مددکاری اجتماعی تخصصی کودکان کار و خیابان

تحلیل جامع نقش‌ها، مداخلات، و ارزیابی سیاست‌ها در نظام رفاه اجتماعی ایران

مددکاری اجتماعی تخصصی کودکان کار و خیابان

تحلیل جامع نقش‌ها، مداخلات، و ارزیابی سیاست‌ها در نظام رفاه اجتماعی ایران

بخش اول: درک پدیده، ضرورت مداخله، و مبانی نظری

پدیده کودکان کار و خیابان یکی از آسیب‌های اجتماعی پیچیده جوامع مدرن و صنعتی محسوب می‌شود که نیازمند توجه تخصصی در حوزه مددکاری اجتماعی است.۱

در ایران، علی‌رغم وجود قوانین و متولیان مشخص، گستردگی این پدیده به حدی است که تخمین‌های غیررسمی حاکی از وجود حدود ۴ میلیون کودک کار و خیابان در کشور است.۲ مددکاری اجتماعی، به‌عنوان محور اصلی مداخلات رفاهی، وظیفه بررسی‌های راهبردی و نظارت بر وضعیت این کودکان را بر عهده دارد.۳

تعاریف کلیدی و گستره پدیده

برای ارائه خدمات مددکاری مؤثر، لازم است مفاهیم حقوقی مرتبط تعریف شوند. بر اساس قانون حمایت از اطفال و نوجوانان (مصوب ۱۳۹۹)، “طفل” به هر فردی که به سن بلوغ شرعی نرسیده و “نوجوان” به هر فرد زیر ۱۸ سال کامل شمسی که به سن بلوغ شرعی رسیده، اطلاق می‌شود.۴

این قانون همچنین “بهره‌کشی اقتصادی” را به‌کارگیری غیرقانونی یا وادار کردن طفل یا نوجوان به کار یا خدمتی تعریف می‌کند که از لحاظ جسمی، روانی، اخلاقی یا اجتماعی برای او مضر یا خطرناک باشد.۴

با وجود منع قانونی اشتغال کودکان زیر ۱۵ سال در ماده ۷۹ قانون کار، عدم شمول این قانون بر کارگران شاغل در کارگاه‌های خانوادگی که کارفرما از خویشاوندان درجه یک باشد، به عنوان یک خلأ قانونی، زمینه‌ای برای تداوم اشتغال کودکان فراهم کرده است.۲

عمق فقر اقتصادی در این پدیده زمانی آشکار می‌شود که ۶۰ درصد از این کودکان، نان‌آور اصلی خانواده خود محسوب می‌شوند.۲

سنین آسیب‌پذیری بالا است؛ ۳۱ درصد این کودکان بین ۶ تا ۱۱ سال دارند و ۹ درصد آن‌ها زیر شش سال هستند؛ همچنین ۳۰ درصد آن‌ها از رفتن به مدرسه باز مانده‌اند.۲

ضرورت سه‌گانه مداخله مددکاری اجتماعی

تمرکز جدی مددکاران اجتماعی بر جمعیت کودکان خیابانی بر سه اصل بنیادین استوار است که فراتر از کمک‌رسانی صرف می‌رود ۳:

۱. پیشگیری از گرایش به آسیب‌های اجتماعی: کودکان خیابانی به دلیل محیط ناپایدار و آسیب‌زا، مستعد بزهکاری و انحرافات اجتماعی هستند. مداخله مددکار برای مسدود کردن مسیر آسیب‌زایی ضروری است.

۲. خنثی‌سازی نقش احتمالی در گسترش آسیب‌ها: این کودکان ممکن است ناخواسته به عاملانی برای آموزش و انتقال رفتارهای پرخطر، نظیر حمل و توزیع مواد مخدر، تبدیل شوند. مددکار اجتماعی با خنثی‌سازی این نقش، از گسترش آسیب‌ها در سطح جامعه جلوگیری می‌کند.۵

۳. حفاظت از سرمایه‌های انسانی کشور: کودکان به عنوان سرمایه‌های آینده کشور تلقی می‌شوند و حفاظت از رشد سالم و رفاه آن‌ها یک وظیفه ملی است.

