه صرفاً محلی برای انتقال دانش یا ارائه مشاوره، بلکه به عنوان محیطی برای کنش متقابل، تغییر رفتارها و باورهای کلیشهای، و پذیرش مسئولیتهای فردی و اجتماعی میبیند.۶ با این حال، در محیطهای اجرایی، بسیاری از مداخلات گروهی ماهیتی نزدیک به «آموزش مهارتهای زندگی»، «آموزش خود مراقبتی» (در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و مذهبی) یا صرفاً «مشاوره گروهی» پیدا میکنند.۶
تفاوتهای بنیادین این حوزهها در هدف، نقش تسهیلگر و تمرکز فرآیند نهفته است:
- مشاوره گروهی (Group Counseling) عمدتاً بر حل سریعتر مسائل شخصی، بینش روانی، تشخیص و درمان مشکلات روانی متمرکز است.۱۳
- آموزش گروهی (Group Education) هدف اصلیاش انتقال محتوای مشخص یا مهارتهای هدفمند است.۱۵
- مددکاری گروهی (GSW)، در مقابل، بر تغییرات رفتاری و اجتماعی ماندگارتر، توانمندسازی محیطی، استفاده از منابع اجتماعی، و تمرکز بر پویاییها و انسجام گروه برای تسهیل توسعه اجتماعی تأکید میکند.۲
فقدان چارچوب نظری معین در سطح اجرای عملیاتی به این انحراف دامن میزند. بسیاری از مؤسسات دولتی و غیردولتی فعال در حوزه آسیبهای اجتماعی فاقد یک مدل یا نظریه تخصصی و مدون در حوزه کار گروهی هستند.۹ این خلاء، متخصصان را مجبور میکند به جای اجرای فرآیندهای تخصصی مددکاری، به فعالیتهای عمومیتر مانند آموزش یا مشاوره روی آورند که به نظر میرسد کمهزینهتر و سریعتر قابل اجرا باشند.
تضاد بین دانش آکادمیک و اجرای عملیاتی
یک نکته قابل تأمل، تضاد میان دانش تخصصی تولید شده در دانشگاهها و اجرای عملیاتی خدمات گروهی است. پژوهشهای دانشگاهی در ایران، مدلهای تخصصی GSW را به کار میبرند و اثربخشی آنها را اثبات میکنند (مانند مدل توانمندسازی بر کیفیت زندگی زنان سالمند ۷ یا الگوی وظیفهمداری بر کاهش رفتارهای پرخطر کودکان کار ۹).
با این حال، در عمل، این مدلهای تخصصی که نیازمند زمان، نیروی متخصص آموزشدیده، و حجم پرونده کم هستند، در مواجهه با واقعیتهای بوروکراتیک سازمانهای رفاهی (مانند حجم بالای پروندهها و کمبود فضا) عملاً کنار گذاشته میشوند.۱۶
این وضعیت به این معناست که اگرچه متخصصان و محققان ایرانی از مدلهای تخصصی GSW آگاهی دارند و آن را در مقیاس کوچک اجرا میکنند، اما موانع ساختاری و مدیریتی مانع از انتقال موفقیتآمیز این تخصص به بستر اجرایی گسترده نهادها میشود. در نتیجه، عنوان «مددکاری گروهی» حفظ میشود، اما محتوای عملیاتی آن به فعالیتهای عمومی مشاوره یا آموزش رقیق شده و از هسته فرآیند گروهی خود دور میشود.
