مددکاری اجتماعی: گذشته، حال و آینده
گزارش تخصصی تحلیلی: مددکاری اجتماعی در عصر تحولات جهانی؛ مقایسه پارادایمهای کلاسیک و نوین
مقدمه: مددکاری اجتماعی در آستانه تحول پارادایمی
تعریف معاصر و جایگاه مددکاری اجتماعی در توسعه اجتماعی
حرفه مددکاری اجتماعی به عنوان یک رشته شناختی و تخصصی، هدف غایی خود را ارتقای کیفیت زندگی و ایجاد عدالت اجتماعی تعریف میکند.۱ این حرفه در طول تاریخ خود همواره با اصول بنیادی نظیر حقوق بشر، برابری، و حمایت از اقشار آسیبپذیر پیوند خورده است.۱
درک نقش مددکاری در جهان امروز مستلزم پذیرش این واقعیت است که مشکلات انسانی به ندرت محدود به فرد هستند؛ بلکه اغلب ناشی از تعاملات پیچیده درون سیستمهای بزرگتری مانند خانواده، جامعه، و ساختارهای اجتماعی کلان هستند.۲
بنابراین، مددکار اجتماعی معاصر موظف است این ارتباطات پیچیده را درک کرده و فراتر از مداخله فردی، به دنبال تغییر در محیط اجتماعی باشد.
تبیین ضرورت مقایسه تاریخی و ارزیابی اصول بنیادین
سرعت بیسابقه تحولات اجتماعی، اقتصادی، اقلیمی و فناورانه در قرن ۲۱، زیستبوم عمل مددکاران اجتماعی را به کلی دگرگون ساخته است.
تغییرات سریع در ماهیت آسیبهای اجتماعی، ظهور بحرانهای جهانی، و انقلاب دیجیتال، ضرورت بازنگری عمیق در ابزارها، روشها و بهویژه اصول بنیادین این حرفه را ایجاب میکند.۳
یک ارزیابی جامع باید مشخص سازد که آیا اصول کلاسیک، که در بستر جامعه صنعتی قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم شکل گرفتهاند، برای مواجهه با نیازهای چندوجهی و پیچیده انسان معاصر که درگیر چالشهایی مانند شکاف دیجیتال، تبعیض الگوریتمی و تغییرات اقلیمی است، کفایت دارند یا خیر.
ساختار گزارش و چارچوب مفهومی تحول
این گزارش با هدف ارائه یک چارچوب تحلیلی برای درک گذار مددکاری اجتماعی از مدل سنتی «کمک موقت و مستقیم» به رویکرد «تغییرات پایدار و ریشهای» تدوین شده است.۱
این تحول پارادایمی بر چهار بعد اصلی تمرکز دارد: قلمرو فعالیت (از فردی به سیستمی)، متدولوژی (از خدمات از بالا به پایین به مشارکت فعال)، دامنه مشکلات (از نیازهای اولیه به بحرانهای جهانی)، و ارزیابی انتقادی اصول اخلاقی (در مواجهه با تعارضات حقوقی و فناورانه).
مبانی کلاسیک و میراث تئوریک (مددکاری کهن)
مددکاری اجتماعی مدرن ریشه در تلاشهای پیشگامانی دارد که پایههای روششناسی سیستماتیک را بنا نهادند. درک این ریشهها برای ارزیابی تحولات ضروری است.
مکتب مری ریچموند: ریشهها و عمل اجتماعی (Social Action)
مری ریچموند به عنوان “مادر مددکاری اجتماعی” شناخته میشود و کار او در توسعه پرونده اجتماعی (Case Work) تأثیر عمیقی بر شیوه کار عملی امروزی مددکاران گذاشته است.
او یک رویکرد سیستماتیک برای کار عملی ایجاد کرد که هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد.۴ با این حال، مهمترین کمک ریچموند که اغلب در تحلیلهای کلاسیک نادیده گرفته میشود، نظریه کنش اجتماعی (Social Action) او بود.۴
ریچموند معتقد بود که مددکاران اجتماعی نباید صرفاً به افراد نیازمند کمک کنند، بلکه باید فعالانه برای تغییر شرایط اجتماعی مولد این نیازها تلاش نمایند.