چارچوب‌های نظری تبیین پدیده

تحلیل پدیده کودکان خیابانی در چارچوب نظریه‌های جامعه‌شناسی، به ویژه نظریه کنترل اجتماعی، بینشی عمیق در مورد علل ریشه‌ای فرار از خانه و خیابانی شدن ارائه می‌دهد.۵

این نظریه تبیین می‌کند که اگر نهادهای اصلی جامعه‌پذیری—خانواده و مدرسه—در ایفای کارکردهای خود ناکام بمانند (نظیر آموزش هنجارها، ارزش‌ها و اعمال نظارت کافی)، و همچنین اگر احساس تعلق و وابستگی کودک به محیط خانواده از بین برود، کودک از قید کنترل‌های اجتماعی رها می‌شود.۵

نتیجه این شکست در کنترل اجتماعی، غوطه‌ور شدن کودک در “خلاء اخلاق” و افزایش آمادگی او برای پذیرش آسیب‌های اجتماعی است.۵

پیامدهای این خلاء اخلاقی بسیار جدی و چندبعدی است:

دسته آسیبشرح پیامدهامصادیق مرتبط (بر اساس داده‌ها)
بهداشتی و جسمانیسوء تغذیه، ابتلا به بیماری‌های مزمن و پوستی، بهداشت ضعیفابتلا به بیماری‌های مقاربت (مانند ایدز)، سوء تغذیه. تحقیقات نشان می‌دهد بین ۴ تا ۵ درصد از کودکان کار مورد بررسی، اچ‌آی‌وی مثبت بوده‌اند.۲
رفتاری و اخلاقیشکل‌گیری شخصیت ناسازگار و نامتعادل، یادگیری فرهنگ خشن خیابانیاستفاده از اصطلاحات غیرمتعارف، ناسازگاری شخصیتی.۵
اجتماعی و حقوقیاستثمار جنسی، قرارگیری در معرض خشونت و بزهکاریآموزش در زمینه حمل و توزیع مواد مخدر، تجاوز. ۲۱ درصد از کودکان کار و خیابان تجربه رابطه جنسی در سنین ۱۲ تا ۱۳ سالگی را داشته‌اند.۲

این داده‌ها یک زنجیره علّی واضح را مشخص می‌کنند: فقر اقتصادی و نقش نان‌آوری (۶۰ درصد) کودک را به خیابان می‌کشاند ۲، که خود منجر به شکست در پیوندهای خانوادگی و مدرسه‌ای (نظریه کنترل اجتماعی) می‌شود.

محیط خیابان نه تنها بستر کار است، بلکه فضای گسترش آسیب‌های جدی (مانند ایدز و سوءاستفاده جنسی) محسوب می‌شود.۲ این تحلیل نشان می‌دهد که مداخلات مددکاری باید فراتر از کمک‌های مالی موقت باشد و بر بازسازی پیوندهای اجتماعی و دسترسی پایدار به آموزش تمرکز کند، زیرا صرفاً با بحران‌زدایی، ریشه‌های اصلی آسیب از بین نمی‌روند.

بخش دوم: ساختار کلان خدمات مددکاری: مداخلات غیرمستقیم و سیاست‌گذاری

مددکاری اجتماعی کودکان کار و خیابان، علاوه بر اقدامات فردی (مداخلات مستقیم)، شامل فعالیت‌های راهبردی و ستادی در سطح کلان (مداخلات غیرمستقیم) نیز می‌شود. موفقیت در کاهش پایدار پدیده کودکان خیابانی به میزان اثربخشی این اقدامات غیرمستقیم بستگی دارد.

مددکاری غیرمستقیم: تمرکز بر ساختارهای مولد آسیب

نقش مددکار اجتماعی در حوزه غیرمستقیم، در واقع کار بر روی ساختارها و نظام‌هایی است که پدیده کودکان خیابانی را تولید یا تشدید می‌کنند ۳:

۱. بررسی ساختارهای قانونی و تغییر قوانین اجتماعی: مددکاران باید قوانینی که به طور غیرمستقیم باعث مشکلات اجتماعی شده‌اند را تحلیل کرده و برای اصلاح یا تغییر آن‌ها پیگیری‌های لازم را انجام دهند.

۲. بررسی ساختارهای اقتصادی و مبارزه با تبعیض: این کار شامل تلاش در جهت تغییر و اصلاح ساختارهای اقتصادی است که منجر به شکاف طبقات اجتماعی، نابرابری و قرارگیری افراد زیادی در معرض تبعیض می‌شود. فقر ساختاری که ۶۰ درصد کودکان را نان‌آور خانواده کرده، نمونه‌ای از لزوم این مداخله است.۲

۳. اصلاح ساختارهای نامناسب محیط اجتماعی: با توجه به مشکلات زندگی در کلان‌شهرها، مددکاران باید شرایط آسیب‌زا و نامناسب محیط‌های زندگی را شناسایی کرده و برای اصلاح این ساختارها تلاش کنند.