جدول ۱ تفاوتهای محوری این سه رویکرد را نشان میدهد:
تفاوتهای محوری مددکاری گروهی تخصصی با مشاوره و آموزش گروهی
معیار تمایز | مددکاری گروهی (GSW) | مشاوره گروهی (Group Counseling) | آموزش گروهی (Group Education) |
هدف غایی | تغییر ساختار اجتماعی-نقشی فرد، توانمندسازی محیطی و توسعه اجتماعی ۲ | حل مسئله فردی، بینش روانشناختی، کاهش علائم درمانی ۱۳ | انتقال هدفمند مهارت یا دانش مشخص (مثلاً مهارتهای والدگری) ۱۵ |
نقش تسهیلگر | تسهیلگر (Facilitator) برای مدیریت پویاییهای گروه و دسترسی به منابع اجتماعی ۶ | درمانگر (Therapist) یا مشاور با رویکرد بالینی ۱۴ | مدرس (Instructor) یا مربی |
تمرکز فرآیند | کنش متقابل، توسعه استعدادها، پذیرش مسئولیت اجتماعی ۶ | فرآیند درمانی، ارتباطات حمایتی، تحلیل ناخودآگاه (بسته به رویکرد) | محتوای از پیش تعیین شده، تمرینهای هدفمند |
ملاک ارزیابی | سنجش تغییر در روابط، انسجام گروهی، و توانایی استفاده از منابع (مانند سوسیوگرام) | سنجش بهبودی روانی و حل مشکلات شخصی | سنجش میزان کسب دانش و مهارت |
ابزارهای ارزیابی و سنجش پیشرفت: مسئله سوسیوگرام و معیارهای جایگزین
یکی از شاخصترین تفاوتها میان مددکاری گروهی تخصصی و مداخلات گروهی عمومی، در نحوه ارزیابی پیشرفت اعضا و فرآیند گروه است.
جایگاه سوسیوگرام و نقد عدم کاربرد آن در اجرا
سوسیوگرام (Sociogram) از مهمترین ابزارهای تخصصی در مددکاری گروهی محسوب میشود که هدف آن تحلیل ساختار اجتماعی گروه، سنجش روابط، شناسایی اعضای منزوی، و تعیین کانونهای نفوذ است [Query]. این ابزار مستقیماً پویایی گروه را میسنجد که هسته تخصصی GSW است.
با این حال، شواهد و ادبیات پژوهشی مرتبط با اجرای عملیاتی در سازمانهای دولتی یا غیردولتی ایران نشان میدهد که سوسیوگرام در فرآیندهای مددکاری گروهی عملیاتی به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد و عموماً در پروتکلهای رسمی سازمانها دیده نمیشود.۱۷ این عدم استفاده، تاییدی بر انحراف اجرای GSW از استانداردهای تخصصی آن است.
دلایل این نادیده گرفتن، ریشه در واقعیتهای اجرایی دارد. تحلیل پویایی گروه با استفاده از سوسیوگرام، یک فرآیند زمانبر و نیازمند مشاهده مستمر و تخصص مددکار گروهی است. در محیطهایی با حجم بالای پروندهها (Caseload Crisis) و کمبود نیروی متخصص ماهر ۱۰، مددکاران تحت فشار مدیریتی برای ارائه خروجیهای سریع و قابل کمّیسازی قرار دارند.
بنابراین، ابزارهای پیچیده و فرآیند محور مانند سوسیوگرام، به دلیل نیاز به کار عمیق و تخصیص زمان زیاد، کنار گذاشته میشوند. در واقع، سازمانها و محققان به طور سیستمی نتایج (Outcomes) را بر فرآیند (Process) ارجحیت میدهند.
ملاکها و ابزارهای جایگزین ارزیابی پیشرفت اعضا
در غیاب سوسیوگرام و ابزارهای مشابه پویاییسنج، ارزیابی پیشرفت اعضا در نهادهای ایرانی عمدتاً از طریق دو روش صورت میگیرد: استفاده از پرسشنامههای روانسنجی برای سنجش نتایج فردی و استفاده از فرمها و گزارشهای توصیفی مدیریتی.
الف) ابزارهای کمی استاندارد (در پژوهش):
در پژوهشهای علمی که اثربخشی GSW را میسنجند، معمولاً از پرسشنامههای استاندارد برای سنجش پیامدهای فردی استفاده میشود. به عنوان مثال:
- پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (WHO QoL) برای سنجش ابعاد جسمی، روانی، محیطی و اجتماعی.۷
- پرسشنامه سازگاری اجتماعی (مانند ویزمن و پی کل) برای افراد بهبودیافته از اعتیاد.۸
- پرسشنامه توانمندی روانی و اجتماعی که زیرمقیاسهایی چون عزتنفس، خوداثربخشی و مشارکت اجتماعی را میسنجد.۱۸
ب) ابزارهای کیفی و توصیفی (در اجراهای سازمانی):
سازمانهای دولتی مانند بهزیستی و مراکز درمانی (تحت نظارت دانشگاههای علوم پزشکی) از فرمهای استاندارد مدیریتی و مستندسازی استفاده میکنند. این ابزارها شامل موارد زیر هستند:
- «راهنمای تکمیل فرمهای مددکاری گروهی» و «فرم گزارش کار گروهی» که در دستورالعملهای اجرایی برای مستندسازی اقدامات و پیگیریها الزامی هستند.۱۹
- فرمهای ارزیابی تخصصی و مدیریت مورد که شامل توانایی تحلیل اطلاعات، تشخیص مشکلات، ارزیابی منابع، و اولویتبندی نیازها توسط مددکار است.۲۱
- در برخی موارد، از مشارکت مستقیم گروه مداخله در ارزیابی استفاده میشود تا نظرات آنها برای شناخت نقاط ضعف و قوت مداخله به دست آید.۹
نقد تخصصی بر ابزارهای جایگزین و اولویت نتیجه بر فرآیند
اگرچه پرسشنامههای استاندارد برای سنجش اثربخشی نهایی مداخلات بر بهزیستی فرد مفید هستند، اما نقص اصلی آنها این است که این ابزارها عمدتاً وضعیت رواناجتماعی فرد را اندازهگیری میکنند. این ابزارها در ارزیابی جوهر اصلی GSW، یعنی کیفیت کنش متقابل گروه، میزان انسجام، و تغییر نقشها، ناتوان هستند.