او کنش اجتماعی را شکلی از بهبود جمعی میدانست که از طریق دو ابزار اصلی محقق میشود: تبلیغات (استفاده از اطلاعات برای افزایش آگاهی عمومی از مشکلات اجتماعی) و قانونگذاری اجتماعی (فرآیند تصویب قوانینی که به مشکلات اجتماعی رسیدگی میکند).۴
این تأکید ریچموند بر قانونگذاری اجتماعی و تغییر محیط، نشان میدهد که تفکر سیستمی و اقدام در سطح کلان (ماکرو) از همان ابتدا جزء لاینفک بنیادهای حرفه بوده است.
این تصور که مددکاری کلاسیک صرفاً فردمحور (Micro) بوده، نیازمند اصلاح است؛ زیرا ابزارهایی مانند قانونگذاری اجتماعی ذاتاً سیستمی و سیاسی هستند.۴ بنابراین، مددکاری اجتماعی نوین، با بسط قلمروهای سیاسی و اقتصادی ۶، در واقع اصول اصلی مری ریچموند را اجرا و بسط داده، نه اینکه آنها را نقض کرده باشد.
اصول بنیادین و هفتگانه کلاسیک
اصول بنیادین مددکاری اجتماعی کلاسیک مجموعهای از ارزشهای جهانشمول و اخلاقی را تشکیل میدهند که راهنمای عمل در مواجهه با مراجع هستند. این اصول شامل مواردی مانند احترام به کرامت انسانی، حفظ محرمانگی، ارائه خدمات بدون تبعیض، و تمرکز بر نیازهای فردی است.۲
ارزشهای کهنتر بر مسئولیتهای اجتماعی فرد نسبت به خود، خانواده و جامعه، و همچنین حق اساسی خودتصمیمگیری (Self-Determination) و تساوی حقوق در استفاده از فرصتها تأکید داشتند.۶ این اصول در قرن نوزدهم به مددکاران کمک کردند تا رویکردی انسانی و سازمانیافته در قبال فقر و آسیبهای اجتماعی داشته باشند.
محدودیتهای قلمرو کهن
با وجود اهمیت بنیادین، قلمرو مددکاری اجتماعی کهن دارای محدودیتهای تعریفشدهای بود. تمرکز اصلی آن بر حل مشکلات روانی-اجتماعی در سطح فرد و گروه و رسیدگی به نیازهای اولیه مراجعین بود.۶ در این دوره، اغلب به حیطههای پیچیدهتر و ساختاری مانند مسائل سیاسی، دینی و اقتصادی پرداخته نمیشد.۶ این رویکرد، در مواجهه با چالشهای ساختاری و جهانی امروز که ریشه در نابرابریهای اقتصادی و تصمیمات سیاسی دارند، کارایی خود را از دست میدهد و ضرورت گسترش قلمرو حرفه را توجیه میکند.
نیروهای محرک تحول: تأثیر تغییرات زندگی بر ماهیت و کیفیت خدمات
تغییرات ساختاری در جهان معاصر، از جمله جهانی شدن، بحرانهای زیستمحیطی و انقلاب دیجیتال، ماهیت و کیفیت خدمات تخصصی مددکاری را بهشدت تحت تأثیر قرار دادهاند.
جهانی شدن و تغییرات اجتماعی فراگیر
جهانی شدن، که به معنای پیوستگی فزاینده جهان از طریق تجارت، ارتباطات و فناوری است ۷، تأثیر عمیقی بر عملکرد مددکاری اجتماعی گذاشته است:
- پیچیدگی مسائل و تنوع فرهنگی: جهانی شدن منجر به افزایش مهاجرت و تنوع مشکلات اجتماعی شده است. این امر مددکاران را مجبور میکند تا رویکردهای چندفرهنگی و حساس به بستر محلی را اتخاذ کنند.۷
- دیدگاه جهانی و تبادل دانش: افزایش دسترسی مربیان و شاغلین مددکاری به اطلاعات و منابع از سراسر جهان ۷، به گسترش فهرست برنامههای درسی و ترویج تبادل ایدهها و بهترین شیوهها کمک کرده است. این امر توسعه یک دیدگاه جهانی در مورد مددکاری اجتماعی را تسریع کرده است.