۴. مقابله با تبعیضات نژادی، قومی و فرهنگی: بررسی ساختارهای تبعیض‌آمیز در جامعه که پیامد مستقیم آن می‌تواند خیابانی شدن کودکان باشد، از وظایف مددکاری کلان است.۳

این وظایف نشان‌دهنده یک مأموریت بلندپروازانه برای مددکاران اجتماعی است که مستلزم مهارت در تحلیل سیاست‌ها و توانایی لابی‌گری برای اصلاحات ساختاری است.

چارچوب قانونی و خلأهای اجرایی در ایران

در طول دهه‌های اخیر، نظام حقوقی ایران تلاش کرده است چارچوب‌هایی برای حمایت از این جمعیت آسیب‌پذیر ایجاد کند. اگرچه تا سال ۱۳۸۱ قانون مشخصی در این خصوص وجود نداشت، در آن سال قانون حمایت از کودکان و نوجوانان (در ۹ ماده) به تصویب رسید.۶

با این حال، به دلیل چالش‌های متعدد در آن قانون، در سال ۱۳۹۹ قانون جامع‌تر «حمایت از اطفال و نوجوانان» تصویب شد.۶ این قانون با تعریف دقیق مفاهیمی نظیر “سوء رفتار”، “بی‌توجهی و سهل‌انگاری”، و “بهره‌کشی اقتصادی” ۴، اهرم‌های قانونی لازم برای مداخله در وضعیت‌های مخاطره‌آمیز را در اختیار متخصصان قرار داده است.

ماده ۶ قانون ۱۳۹۹، وظایف مشخصی را برای دستگاه‌ها و نهادهای مختلف تعیین کرده تا ابهام از تکالیف متولیان رفع گردد.۶ با این وجود، ارزیابی‌ها نشان می‌دهد که یک تناقض جدی بین مأموریت‌های کلان و واقعیت‌های اجرایی وجود دارد.

گزارش‌های رسمی مجلس شورای اسلامی نشان می‌دهد که ضعف ضمانت اجراها و نبود زیرساخت‌های الزام‌آور در سازمان‌ها، منجر به اجرای ناقص، غیرمستمر و “جزیره‌ای” وظایف تعیین‌شده شده است.۶

این ضعف ساختاری در اجرا، تأثیرات مستقیمی بر کار مددکاران در سطح خرد دارد. زمانی که سیستم‌های کلان (اقتصادی و قانونی) قادر به اصلاح خود نیستند، بار اصلی حل مشکل به دوش مددکاران مستقیم می‌افتد. این امر مددکاران را مجبور می‌سازد تا دائماً به مداخلات بحران و درمان بسنده کنند، در حالی که توانایی آن‌ها برای پیشگیری اولیه و کاهش پایدار پدیده کاهش می‌یابد.

در نتیجه، فقدان اقدام هماهنگ در سطح کلان، توانایی سیستم مددکاری برای حفاظت از سرمایه‌های انسانی (دلیل سوم ضرورت مداخله) را به طور جدی تضعیف می‌کند.

بخش سوم: راهبردهای عملی مددکاری: مداخلات مستقیم و خدمات تخصصی

مداخلات مستقیم، همان خدمات عملی و تخصصی هستند که مددکاران اجتماعی در مواجهه حضوری با کودکان کار و خیابان و خانواده‌هایشان ارائه می‌دهند. این خدمات در دو سطح پیشگیری اولیه و ثانویه سازماندهی می‌شوند.

سطوح مداخلات مستقیم مددکاری

مددکاران اجتماعی مداخلات خود را در دو سطح پیوسته ارائه می‌دهند ۳:

۱. سطح اول (پیشگیری اولیه): در این مرحله، هدف برنامه‌ریزی برای جلوگیری از ورود کودکان به خیابان است. مددکار اجتماعی با شناخت و تحلیل عوامل مؤثر در سطح شهر یا استان، برنامه‌های پیشگیرانه را تنظیم می‌کند. اجرای این برنامه‌ها مستلزم همکاری گسترده با نهادهایی چون آموزش و پرورش، صدا و سیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