در نتیجه، مددکار گروهی بدون ابزارهای فرآیند محور مانند سوسیوگرام، صرفاً پیامد فردی مداخله را میسنجد و هسته اصلی فرآیند تخصصی خود را نادیده میگیرد. این اتکای شدید به سنجش نتایج فردی (Outcome) به جای فرآیند (Process) به تثبیت انحراف GSW به سمت مجموعهای از مداخلات فردی تجمعی یا مشاوره گروهی ساده منجر میشود.
جدول ۲ مقایسهای از روشهای ارزیابی موجود را ارائه میدهد:
مقایسه روشهای ارزیابی در مددکاری گروهی (پژوهشی در مقابل عملیاتی)
معیار ارزیابی | هدف سنجش | کاربرد در پژوهشهای تخصصی ایران | کاربرد در اجرای سازمانی ایران (بر اساس شواهد) | توانایی سنجش پویایی گروهی |
سوسیوگرام | ساختار روابط، نفوذ، همبستگی گروه | متوسط (در برخی مدلهای نظری) | بسیار پایین (نیاز به تخصص و زمان) ۱۷ | بالا (تخصصی) |
پرسشنامههای استاندارد | کیفیت زندگی، سازگاری اجتماعی، عزتنفس | بالا (برای اثربخشی) ۷ | متوسط (به خصوص در کلینیکهای دارای مجوز) | پایین (تمرکز بر فرد) |
فرمهای گزارش کار گروهی/ Case Notes | مستندسازی اقدامات و پیگیریها | پایین (توصیفی) | بالا (الزامی در بهزیستی/ مراکز درمانی) ۲۰ | متوسط (به صورت توصیفی و ذهنی) |
چالشهای ساختاری و مدیریتی مؤثر بر اجرای مددکاری گروهی تخصصی
بسیاری از متخصصان مددکاری اجتماعی اذعان دارند که موانع ساختاری و مدیریتی در سازمانها، عامل اصلی عدم اجرای تخصصی و استاندارد GSW هستند. این موانع، زیرساختهای لازم برای رعایت اصول حرفهای را تضعیف میکنند.
مشکلات زیرساختی و سازمانی
الف) نقض رازداری حرفهای و عدم استاندارد بودن فضای کار:
یکی از مهمترین موانع کیفی، عدم استاندارد بودن محیط کاری مددکاران اجتماعی در سازمانهای رفاهی است. در بسیاری از موارد، مددکاران به صورت گروهی در یک اتاق مشترک فعالیت میکنند و حتی اتاق کارشان با مشاغل دیگر ادغام میشود.۱۶ این شرایط به طور مستقیم با اصل بنیادین
رازداری حرفهای در تضاد است و امکان انجام مصاحبههای عمیق یا مداخلات گروهی حساس را از نظر اخلاقی و عملیاتی منتفی میسازد. مددکاری گروهی نیازمند یک فضای امن و محرمانه برای ایجاد اعتماد و کنش متقابل سازنده است؛ فقدان این فضا، کیفیت مداخله را به شدت کاهش میدهد.
