کنش اجتماعی از طریق طراحی رسانهای، فرآیندی است که در آن از ابزارها و استراتژیهای رسانهای برای ایجاد، تقویت و هدایت حرکتهای اجتماعی استفاده میشود. این مدلها بر پایه این ایده استوارند که رسانهها تنها ابزاری برای انتشار اطلاعات نیستند، بلکه فضایی برای ساخت روایتها، بسیج افراد و ایجاد تغییرات عمیق در ساختارها و هنجارهای اجتماعی هستند.
مدلهای کنش اجتماعی در طراحی رسانهای
طراحی رسانهای در کنشهای اجتماعی بر چندین مدل اصلی استوار است:
مدل بسیج: این مدل بر استفاده از رسانهها برای بسیج سریع و گسترده افراد حول یک هدف مشترک متمرکز است. در این رویکرد، پلتفرمهای دیجیتال (مانند شبکههای اجتماعی) به عنوان ابزاری برای انتشار پیامهای کوتاه و تأثیرگذار، هماهنگی اعتراضات و جمعآوری حمایتهای مالی عمل میکنند. هدف اصلی، افزایش تعداد حامیان و ایجاد یک موج بزرگ اجتماعی در کمترین زمان ممکن است.
مدل آگاهیبخشی: این مدل بر افزایش آگاهی عمومی درباره یک مسئله اجتماعی خاص تمرکز دارد. در اینجا، محتوای رسانهای (مانند ویدیوهای مستند، مقالات تحلیلی و اینفوگرافیکها) برای روشن کردن ابعاد یک مشکل، نشان دادن تأثیرات آن بر زندگی افراد و به چالش کشیدن تصورات نادرست به کار گرفته میشود. هدف، تغییر نگرشها و ایجاد یک فهم عمیقتر در جامعه است.
مدل هویتسازی: این مدل به ساخت یک هویت جمعی برای گروهی از افراد یا یک جنبش میپردازد. رسانهها در اینجا نقش مهمی در ایجاد نمادها، شعارها و روایتهای مشترک ایفا میکنند که به اعضای جنبش احساس تعلق و همبستگی میدهد. این هویتسازی به تقویت اراده گروهی و حفظ پایداری جنبش در طولانیمدت کمک میکند.
مدل روایتسازی جایگزین: این مدل بر به چالش کشیدن روایتهای رسمی و غالب و ارائه روایتهای جدید و متفاوت متمرکز است. رسانهها در این مدل به ابزاری برای بیان صدای گروههای حاشیهای و ارائه دیدگاههایی تبدیل میشوند که معمولاً در رسانههای جریان اصلی نادیده گرفته میشوند. این کار به تغییر گفتمان عمومی و بازنگری در هنجارهای اجتماعی کمک میکند.
طراحی و اجرای پیشنیازهای تغییرات صنفی
رسانهها نقش کلیدی در طراحی و اجرای پیشنیازهای لازم برای ایجاد تغییرات صنفی و اجتماعی دارند. این فرآیند معمولاً شامل مراحل زیر است:
- تشخیص نیاز و اولویتبندی: اولین گام، شناسایی دقیق نیازها و مشکلات یک گروه صنفی است. رسانهها با انتشار گزارشها، نظرسنجیها و مصاحبهها به برجسته کردن این مسائل و ایجاد یک فهم مشترک از اولویتها کمک میکنند.
- ساخت چارچوب روایی: رسانهها با ساخت یک چارچوب روایی قدرتمند، مشکلات را به یک داستان قابل درک و جذاب برای عموم تبدیل میکنند. این روایتها معمولاً شامل شخصیتها (افراد آسیبدیده)، قهرمانان (مدافعان حقوق) و یک راهحل (تغییرات مورد نظر) است.
- بسیج عمومی و جلب حمایت: با استفاده از تاکتیکهای مختلف رسانهای، جنبش تلاش میکند تا حمایت عمومی را جلب کند. این کار میتواند شامل فراخوانهای آنلاین، ایجاد هشتگهای مؤثر و برگزاری کمپینهای وایرال باشد.
- اعمال فشار بر تصمیمگیرندگان: رسانهها با انتشار اخبار و گزارشهای پیگیر، فشار مداومی بر نهادهای دولتی و تصمیمگیرندگان وارد میکنند تا به خواستههای جنبش پاسخ دهند. این فشار میتواند از طریق پتیشنهای آنلاین، نامهنگاریهای عمومی و پوشش رسانهای گسترده صورت گیرد.
کارزارهای رسانهای مددکاری اجتماعی ایرانیان
در ایران، مددکاران اجتماعی به طور فزایندهای از رسانههای اجتماعی برای پیشبرد اهداف صنفی و اجتماعی خود استفاده میکنند. این کارزارها معمولاً برای برجسته کردن چالشهای شغلی مددکاران (مانند دستمزد ناکافی، عدم امنیت شغلی و شرایط کاری سخت) و همچنین برای دفاع از حقوق گروههای آسیبپذیر (مانند کودکان کار، زنان سرپرست خانوار و افراد دارای معلولیت) طراحی شدهاند.
این کارزارها اغلب از تاکتیکهای زیر بهره میبرند:
- استفاده از هشتگهای خاص: هشتگها ابزاری مؤثر برای ایجاد یک گفتمان مشترک و دنبال کردن یک موضوع خاص در فضای مجازی هستند.
- انتشار گزارشهای میدانی: مددکاران با انتشار ویدیوها و گزارشهای مستقیم از شرایط زندگی افراد نیازمند، تلاش میکنند تا اثرگذاری عاطفی بیشتری بر مخاطب داشته باشند.
- فراخوانهای آنلاین: برای حمایت از حقوق مددکاران یا گروههای آسیبپذیر، فراخوانهای آنلاین برای امضای پتیشنها یا ارسال نامههای اعتراضی به نهادهای مرتبط منتشر میشود.
این کارزارها نشان میدهند که چگونه ابزارهای رسانهای میتوانند به افزایش قدرت و صدای گروههای حرفهای مانند مددکاران اجتماعی کمک کنند و در ایجاد تغییرات مثبت در جامعه مؤثر باشند.
جواد طلسچی یکتا، بنیانگذار مددکاری اجتماعی ایرانیان