۲. سطح دوم (پیشگیری ثانویه): از آنجا که اکتفا به پیشگیری اولیه برای کودکانی که هم‌اکنون در خیابان هستند کافی نیست، مددکار اجتماعی به مراحل حمایتی ویژه اقدام می‌کند. این سطح، شامل اقدامات درمانی، توانمندسازی و در نهایت انتخاب درمانگر و مدیریت مورد است.۳

فرآیند مدیریت مورد و ارزیابی جامع

یکی از استانداردهای اساسی در رفاه کودک، ارزیابی جامع است.۹ مددکار اجتماعی ابتدا وضعیت کودکان و خانواده‌های آنان را بررسی کرده و نیازهای اساسی و مشکلات آن‌ها را شناسایی می‌کند. این ارزیابی تخصصی شامل بازدید از محل زندگی، مصاحبه با اعضای خانواده و شناسایی علل ریشه‌ای مشکلات می‌شود.۱۰

در مواجهه با کودکان خیابانی، که پدیده زندگی آن‌ها اغلب به عنوان یک بحران در سطح فرد، خانواده و جامعه شناخته می‌شود، نقش اولیه مددکار، نقش حمایتی است.۱۱ مراحل اولیه مداخله حمایتی عبارتند از:

  • تأمین امنیت و سلامت اولیه: مددکار باید در قدم اول اطمینان حاصل کند که کودک از نظر روان‌شناختی در سلامت به سر می‌برد. پس از ارجاع کودک به پزشک و روان‌شناس برای معاینات جسمانی و روان‌شناختی، مددکار باید محلی مناسب و موقت برای نگهداری کودک اختصاص دهد.۱۱
  • تأمین پناهگاه موقت: مراکز ساماندهی سازمان بهزیستی به عنوان مراکز اقامتی کوتاه‌مدت، تسهیلاتی برای نگهداری تا ۲۱ روز ارائه می‌دهند.۱ مددکار باید این نکته را به کودک یادآور شود که نگهداری موقت است تا افکار فرار در وی ایجاد نشود.۱۱
  • همکاری میان رشته‌ای: خدمات درمانی و بهداشتی نیازمند همکاری نزدیک مددکاران با پزشکان، پرستاران و سایر متخصصان درمانی است.۱۲ این تخصص نه تنها به ارتقاء کیفیت زندگی بیماران کمک می‌کند، بلکه دسترسی به خدمات بهداشتی را تسهیل می‌نماید.

خدمات توانمندسازی و بازتوانی

هدف نهایی مددکاری، بازتوانی کودک و خانواده او است. این امر از طریق توانمندسازی و مشارکت فعال آن‌ها در فرآیند درمان انجام می‌شود.۹

  • آموزش و مشاوره: واحد مددکاری اجتماعی با برگزاری جلسات مشاوره فردی و گروهی، مهارت‌های لازم برای مقابله با مشکلات و بهبود وضعیت زندگی را آموزش می‌دهد. این شامل آموزش مهارت‌های زندگی، مهارت‌های اجتماعی و ارتباطی است.۱۰ این مداخله باید مبتنی بر شواهد بوده و بر تضمین ایمنی و رفاه کودک متمرکز باشد.۹
  • برنامه‌ریزی آموزشی و شغلی: پس از اطمینان از سلامت کودک، برنامه‌ریزی برای آموزش و مهارت‌آموزی در مرکز نگهداری ضروری است تا کودک از توانایی لازم برای گذران زندگی برخوردار شود.۱۱
  • ارجاع به منابع رسمی: مددکار اجتماعی باید خانواده‌ها را در جهت استفاده از منابع و مراجع رسمی کشور (مانند بیمه تأمین اجتماعی، بیمه‌های فراگیر خانواده و کودک، و بیمه بیکاری) هدایت کند.۲ این رویکرد، کمک غیرمادی و تخصصی محسوب می‌شود و در راستای حفظ عزت نفس کودک و خانواده است، برخلاف کمک‌های مالی مستقیم (پول دادن در خیابان) که توسط متخصصان توصیه نمی‌شود.۱۳

در مجموع، مددکاران اجتماعی در رفاه کودک ملزم به رعایت دوازده استاندارد حرفه‌ای هستند که در جدول زیر به صورت خلاصه ارائه شده‌اند. این استانداردها بر همکاری میان رشته‌ای، حفظ محرمانگی و درگیر کردن فعالانه خانواده و جوانان در فرآیند ارزیابی و مداخله تأکید دارند.۹

استانداردهای دوازده‌گانه مددکاران اجتماعی در رفاه کودک (خلاصه)