ب) بحران حجم پرونده (Caseload) و زمان ناکافی:
حجم بالای پروندههای ارجاعی به مددکاران اجتماعی، نقش تعیینکنندهای در کاهش کیفیت خدمات تخصصی، به ویژه مددکاری گروهی، ایفا میکند.۱۶ کار گروهی تخصصی نیازمند زمان کافی برای طراحی پروتکل، مشاهده دقیق پویاییها، ثبت گزارشهای مفصل فرآیندی، و تحلیل پیشرفت اعضا است. تحت فشار کاری بالا، مددکار ناچار است به جای اجرای مدلهای عمیق، به ارائه خدمات سطحی یا مشاورهای سریع اکتفا کند و توانایی تحلیل عمیق و تخصصی خود را از دست میدهد.
ج) کمبود منابع مالی و انسانی ماهر:
کمبود منابع مالی اختصاص یافته به نهادهای مددکاری اجتماعی و نارسایی در تأمین نیروی متخصص ماهر، فعالیتها و گسترش خدمات استاندارد را محدود میکند.۱۰ این کمبود متخصص، منجر به ارائه خدمات پراکنده و بدون رعایت استانداردهای لازم میشود و در نتیجه، تأثیرات مطلوبی بر وضعیت مددجویان حاصل نمیگردد.
چالشهای حرفهای، اخلاقی و اجتماعی
الف) فقدان اقتدار و نظارت حرفهای:
نبود قانون سازمان نظام مددکاری اجتماعی، منجر به فقدان یک نهاد قدرتمند برای حمایت صنفی از مددکاران و نظارت بر کیفیت خدمات میشود.۳ این فقدان نظارت کیفی، اجرای غیر استاندارد GSW را تسهیل میکند. همچنین، مشکلات اشتغال در بخش خصوصی (مانند فقدان بیمه کامل و پرداخت حقوق کمتر از قانون کار) امنیت شغلی مددکاران را تهدید کرده و کیفیت خدمات را تحتالشعاع قرار میدهد.۱۲
ب) موانع فرهنگی و اجتماعی (استیگما):
در جامعه، به ویژه درب) موانع فرهنگی و اجتماعی (استیگما): جوامع سنتیتر، باورهای غلط، استیگما (انگ اجتماعی) و دیدگاههای منفی نسبت به دریافت کمکهای اجتماعی و روانی وجود دارد.۱۰
این موانع فرهنگی باعث میشوند که بسیاری از افراد به دلیل ترس از قضاوت شدن یا احساس شرمساری، از مراجعه به مددکاران و شرکت در گروههای حمایتی خودداری کنند. این امر، روند تشکیل گروههای مددکاری و دستیابی به اهداف GSW در محیط گروه را با دشواری مواجه میسازد.
در مجموع، شواهد حاکی از آن است که زیرساختهای موجود در بسیاری از سازمانهای رفاهی نه تنها اجرای GSW تخصصی را پشتیبانی نمیکنند، بلکه با نقض اصول اخلاقی (رازداری) و تحمیل فشار مدیریتی (حجم کار)، به طور فعال، به تضعیف استانداردهای حرفهای و تقویت چرخه انحراف GSW به سمت مداخلات عمومی دامن میزنند.
راهبردها و پیشنهادات تخصصی برای استانداردسازی مددکاری گروهی در ایران
ارتقاء کیفیت و استانداردسازی مددکاری گروهی در ایران نیازمند یک رویکرد جامع است که همزمان به اصلاحات ساختاری، مدیریتی، و آموزشی بپردازد.
اصلاحات ساختاری و سیاستگذاری
تصویب و اجرای قانون سازمان نظام مددکاری اجتماعی: این امر حیاتیترین گام برای تقویت اقتدار حرفهای و تضمین کیفیت است.۳ سازمان نظام باید مسئول تنظیم شرایط احراز پست تخصصی مددکاری، نظارت بر عملکرد کیفی سازمانها، و تعیین تعرفههای خدمات باشد تا از تخصصزدایی جلوگیری شود.۱
تأمین زیرساختهای اخلاقی و حرفهای: سازمانها باید ملزم به تأمین اتاقهای مصاحبه استاندارد و مستقل برای مددکاران شوند تا اصل رازداری حرفهای رعایت شده و زمینه برای مداخلات تخصصی، به ویژه کار گروهی، فراهم شود.۱۶
تنظیم حجم کار (Caseload): تعیین سقف استاندارد برای تعداد پروندههای ارجاعی به مددکار ضروری است تا کیفیت بر کمیت ترجیح داده شده و زمان کافی برای اجرای مدلهای پیچیده GSW (مانند تحلیل فرآیند گروه) در اختیار متخصص قرار گیرد.۱۶
تقویت چارچوبهای نظری و عملیاتی
الزام به استفاده از مدلهای علمی مدون: نهادهای متولی باید پروتکلهای مداخله گروهی را بر اساس مدلهای اثربخش پژوهشی و علمی (مانند مدل توانمندسازی، مدل وظیفهمداری یا رویکرد واقعیت درمانی) تدوین و اجرای آنها را الزامی کنند.۸ اجرای این مدلها باید به جای آموزشهای عمومی، هسته اصلی فعالیتهای گروهی را تشکیل دهد.