- آگاهی از مشکلات ساختاری جهانی: جهانی شدن آگاهیها را از ماهیت مشکلات اجتماعی جهانی مانند فقر، نابرابری و بهویژه تغییرات آب و هوایی افزایش داده است.۷ این مسائل جهانی تمرکز مددکاری را از سطح خرد به سمت سیاستگذاریهای کلان سوق دادهاند.
تغییرات زیستمحیطی و عدالت اقلیمی (مددکاری اجتماعی سبز)
در جهان امروز، بحرانهای محیط زیستی نظیر تغییرات اقلیمی، آلودگی هوا، و تخریب منابع طبیعی به چالشهای اصلی بشریت تبدیل شدهاند.۸ این بحرانها به طور مستقیم بر سلامتی انسان و ثبات اکوسیستمها تأثیر میگذارند و منجر به پیامدهای اقتصادی و اجتماعی وخیمی میشوند.
این امر ظهور حوزه مددکاری اجتماعی سبز (Green Social Work) را ضروری ساخته است. این حوزه تلاش میکند تا مددکاری اجتماعی را با مسائل محیط زیستی پیوند دهد و راهکارهای عملی برای بهبود شرایط محیطی ارائه کند.۸ مددکاری سبز بر اصولی چون همبستگی اجتماعی، عدالت محیطی و پایداری تأکید دارد و مددکاران را قادر میسازد تا مشکلات اجتماعی و محیطی را با رویکردی یکپارچه بررسی کنند.۸
تغییرات اقلیمی در واقع یک نیروی محرک اصلی در افزایش نابرابری و فقر است. تحلیلها نشان میدهد که تغییرات اقلیمی به صورت مستقیم و غیرمستقیم در زمینههایی مانند کشاورزی، گردشگری، سلامت انسان، و اشتغال تأثیرگذاری اقتصادی قابل توجهی دارند و میتوانند منجر به افزایش فقر و مهاجرت شوند.۹
مهمتر آنکه، جوامع محروم و آسیبپذیر، به علت نداشتن منابع کافی، بیشترین آسیب را از تغییرات آب و هوایی و آلودگیهای محیطی میبینند.۸
بنابراین، قلمرو مددکاری از تمرکز بر محیط فردی به سمت اکوسیستم جهانی و اقلیم بسط یافته است؛ این تحول، مددکاری را از یک حوزه صرفاً روانشناختی به یک حوزه سیاستگذاری عمومی و جهانی تبدیل میکند که باید چالشهای ژئواکونومیکی ناشی از بحران اقلیم را در نظر بگیرد.۹
علاوه بر این، تغییرات اقلیمی و بحرانها مستلزم اتخاذ تخصصی در حوزه مددکاری بلایا و بحران است تا بتوان به پیامدهای روانی و اجتماعی ناشی از این فجایع پاسخ داد.۱۰
انقلاب دیجیتال و فناوری (Digital Social Work): فرصتها و مخاطرات
عصر دیجیتال تأثیر عمیقی بر عملکرد حرفه مددکاری اجتماعی داشته و فرصتهایی برای تحول در شیوه ارائه خدمات ایجاد کرده است.۱۱
فرصتها (افزایش کیفیت و دسترسی)
فناوری به مددکاران اجتماعی این امکان را داده است که:
- دسترسی به گروههای هدف بیشتر: فناوری میتواند به مددکاران اجتماعی کمک کند تا به جامعه هدف بیشتری دسترسی پیدا کنند و خدمات به موقع و مؤثرتری ارائه دهند.۱۱
- مشاوره و درمان از راه دور: مشاورههای آنلاین و سلامت از راه دور (ویدئو کنفرانس) به مراجعان این امکان را میدهد که از هر کجای دنیا با مددکار ارتباط برقرار کنند.۱۱ این امر بهویژه برای مراجعین در مناطق روستایی، یا کسانی که برای خروج از منزل مشکل دارند، یک گزینه مناسب و مقرون به صرفه است.۱۱
- بهبود همکاری و مدیریت داده: سوابق الکترونیکی سلامت (EHRs) به مددکاران اجتماعی اجازه میدهد تا اطلاعات مراجع را با سایر متخصصان مراقبتهای بهداشتی به اشتراک بگذارند، که این موضوع میتواند کیفیت مراقبت را بهبود بخشد.۱۱ همچنین، رسانههای اجتماعی برای ارائه پشتیبانی و افزایش آگاهی در مورد مسائل اجتماعی استفاده میشوند.۱۱
مخاطرات (چالشهای اخلاقی و سیستمی)
در کنار فرصتها، استفاده از فناوری چالشهای اخلاقی و ساختاری جدی را پیش روی مددکاران قرار داده است:
- شکاف دیجیتال: مهمترین چالش، شکاف دیجیتال است که دسترسی برابر به فناوری را محدود میکند. اقشار کمبرخوردار که فاقد اینترنت پرسرعت یا دستگاههای لازم هستند، از خدمات مددکاری اجتماعی رسانهای و آنلاین محروم میمانند.۱۲ این مسئله خطر تشدید نابرابریهای موجود را دارد.