استانداردحوزه تمرکزنقش کلیدی مددکار
۱ و ۶اخلاق و محرمانگیتعهد به ارزش‌ها، حفظ حریم خصوصی و محرمانگی اطلاعات مددجو ۹
۷صلاحیت فرهنگیاطمینان از ارائه خدمات متناسب با چارچوب فرهنگی خانواده‌ها ۹
۸ و ۱۰ و ۱۱فرآیند مداخلهارزیابی جامع (کودک و خانواده)، درگیر کردن خانواده و جوانان در تعیین نیازها ۹
۴ و ۵ و ۹دفاع و همکاریدفاع از منابع، ترویج همکاری‌های میان رشته‌ای، و مداخله مبتنی بر شواهد ۹
۱۲ و ۱۳دوام برنامه و نظارتپیگیری مراقبت‌های خارج از خانه در صورت لزوم، تلاش برای بازگشت یا واگذاری دائمی، و نظارت بر محیط کار و کیفیت خدمات ۹

بخش چهارم: مدیریت مورد و برنامه‌ریزی برای سرپرستی پایدار (بازپیوند)

نقطه اوج مداخلات مددکاری مستقیم، برنامه‌ریزی برای سرپرستی پایدار است که در صورت امکان، در قالب بازپیوند کودک به خانواده زیستی انجام می‌پذیرد.

این فرآیند باید مطابق با شیوه‌نامه‌های قانونی مصوب، نظیر شیوه‌نامه مراقبت موقت از کودکان و نوجوانان بی‌سرپرست و بدسرپرست (مصوب ۱۴۰۲/۰۵/۲۵) انجام شود.۱۴

اصول و اولویت بازپیوند خانوادگی

بر اساس شیوه‌نامه‌های موجود، اولویت اصلی در طول دوره مراقبت موقت، بازپیوند کودک و نوجوان به خانواده زیستی است.۱۴ با این حال، این اولویت تنها در صورتی از بین می‌رود که والد یا والدین مرتکب یکی از اعمال زیر شده باشند:

  • سوء رفتار شدید نسبت به کودک و نوجوان.
  • ارتکاب جرایم مشخص‌شده در مواد ۱۰، ۱۱، ۱۲ و ۱۳ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان.
  • طرد کردن کودک و نوجوان.
  • پذیرش کودک و نوجوان در بهزیستی بیش از دو بار.۱۴

در غیر این موارد استثناشده، اقدامات لازم برای واگذاری کودک و نوجوان به خانواده جایگزین انجام می‌شود. این رویکرد قانونی، ضرورت مستندسازی دقیق مددکاران را در هر مرحله از پرونده تضمین می‌کند.

شرایط بازپیوند موفق و نظارت مددکاری

بازپیوند موفقیت‌آمیز صرفاً با بازگشت فیزیکی کودک به خانه محقق نمی‌شود، بلکه نیازمند بازسازی ظرفیت‌های تربیتی و حمایتی خانواده است. بر این اساس:

  • دوره‌های آموزشی و مشاوره‌ای الزامی: اگر کارگروه شهرستان تشخیص دهد که شرکت تمام یا برخی از اعضای خانواده زیستی در دوره‌های آموزشی، تربیتی و مشاوره ضروری است، بازپیوند تنها پس از معرفی رایگان آن‌ها به این دوره‌ها و اخذ گواهینامه موفقیت توسط آن‌ها صورت می‌گیرد.۱۴ این شرط، یک اهرم قدرتمند در دست مددکاران برای تضمین کیفیت بازپیوند است و از بازگشت آسان کودکان به شرایط آسیب‌زا جلوگیری می‌کند.
  • نظارت و تداوم حمایت: پس از انجام بازپیوند، مکانیسم‌های نظارتی باید فعال بمانند. ارتباط خانواده میزبانی که قبلاً مراقبت موقت را برعهده داشته، با خانواده زیستی، با هدف حمایت مادی و غیرمادی و تداوم بازپیوند، بلامانع است. این ارتباط منوط به تمایل خانواده میزبان و تأیید کارگروه‌های شهرستان و استان است.۱۴

واگذاری به خانواده جایگزین (در صورت عدم امکان بازپیوند)

در شرایطی که بازپیوند به خانواده زیستی به دلیل عدم صلاحیت یا موارد استثناشده امکان‌پذیر نباشد، یا مصلحت کودک ایجاب کند، واگذاری به خانواده جایگزین (دائمی) مطرح می‌شود.۱۴