بومیسازی و سنجش اثربخشی: لازم است الگوها و نظریههای بینالمللی با در نظر گرفتن ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی گروههای هدف ایرانی بومیسازی شده و اثربخشی آنها در مقیاسهای گسترده مورد پژوهش و سنجش قرار گیرد.۹
ارتقاء ابزارهای ارزیابی و نظارت
گنجاندن ابزارهای فرآیند محور در پروتکلهای ارزیابی: توصیه میشود که در دستورالعملهای گروهی سازمانهای دولتی (مانند راهنمای تکمیل فرمهای مددکاری گروهی بهزیستی ۱۹)، ابزارهای سنجش پویاییهای گروهی مانند سوسیوگرام گنجانده شده و آموزشهای کاربردی لازم به مددکاران برای استفاده عملی از آن ارائه شود. این اقدام به مددکاران کمک میکند که تمرکز خود را از سنجش صرفاً پیامدهای فردی به تحلیل فرآیند گروهی و تغییرات ساختار اجتماعی معطوف کنند.
استفاده از سیستم پایشگر متخصص: باید کارشناسان مجرب (پایشگران)، که ترجیحاً مددکار اجتماعی هستند، جهت ارزیابی دورهای کیفیت خدمات و روند توانمندسازی (پایش و ارزشیابی) استخدام شوند.۲۴ این افراد باید فرآیند را بر اساس مدلهای تخصصی مصوب ارزیابی کنند تا از انحراف مداخلات به سمت فعالیتهای غیر تخصصی جلوگیری شود.
نتیجهگیری نهایی و چشمانداز
وضعیت مددکاری گروهی در ایران به لحاظ نظری و آکادمیک، مستعد رشد و تخصصی شدن است، چرا که شواهد پژوهشی نشاندهنده توانایی متخصصان در به کارگیری مدلهای گروهی پیچیده و اثربخش است.۷ با این حال، در سطح اجرای عملیاتی، مددکاری گروهی با بحران هویت مواجه است و به دلیل موانع ساختاری و مدیریتی، اغلب به فعالیتهای عمومی مانند آموزش گروهی یا مشاوره گروهی ساده تقلیل یافته است.
شباهت مددکاری گروهی اجرا شده توسط نهادهای مختلف به آموزش یا مشاوره گروهی ناشی از دو عامل اصلی است: ۱) بحران تخصصزدایی در جذب نیروی انسانی و ۲) فقدان زیرساختهای سازمانی (مانند فضای استاندارد و زمان کافی) که اجرای تخصصی و اخلاقی GSW را غیرممکن میسازد.۱
سوسیوگرام، که ابزار حیاتی برای ارزیابی پویایی گروهی است، به دلیل غلبه رویکرد ارزیابی مبتنی بر «نتیجه» (Outcome) به جای «فرآیند» (Process) و به دلیل نیاز به تخصص و زمان کافی، عملاً در سازمانها کاربرد ندارد.۱۷ در عوض، ارزیابی پیشرفت اعضا بر معیارهای روانسنجی فردی (مانند کیفیت زندگی یا سازگاری اجتماعی) و گزارشنویسی مدیریتی متمرکز است.۷
برای نزدیک شدن اجرای مددکاری گروهی به استانداردهای تخصصی، لازم است ابتدا اقدامات سیاسی-ساختاری (تصویب قانون سازمان نظام، تأمین زیرساختهای اخلاقی و کاهش حجم کار) و سپس اقدامات آموزشی (الزام به استفاده از مدلهای تخصصی و گنجاندن ابزارهای فرآیند محور مانند سوسیوگرام در پروتکلهای ارزیابی) به طور موازی به اجرا درآید. تا زمانی که زیرساختهای اخلاقی و مدیریتی لازم فراهم نشود، تلاش برای ارتقاء تخصص در این حوزه به ثمر نخواهد نشست.