- نقض حریم خصوصی و امنیت داده: به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس (وضعیت مالی یا سلامت روان) در فضای مجازی، به شدت خطر سوءاستفاده، هک اطلاعات یا تبلیغات هدفمند ناخواسته را افزایش میدهد.۱۳ حفظ حریم خصوصی در عصر داده، دیگر صرفاً یک اصل اخلاقی فردی نیست، بلکه یک حق ساختاری است که باید توسط پروتکلهای فنی و چارچوبهای قانونی تضمین شود.
- چالشهای اخلاقی هوش مصنوعی (AI): استفاده از هوش مصنوعی میتواند تهدیدی جدی برای عاملیت انسان باشد.۱۲ مهمتر از آن، در صورت وجود تعصب یا تبعیض در دادههای ورودی، الگوریتم نیز همان تعصب را خواهد داشت.۱۵ این امر میتواند منجر به رفتارهای تبعیضآمیز خودکار در سیستمهای رفاهی شود.۱۴ در این شرایط، مسئولیتپذیری از فرد به سمت پاسخگویی سیستمهای خودکار (AI Accountability) منتقل میشود، که نیازمند دانش فنی و حقوقی جدید برای مددکاران است.
تحول در متدولوژی و قلمرو: گذار به مددکاری اجتماعی نوین
نیازهای پیچیده انسان معاصر، که تحت تأثیر نیروهای محرک فوق هستند، منجر به شیفت پارادایمیک در متدولوژیهای مددکاری شده است.
شیفت پارادایمیک: از فردمحور به سیستمهای اجتماعمحور
مددکاری اجتماعی مبتنی بر جامعه (Community-Based Social Work – CBSW) رویکرد نوین و غالبی است که تمرکز را از نهادهای بزرگ برداشته و بر حضور فعال در محلات و جوامع محلی تکیه دارد.۱ در این شیوه:
- مشارکت شکوفا: جامعه تنها گیرنده خدمات نیست، بلکه به عنوان یک شریک فعال در شناسایی نیازها، تصمیمگیری و اجرای راهکارها نقشآفرینی میکند.۱ این رویکرد دسترسی مردم به خدمات را آسانتر و اعتماد و مشارکت اجتماعی را تقویت میکند.
- تغییرات پایدار: مددکاری مبتنی بر جامعه به جای کمک موقت، به دنبال تغییرات پایدار و ریشهای است.۱ این رویکرد بر اصولی مانند توانمندسازی، عدالت اجتماعی و مشارکت مردمی استوار است.۱
- مبانی نظری پیشرفته: این شیوه از مبانی نظری متعددی بهره میبرد؛ از جمله نظریه توانمندسازی (که مهارتها و آگاهی مردم را برای حل مشکلات افزایش میدهد)، دیدگاه مبتنی بر نقاط قوت (که به جای تمرکز بر کمبودها، به ظرفیتها و استعدادهای جامعه توجه دارد)، و نظریه انتقادی (که بر نابرابریهای اجتماعی و روابط قدرت تمرکز کرده و هدف آن ایجاد تغییرات ساختاری و عدالت اجتماعی است).۱
قلمرو نوین و گسترش حوزهها (ابعاد چندگانه)
در تضاد با مددکاری کهن که قلمرو محدودی داشت، مددکاری نوین قلمروهای فعالیت خود را به شدت گسترش داده است.