  • تغییر وضعیت سرپرستی: تغییر وضعیت خانواده میزبان (مراقبت موقت) به خانواده جایگزین، با طی مراحل قانونی و تأیید کارگروه شهرستان بلامانع است.۱۴
  • اولویت خانواده میزبان: در صورت وجود متقاضیان دیگر برای پذیرش دائمی، خانواده میزبانی که پیشتر مراقبت موقت را برعهده داشته، در شرایط مساوی، از اولویت واگذاری برخوردار خواهد بود.۱۴ این ساختار قانونی، نشان‌دهنده حرکت سیاست‌گذاران به سمت تضمین ثبات و پایداری در سرپرستی کودکان آسیب‌دیده است.

بخش پنجم: ارزیابی اثربخشی برنامه‌های ملی و ارائه راهبردهای نوین

سازمان بهزیستی کشور از سال ۱۳۸۴ متولی طرح ساماندهی کودکان خیابانی است.۱ ارزیابی میزان اثربخشی این طرح، نقاط قوت و ضعف نظام مددکاری اجتماعی در حوزه کودکان کار را مشخص می‌کند.

تحلیل انتقادی طرح ساماندهی کودکان خیابانی

مراکز ساماندهی بهزیستی (سطح دوم طرح) خدمات جامعی شامل پزشکی، تغذیه، مددکاری اجتماعی، روان‌شناختی، حقوقی و آموزش شغلی را به کودکان و خانواده‌هایشان ارائه می‌دهند.۱ با این حال، ارزیابی‌های پژوهشی نشان می‌دهند که عملکرد طرح در دستیابی به اهداف کلیدی نابرابر بوده است.۱

نتایج ارزیابی اثربخشی طرح ساماندهی کودکان خیابانی (سازمان بهزیستی)

هدف طرحوضعیت پس از مداخله (درصد موفقیت/تغییر)تحلیل اثربخشیچالش یا عامل شکست (بر اساس پژوهش)
وضعیت کار کودککاهش معنادار: حدود ۲۳ درصد کودکان بعد از مداخله کار نمی‌کنندموفقیت نسبی در کاهش کار کودکخدمات توانمندسازی جامع نبود و محدود به حمایت مالی بود ۱
بهبود سامان‌یابی (حضانت)حدود ۱۵ درصد کودکان از سرپرستی والدین بی‌کفایت خارج شدندموفقیت محدود در تغییر وضعیت سرپرستی
بهبود وضعیت تحصیلیعدم تغییر معنادار و مؤثر در اشتغال به تحصیلشکست در دستیابی به هدف آموزشیعدم توجه به موانع حقوقی (بی‌تابعیتی/نداشتن شناسنامه) و ضعف توانمندسازی خانواده ۱
توانمندسازی خانوادهتنها ۲۰ درصد از خانواده‌ها توانمند شدندعدم موفقیت در سطح قابل قبولخدمات توانمندسازی مبتنی بر شواهد نبود و بسیار محدود بود ۱
نیازهای اساسی (جسمی، بهداشت، سرپناه)تغییر معنادار و مثبتموفقیت در حوزه بحران و نیازهای اولیه

تحلیل فوق نشان می‌دهد که نظام دولتی در فاز بحران و تأمین نیازهای اساسی (بهداشت، تغذیه) نسبتاً موفق عمل کرده است، اما در فاز توسعه و پایداری (تحصیل و توانمندسازی) با شکست جدی مواجه شده است.

عوامل شکست در توانمندسازی و بازتوانی

دلیل اصلی عدم موفقیت در اهدافی چون توانمندسازی خانواده (۲۰ درصد موفقیت) و بهبود وضعیت تحصیلی، به رویکرد نادرست در مداخلات بازمی‌گردد.۱ خدمات توانمندسازی اغلب جامع و مبتنی بر شواهد نبوده و محدود به حمایت‌های مالی مقطعی باقی مانده است.