منابع مورداستناد
- مروری بر وضعیت مددکاری اجتماعی در ایران – مددکار نیوز, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://www.madadkarnews.ir
- گذار به مددکاری اجتماعی نوین در ایران, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://iraniansocialworkers.ir
- چالشهای مددکاری اجتماعی در ایران شناسایی می شود, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://socialwork.ir
- انواع ۳ گانه مددکاری فردی، مددکاری گروهی و مددکاری جامعه ای. – سیویلیکا, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://civilica.com/note/12923/
- مددکاری اجتماعی و چالش های آن | آبان ۱۳۸۸, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://zaerisw.blogfa.com/1388/08
- دوره آموزشی مددکاری اجتماعی “کار با گروه” – سازمان بهزیستی, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://www.behzisti.ir/news/99453
- بررسی اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی مبتنی بر توانمندسازی …, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://rjsw.atu.ac.ir/article_10227.html
- اثربخشی مدل جبرانی مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد واقعیت درمانی بر سازگاری اجتماعی افراد بهبود یافته از اعتیاد, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://rjsw.atu.ac.ir/article_14261.html
- ﮐﺎرﺑﺴﺖ ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﻣﺪدﮐﺎری اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮔﺮوﻫﯽ ﺑﺎ اﻟﮕﻮی وﻇﯿﻔﻪ ﻣﺪاری در ﮐﺎﻫﺶ ﮔﺮاﯾﺶ ﺑﻪ رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﭘﺮ ﺧﻄﺮ ﮐﻮدﮐﺎن ﮐﺎر, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://rjsw.atu.ac.ir/article_12419_65f0a1b0b90fa9b32f29d8f04e060abc.pdf
- چالش ها و فرصت های مددکاری اجتماعی – سیویلیکا, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://civilica.com/note/15531/
- انتقاد عضو انجمن مددکاری از برگزاری دورهای آموزشی چند روزه مددکاری توسط خیریه ها و سازمانها, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://www.isna.ir/news/1400112620516
- مهمترین چالشهای مددکاران اجتماعی در ایران/ همایش روز مددکار اجتماعی سوم بهمن ماه, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://socialwork.ir
- تفاوت مشاوره فردی و گروهی – کدام روش برای شما مؤثرتر است؟ – کلینیک روانشناسی, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://arameshrah.com/difference-individual-vs-group-counseling/
- تفاوت روانشناسی، مشاوره و مددکاری – مقایسه – بازارکار – هیوا, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://www.heyvagroup.com/shownews/12312
- فیلترها/جستجو در نتایج – SID, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://www.sid.ir/fa/journal
- چالشهای حرفه مددکاری اجتماعی در سازمانها – ندای مددکار, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://aminmovahhedi.blogfa.com/post/53
- کاربرد سوسیوگرام در مددکاری گروهی – مددکار نیوز, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://www.madadkarnews.ir
- بررسی اثربخشی مداخله مددکاری اجتماعی گروهی با رویکرد توسعه بر …, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://rehabilitationj.uswr.ac.ir/browse.php?a_code=A-10-2305-1&slc_lang=fa&sid=1
- دستور العمل ها و آئین نامه های واحد مددکاری اجتماعی – معاونت درمان, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://vct.iums.ac.ir
- 348486.doc – سازمان بهزیستی, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://media.behzisti.ir/d/2023/09/10/0/348486.doc?ts=1694326377000
- مهمترین ابزار مددکار اجتماعی حین ارائه خدمات مددکاری اجتماعی به جامعه هدف چیست؟ – سیویلیکا, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://civilica.com/note/12000/
- ” ” مددکاری اجتماعی و مدیریت مورد ارزیابی تخصصی فرم راهنمای تکمیل – Microafzar.ir, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://microafzar.ir/wp-content/uploads/elementor/forms/66fd0547c8f01.pdf
- بومیسازی مددکاری اجتماعی؛ ضرورتی برای توسعه پایدار – مددکار نیوز, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://www.madadkarnews.ir
- دستور العمل جامع حمایتهای اجتماعی, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://media.behzisti.ir/d/2023/02/19/0/277187.pdf?ts=1676800611000