قلمروی مددکاری اجتماعی نوین شامل سه بُعد فردی، گروهی و جامعهای است و تمام قلمروهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی، دینی، اقتصادی و درمانی را در بر میگیرد.۶
در قلمروی فردی نیز، تمرکز بر توانمندسازی، آموزش مهارتهای زندگی، و مشاورههای حمایتی، شناختی و رفتاری (بازتوانی) است.۶
مددکاری نوین همچنین بهشدت بر ابزارهای بینرشتهای تکیه دارد و از دانشهایی مانند روانشناسی، جامعهشناسی، مردمشناسی، حقوق، پزشکی، اخلاق و هنر برای تشخیص و ارائه راهحلهای جامع استفاده میکند.۶
تکنیکهای تخصصی نوین و مدیریت بحران
برای پاسخگویی به پیچیدگیهای جدید، متدولوژیهای تخصصی نوینی شکل گرفتهاند:
- مددکاری مبتنی بر شواهد (Evidence-Based Practice – EBP): این رویکرد بر اجرای مداخلاتی تأکید دارد که بر اساس تحقیقات علمی دقیق و شواهد میدانی اعتباربخشی شده باشند.۱۶
- مددکاری بلایا و بحران: در مواجهه با بلایای طبیعی (مانند سیل و زلزله) و همهگیریها، حضور مددکاران اجتماعی یک ضرورت استراتژیک است.۱۰ نقش مددکاران در مدیریت بحران در سه فاز اصلی بررسی میشود:
- پیش از بحران (آمادگی): آموزش و آگاهسازی جامعه در مورد خطرات احتمالی و مهارتهای اولیه تابآوری.۱۰
- حین بحران (واکنش): ارائه خدمات فوری و پشتیبانی روانی-اجتماعی.
- پس از بحران (بازیابی): کمک به بازیابی سلامت روان، بازسازی شبکههای اجتماعی، و توانمندسازی جوامع برای بازگشت به زندگی عادی.۱۰
یکی از تغییرات مفهومی مهم، پذیرش “مدیریت رفاهی” و “اقدام اجتماعی” در کنار روشهای فردی، گروهی و جامعهای است.۶ این امر نشاندهنده یک حرفهایسازی در سطح مدیریت کلان است که فراتر از کمک مستقیم فردی است و بر ظرفیتسازی جامعه مدنی و مکملسازی خدمات (سرمایه اجتماعی) تمرکز دارد.۶
تحلیل جامع تحول پارادایمها در جدول ۱ ارائه شده است:
مقایسه پارادایمهای مددکاری اجتماعی: کلاسیک (کهن) در برابر نوین
ویژگی کلیدی | مددکاری اجتماعی کلاسیک (کهن) | مددکاری اجتماعی نوین |
تمرکز اصلی | فرد (Case Work)، نیازهای اولیه، بقا | سیستمها، توانمندسازی ساختاری، کیفیت زندگی، توسعه اجتماعی |
قلمروهای تحت پوشش | اجتماعی، روانی-اجتماعی، درمانی (محدود) | تمام قلمروها (فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی، اقتصادی) ۶ |
ارزشهای محوری | اصول هفتگانه، مسئولیتهای اجتماعی فرد | کرامت انسانی، عدالت اجتماعی، بومیسازی اخلاق، پایداری محیطی |
متدولوژی غالب | کمک مستقیم، خدمات از بالا به پایین، مطالعه موردی | مشارکت فعال، رویکرد مبتنی بر جامعه (CBSW)، EBP، شبکهسازی، آیندهپژوهی ۱ |
ارزیابی انتقادی: کفایت اصول کلاسیک برای نیازهای انسان معاصر
اصول کلاسیک مددکاری اجتماعی، به عنوان بنیانهای فلسفی حرفه، ضروری و غیرقابل انکار باقی میمانند (مانند کرامت انسانی).
با این حال، ارزیابی نشان میدهد که این اصول بهتنهایی و بدون مکملهای سیستمی و عملیاتی نوین، برای پاسخگویی به نیازهای انسان معاصر که درگیر مسائل سیستمی، تابآوری روانی در برابر بحرانهای کلان و چالشهای اخلاق دیجیتال است، ناکافی هستند.