این حمایت‌های مالی اگرچه به کاهش ساعات کار کودک کمک کرده، اما نتوانسته است ظرفیت‌های پایدار خانواده را برای خروج از چرخه فقر افزایش دهد.۱

بسیار حیاتی است که در مورد هدف آموزشی، موانع ساختاری جدی مانند بی‌تابعیتی و نداشتن شناسنامه به‌عنوان موانع اصلی آموزش رسمی در طرح مورد توجه قرار نگرفته بود.۱

این موضوع نشانگر این واقعیت است که مددکاران در طرح‌های ملی اغلب توانایی حل مشکلات حقوقی و بوروکراتیکی که ریشه در ساختارهای دولتی دارند را نداشته‌اند، در نتیجه مداخلات فردی عملاً خنثی شده‌اند. این نارسایی، لزوم تدوین رویکردهای مداخلاتی جدید را بر اساس دیدگاه‌های به‌روز برای مددکاری اجتماعی گوشزد می‌کند.۱

نقش و رویکردهای سازمان‌های مردم‌نهاد (NGOs)

سازمان‌های مردم‌نهاد فعال در حوزه کودکان کار و خیابان، مانند “جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان” (که از سال ۱۳۸۲ فعالیت رسمی دارد)، نقش مکمل و گاه انتقادی را ایفا می‌کنند.

اهداف اصلی این سازمان‌ها، محو کامل کار و بهره‌کشی از کودکان و احقاق حقوق انسانی و برابر برای تمامی آن‌ها است.۲

رویکرد اصلی این سازمان‌ها، مداخله جامعه‌محور است.۲ آن‌ها بر اصول زیر تأکید دارند:

  • تغییر نگاه جامعه: تلاش جهت بازتعریف جایگاه انسانی کودکان کار و خیابان و پرهیز از ترحم و توهین.۲
  • استفاده از منابع رسمی: رهنمود خانواده‌ها برای استفاده از بیمه‌های فراگیر و خدمات رسمی به جای اتکاء به کمک‌های مالی خیابانی.۲
  • بکارگیری مددکاران خیابانی: تأکید بر حضور فعال مددکاران در محیط خیابان برای شناسایی و جذب سریع کودکان (واکنش سریع).۲
  • فعال‌سازی نهادهای دولتی: پیگیری حضور و فعال نمودن دولت، سازمان‌ها و نهادهای موظف برای حمایت عملی از کودکان.۲

این سازمان‌ها معتقدند که بهترین راه کمک، حمایت‌های غیرمادی و تخصصی است که عزت نفس کودک را حفظ کند و ارجاع کودکان به مراکز تخصصی تحت نظارت کارشناسانی نظیر مددکاران اجتماعی و مشاوران، موثرتر از کمک‌های مالی خرد است.۱۳

بخش ششم: پیشنهادهای تخصصی برای ارتقاء مداخله مددکاری اجتماعی (نتیجه‌گیری)

مددکاری اجتماعی تخصصی برای کودکان کار و خیابان در ایران در مواجهه با یک دوگانگی قرار دارد: موفقیت نسبی در بحران‌زدایی و شکست در توانمندسازی پایدار. برای دستیابی به اهداف بلندمدت توسعه‌ای و حفاظت از سرمایه‌های انسانی، نیاز به اصلاحات بنیادین در رویکردها و ساختارهای اجرایی است.

تقویت نظام ارزشیابی و پایش عملکرد

نظام مددکاری اجتماعی نیاز به تقویت مکانیزم‌های پایش دارد. ضروری است که شاخص‌های کمی و کیفی قابل سنجش برای اهداف طرح ساماندهی تعریف شوند.۱

این شاخص‌ها باید فراتر از آمار جمع‌آوری و ترخیص باشند و شامل سنجش دوام بازپیوند، نرخ بازگشت کودک به خیابان، و درصد موفقیت در جذب کودکان بی‌شناسنامه به نظام آموزشی رسمی گردند.

همچنین، برنامه‌های ارزشیابی باید به سایر سازمان‌های همکار و سازمان‌های غیردولتی گسترش یابد تا یک تصویر جامع از اجرای طرح ساماندهی ملی حاصل شود.۱

اصلاح رویکردها و تأکید بر توانمندسازی ساختاری

خدمات مددکاری باید از حالت حمایت مالی محدود به سمت توانمندسازی جامع و مبتنی بر شواهد تغییر یابد.۱ توانمندسازی خانواده باید شامل دوره‌های آموزشی، تربیتی و مشاوره رایگان الزامی (مطابق با شیوه‌نامه بازپیوند) باشد تا نرخ موفقیت توانمندسازی که در حال حاضر ۲۰ درصد است، بهبود یابد.۱

همچنین، مددکاران باید فعالانه در راستای تأمین حقوق اجتماعی کودکان و خانواده‌هایشان عمل کنند، از جمله پیگیری قراردادن آن‌ها تحت پوشش بیمه‌های اجتماعی (خدمات درمانی و تأمین اجتماعی) و بیمه بیکاری.۲

اهمیت هماهنگی میان‌سازمانی و نقش ستادی مددکاران

شکست در اجرای وظایف به دلیل ضعف ضمانت اجراها و عملکرد جزیره‌ای نهادها، بزرگترین مانع تحقق اهداف ملی است.۶ نیاز است که یک طرح منسجم و ستادی برای ساماندهی کودکان خیابانی در سطح کشور اتخاذ شود.۱۱

مددکاران اجتماعی باید بر ترویج همکاری‌های میان رشته‌ای و سازمانی (استاندارد ۵) بین بخش‌های بهداشتی، آموزشی و حقوقی تأکید ورزند تا مداخله به صورت هماهنگ و پیوسته انجام پذیرد.۹

همچنین، رویکردها باید با بکارگیری مددکاران خیابانی و ایجاد واکنش سریع برای جذب کودکان خیابانی بر اساس دیدگاه‌های جدید، تنظیم و تقویت شوند.۱

نتیجه‌گیری نهایی

مددکاری اجتماعی تخصصی برای کودکان کار و خیابان نیازمند پذیرش یک رویکرد دوگانه و متوازن است.

تا زمانی که مددکاران اجتماعی و سازمان‌های متولی، در سطح کلان، برای تغییر ساختارهای مولد فقر، نابرابری و موانع حقوقی (مانند بی‌تابعیتی) تلاش نکنند، مداخلات در سطح خرد (فردی) تنها به تسکین موقت آسیب‌ها و بحران‌زدایی محدود خواهد شد.

موفقیت پایدار منوط به تعهد به استانداردهای حرفه‌ای، هماهنگی کامل میان نهادهای دولتی و غیردولتی، و سرمایه‌گذاری واقعی در ظرفیت‌سازی خانواده‌های آسیب‌دیده با رعایت کامل شیوه‌نامه‌های کیفی بازپیوند و قوانین حمایتی است.

منابع مورداستناد

  1. ارزشیابی اثربخشی طرح سامان‌دهی کودکان خیابانی ایران, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://jisr.ut.ac.ir/article_78937.html
  2. حقوق بشر ایران | مقاله: آشنایی با جمعیت دفاع از کودکان کار و خیابان |, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://iranhr.net/fa/articles/2372/
  3. مددکاری اجتماعی و کودک خیابانی – وقت مشاوره, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://psy-nobat.ir
  4. قانون حمایت از اطفال و نوجوانان–, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://dotic.ir/news/7053
  5. نظریه های مرتبط با پدیده کودکان خیابانی و عواقب گریز از خانه – مددکار, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://www.madadkar.org/prevention-of-social-damage/theories-phenomenon-street-children.html
  6. ارزیابی قوانین و مقررات مرتبط کودکان کار و خیابان در ایران – مرکز پژوهش‌های مجلس, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://rc.majlis.ir/fa/news/show/1755068
  7. قانون حمایت از کودکان و نوجوانان – مرکز پژوهش‌های مجلس, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://rc.majlis.ir/fa/law/show/93849
  8. مرکز پژوهش های مجلس: کار کودک گریبان‌گیر حدود ۱۵ درصد از کودکان کشور است – Asriran, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://www.asriran.com/fa/news/900776
  9. سیاست گذاری سلامت کودکان خیابانی : چالش ها و راهکارها, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://rjms.iums.ac.ir/article-1-3849-fa.pdf
  10. خدمات – موسسه یاریگران کودکان کار پویا, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://pouyachild.org
  11. نقش مددکاران اجتماعی در کنترل و پیشگیری از پدیده کودکان خیابانی – مددکار, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://www.madadkar.org/prevention-of-social-damage/role-social-workers-phenomenon-street-children.html
  12. نقش مددکار اجتماعی در بهداشت و درمان – سیویلیکا, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://civilica.com/note/7727/
  13. حمایت از کودکان کار چگونه ممکن می‌شود؟ – مجله بنیاد دانش, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://mag.bonyaddanesh.org/supporting-working-children/
  14. بازپیوند یا واگذاری کودک و نوجوان به خانواده جایگزین – از شیوه‌نامه …, زمان دسترسی: سپتامبر ۳۰, ۲۰۲۵، https://davoudabadi.ir/page/2791586
مددکاری اجتماعی تخصصی کودکان کار و خیابان
مددکاری اجتماعی تخصصی کودکان کار و خیابان
دکمه بازگشت به بالا