دیلمای حق “خودتصمیمگیری” در مداخلات اجباری
اصل حق خودتصمیمگیری (Self-Determination) به معنای احترام به انتخاب فرد و توانایی او در تعیین مسیر زندگیاش است.۶ اما در زیستبوم پیچیده امروز، این اصل در مواجهه با مداخلات اجباری دولتی دچار تعارض میشود.
برای مثال، قوانینی نظیر درمان اجباری معتادان متجاهر (ماده ۱۶ قانون مبارزه با مواد مخدر) یا ساماندهی اجباری کودکان خیابانی، به طور صریح اصل خودتصمیمگیری را نقض میکنند.۳
در چنین شرایطی که امنیت عمومی و سلامت فردی به دلیل قوانین دولتی در تضاد قرار میگیرند، مددکار اجتماعی با یک تعارض اخلاقی حاد روبهرو است. تحلیلها نشان میدهد که اصل کلاسیک در این موقعیتهای بغرنج فاقد کاربرد عملی و صرفاً «تزئینی» خواهد بود، مگر آنکه با بومیسازی مصداقی اصول اخلاقی و تدوین استانداردهای عملیاتی مشخص تکمیل شود.۳ کفایت این اصل وابسته به حدود قانونی و سیاسی حاکم بر جامعه و توانایی مددکار در دفاع از حقوق مراجع در مقابل سیستم (با استناد به بیانیه اخلاق جهانی) است.
چالش “حفظ محرمانگی” در عصر دیجیتال و هوش مصنوعی
در عصر دیجیتال، مفهوم حفظ محرمانگی (Confidentiality) دستخوش تحول بنیادین شده است. در گذشته، این اصل بر رازداری دو طرفه بین مددکار و مراجع تمرکز داشت.۲ اما امروز، با استفاده گسترده از فناوریهایی مانند مشاورههای آنلاین، سوابق الکترونیکی سلامت (EHRs)، و پلتفرمهای داده، حریم خصوصی مراجع به یک مسئله امنیت سایبری و حقوقی تبدیل شده است.۱۱
به اشتراک گذاشتن اطلاعات حساس مراجع (مانند وضعیت سلامت روان یا مالی) در EHRs، در حالی که کیفیت مراقبت را با سایر متخصصان بهبود میبخشد ۱۱، اما همزمان میتواند منجر به سوءاستفادههایی نظیر هک اطلاعات، تبلیغات هدفمند یا نقض حقوق مالکیت فکری شود.۱۳
بنابراین، اصل کلاسیک محرمانگی، که بر اساس اعتماد شخصی بنا شده است، در برابر تهدیدات ساختاری و الگوریتمی عصر دیجیتال ناکافی است. مددکاری نوین باید با توسعه چارچوبهای حقوقی حفاظت از دادهها و نظارت بر شفافیت در تبادل اطلاعات، این اصل را تکمیل کند.۱۴
چالش “پذیرش بدون قضاوت” در مواجهه با تبعیض الگوریتمی
اصول کلاسیک بر پذیرش بدون قضاوت و ارائه خدمات بدون تبعیض تأکید دارند.۲ این اصول برای مبارزه با تبعیض انسانی طراحی شدهاند. با این حال، در عصر هوش مصنوعی، چالش جدیدی به نام تبعیض الگوریتمی مطرح میشود.
تحقیقات نشان میدهد که اگر دادههای مورد استفاده برای آموزش هوش مصنوعی تعصب یا تبعیض داشته باشند، الگوریتم نیز همان تعصب را تولید و تقویت خواهد کرد.۱۵ این امر میتواند منجر به رفتارهای تبعیضآمیز خودکار در تخصیص منابع یا تعیین اولویت خدمات رفاهی شود.۱۴
در این حالت، اصول کلاسیک فاقد ابزار حرفهای لازم برای مقابله با تبعیض ناشی از سیستمهای خودکار هستند. این وضعیت مستلزم آن است که مددکاران نوین، با اتکا به نظریه انتقادی ۱ و دانش فناورانه، به عنوان مدافع عدالت سیستمی، در زمینه کیفیت دادهها و نظارت بر سوگیریهای هوش مصنوعی فعال باشند.
ارزیابی کفایت اصول کلاسیک در مواجهه با چالشهای انسان معاصر
اصل کلاسیک (بنیادی) | مصداق چالش مدرن | نتیجه ارزیابی کفایت | تکمیل کننده مورد نیاز |
حق خودتصمیمگیری | مداخلات اجباری دولتی (مانند درمان ماده ۱۶) | ناکافی در عمل؛ فاقد استانداردهای عملیاتی در تضادهای اخلاقی-قانونی ۳ | بومیسازی اخلاق، تدوین پروتکلهای تصمیمگیری در شرایط بحرانی، حمایت حقوقی از مراجع |
حفظ محرمانگی (رازداری) | استفاده از EHRs، مشاوره آنلاین، هوش مصنوعی ۱۴ | ناکافی؛ مفهوم منسوخ شده در عصر داده | چارچوبهای حقوقی حفاظت از داده، امنیت سایبری، شفافیت در تبادل اطلاعات ۱۳ |
تمرکز بر فرد/عدم تبعیض | نابرابریهای سیستمی، شکاف دیجیتال و تبعیض الگوریتمی ۱۳ | ناکافی؛ تمرکز صرف بر فرد، ریشه مشکل را نادیده میگیرد | رویکرد مبتنی بر نظریه انتقادی، کنش اجتماعی برای کاهش شکاف دیجیتال، نظارت بر سوگیریهای AI |
نتیجهگیری و چشمانداز راهبردی
خلاصه مقایسه و تأکید بر همگرایی ضروری
تحلیل نشان میدهد که مددکاری اجتماعی نوین، نه طرد اصول کلاسیک، بلکه بسط و عمق بخشیدن به آنها در مواجهه با پیچیدگیهای جهان امروز است. در حالی که مددکاری کهن بر حل مشکلات فردی و نیازهای اولیه تمرکز داشت، مددکاری نوین قلمرو خود را به تمام ابعاد زندگی (سیاسی، اقتصادی، حقوقی) گسترش داده است.۶
رویکردهای کلاسیک، مانند پرونده اجتماعی مری ریچموند، بنیانهای ضروری کرامت انسانی را فراهم میکنند؛ اما برای ایجاد تغییرات پایدار و ریشهای در برابر چالشهایی نظیر تغییرات اقلیمی، بحرانهای اقتصادی، و شکاف دیجیتال، باید با دیدگاههای سیستمی، رویکرد مبتنی بر جامعه (CBSW)، نظریه انتقادی، و ابزارهای فناورانه مکمل شوند.۱
در واقع، کنش اجتماعی مری ریچموند ۴ به قلمروهای نوین (اقتصادی و سیاسی) گسترش یافته و تنها راه برای ایجاد تغییرات پایدار، ترکیب رویکردهای فردی، گروهی و سیستمی است.
پیشنهادات کلیدی برای اصلاحات برنامههای آموزشی و عمل حرفهای آینده
برای تضمین کفایت حرفه مددکاری اجتماعی برای نیازهای انسان معاصر، تغییرات راهبردی در سه حوزه آموزش، اخلاق و سیاستگذاری ضروری است:
- بازنگری در آموزش تخصصی: برنامههای درسی باید شامل حوزههای تخصصی جدیدی مانند مددکاری بلایا و بحران (در هر سه فاز آمادگی، واکنش و بازیابی) ۱۰، مددکاری سبز، و اخلاق دیجیتال باشند. همچنین، نیاز به تأکید بر مداخلات مبتنی بر شواهد (EBP) برای افزایش اعتبار و دقت خدمات وجود دارد.۱۶
- توسعه چارچوبهای اخلاقی عملیاتی: با توجه به تناقضات قانونی-اخلاقی (مانند حق خودتصمیمگیری در مداخلات اجباری) و چالشهای حریم خصوصی در عصر داده، لازم است استانداردهای عملیاتی و پروتکلهای بومیسازی شده برای تصمیمگیری در شرایط بغرنج تدوین شود.۳ مددکاران باید آموزش ببینند تا بتوانند تعارضات اخلاقی-حقوقی را به طور مصداقی حل کنند.
- نقش فعال در سیاستگذاری سیستمی: مددکاران باید نقش فعالتری در تدوین سیاستهای مبتنی بر شواهد داشته باشند. این امر شامل مبارزه با نابرابریهای ساختاری نظیر شکاف دیجیتال (به عنوان یک نابرابری اجتماعی جدید) و نظارت بر سوگیریهای الگوریتمی در سیستمهای رفاهی است.۱۳
چشمانداز آینده
چشمانداز آینده مددکاری اجتماعی بر مبنای توانمندسازی ساختاری و افزایش تابآوری جامعه در برابر شوکهای اقتصادی و محیطی بنا شده است.۱۷ الگوی کلیدی برای توسعه پایدار، ترکیب روشهای سنتی با سرمایه اجتماعی، ظرفیتسازی جامعه مدنی و مکملسازی خدمات است.۶
در نتیجه، مددکاری اجتماعی باید به یک حرفه سیاستگذار و کنشگر تبدیل شود که نه تنها به عوارض مشکلات، بلکه به ریشههای ساختاری و جهانی آنها میپردازد. این امر تضمین میکند که حرفه مددکاری، از یک حوزه خیرخواهانه به یک نیروی اصلی در تحقق عدالت و توسعه اجتماعی پایدار تبدیل شود.
منابع مورداستناد
- مددکاری اجتماعی مبتنی بر جامعه در مسیر توسعه پایدار, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://www.hamyaraniran.ir/article/?o=974
- اصول و مبانی آموزش مددکاری اجتماعی فردی و نقش آن در توسعه جامعه – سیویلیکا, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://civilica.com/note/12638/
- زیست بوم ایران و چالشهای بیانیه جهانی اصول اخلاقی مددکاری اجتماعی – مددکار نیوز, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://www.madadkarnews.ir/challenges-of-the-universal-declaration-of-ethical-principles-of-social-work/
- مری ریچموند، مددکاری اجتماعی و اقدام اجتماعی – سیویلیکا, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://civilica.com/note/6363/
- مری ریچموند مددکاری اجتماعی و اقدام اجتماعی, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://iraniansocialworkers.ir/%D9%85%D8%B1%DB%8C
- مددکاری اجتماعی نوین، مفاهیم، ارزشها و حوزه های پیشنهادی – پایگاه خبری …, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://www.madadkarnews.ir
- تأثیر جهانی شدن بر آموزش و عملکرد مددکاری اجتماعی – پایگاه خبری مددکار نیوز, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://www.madadkarnews.ir
- مددکاری اجتماعی سبز: از بحران های محیط زیستی تا عدالت محیط زیستی – سیویلیکا, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://civilica.com/note/11596
- تبیین اثرات اقتصادی تغییرات اقلیمی در حیات جوامع انسانی – SID, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://sid.ir/paper/91517/fa
- مددکاری اجتماعی در بحرانها و بلایای طبیعی – مددکار نیوز, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://www.madadkarnews.ir
- مددکاری اجتماعی در عصر دیجیتال – پایگاه خبری مددکار نیوز, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://www.madadkarnews.ir
- چالشهای اخلاقی و اجتماعی استفاده از هوش مصنوعی چیست؟ – ایرنا, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://www.irna.ir/news/85711843
- چالش های مددکاری اجتماعی رسانه ای در عصر دیجیتال – سیویلیکا, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://civilica.com/note/12303/
- چالشهای اخلاقی و حقوقی استفاده از هوش مصنوعی در کسبوکارهای دیجیتال, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://www.journaltesm.com/index.php/journaltesm
- مهمترین چالش های اخلاقی هوش مصنوعی چیست و اهمیتشان در کجاست؟ | کافهتدریس, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://cafetadris.com/blog
- مداخلات مبتنی بر شواهد مددکاری اجتماعی – مددکار نیوز, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://www.madadkarnews.ir/social-work-evidence-based-interventions/
- مقاله | اعتیاد و تاب آوری خانواده – سازمان بهزیستی کشور – خبر فارسی, زمان دسترسی: اکتبر ۱, ۲۰۲۵، https://khabarfarsi.com/u/22799222