مدتها از تصویب قانون جامع حمایت از حقوق معلولان میگذرد اما، همچنان بندهایی از آن اجرا نشده است. در اظهارنظرهایی، برخی افراد در این مورد برای مثال میگویند ۲۰ درصد یا ۳۰ درصد قانون اجرا شده است. من نه حرف این افراد را قبول میکنم و نه حرف کسانی که ادعا میکنند کمتر از ۱۰ درصد قانون جامعه حمایت از حقوق معلولان اجرا شده است. وقتی ما از درصد و میزان اجرا سخن میگوییم درواقع، باید سنجهای داشته باشیم که این سنجه را نداریم. اما، بهصورت بخش به بخش میشود روی بندهای مختلف قانون حرف زد و بررسی کرد که موفقیتها در این زمینهها چقدر بوده است. به گزارش وبسایت رسمی مددکاران اجتماعی ایرانیان به نقل از روزنامه آرمان ؛ ارزیابی من این است که موفقترین بخش، بخش آموزش بوده است. درواقع، با پرداخت هزینههای تحصیلی افراد معلول بسیاری از آنها توانستند به دانشگاه راه پیدا کنند که این اتفاق خوب باعث شد گامی در راستای توانمندسازی معلولان برداشته شود. البته نباید از این واقعیت گذشت که در سالهای اخیر سازمان بهزیستی در این زمینه فرمولبندی کرده است و به همین دلیل باز عدهای از معلولان از رفتن به دانشگاه باز ماندند. بهزیستی عنوان میکند بودجه لازم را در این زمینه ندارد اما، باید این را درنظر داشت که تامین هزینه تحصیل دانشگاهی معلولان نصصریح قانون است و با فرمولبندی نباید از زیر بار اجرای قانون شانه خالی کرد. در بخش تامین معیشت معلولان اما همچنان فاصله تا اجرای کامل قانون داریم. مستمری معلولان که بهعنوان کمکهزینه به آنها پرداخت میشود، بخش کوچکی از هزینههای آنها را تامین میکند.
در بحث مناسبسازی نیز بهرغم اینکه گامهای بلندی برداشته شده است اما، باید گفت تا اجرای قانون فاصله زیادی وجود دارد. موفقیت بزرگ در این زمینه این است که تقریبا همه شهرداریها امر مناسبسازی را پذیرفتهاند اما، با وجود اینکه در قانون تصریح شده بود که وزارتخانهها ظرف سه سال باید ساختمانهای خود را مناسبسازی کنند، ما شاهد این هستیم که این اتفاق تاکنون نیفتاده است. از طرف دیگر، ستاد ملی مناسبسازی باید در وزارت کشور و به ریاست وزیر کشور تشکیل میشد. ما شاهد این اتفاق نبودیم درحالی که این تشکل میتواند امر مناسبسازی را پیش ببرد و بسیاری از مشکلات موجود را حل کند. اما بخش مهمی که همچنان مشکلاتی دارد بخش اشتغال معلولان است. علاوه بر بحث استخدام سه درصد معلولان در سازمانهای دولتی که ما نسبت به اجرای آن انتقاد داریم، سیاستگذاری جامع و علمی در زمینه اشتغال معلولان وجود نداشته است. در سالهای اخیر بحثی مبنی بر توانمندسازی معلولان وجود داشته است.
توجه به اشتغال معلولان مهمترین کاری است که باید انجام داد تا آنها شغل مناسب و درآمد کافی داشته باشند. وقتی معلول بتواند کار کند و درآمد داشته باشد خودبهخود از چرخه حمایتی خارج میشود. واقعیت این است که با مستمری بهزیستی نه نیاز معلولان رفع میشود و نه آنها توانمند میشوند. توانمندسازی معلول زمینه زندگی همراه با کرامت را برای او به وجود میآورد. بحث دیگری که در اجرای قانون جامع حمایت از حقوق معلولان مطرح است هزینههای توانبخشی آنهاست. هزینهها در این زمینه بالاست و کمکها جوابگو نیست. بهویژه در چند سال اخیر با اجرای طرح هدفمندی یارانهها ما شاهد بودیم خدمات توانبخشی و وسایل کمک توانبخشی گران شده است. در واقع، یارانهها نتوانسته است گرانی را جبران کند و در چند سال اخیر معلولان در این زمینه با مشکلاتی مواجه شدهاند. بهجز مواردی که اشاره شد مباحث دیگری هم درمورد اجرای قانون جامع حمایت از حقوق معلولان مطرح است. برای مثال در قانون تصریح شده که صدا و سیما باید هر هفته دو ساعت از برنامههای خود را به معلولان اختصاص دهد.
ما شاهد هستیم که این اتفاق نیفتاده است. تنها در رادیو ما شاهد پخش یکسری برنامهها درباره معلولان هستیم و تلویزیون نهتنها در این زمینه قانون را رعایت نکرده است که به نظر نمیرسد هدفگذاری و برنامهریزی خاصی هم داشته باشد. علاوه بر این معلولان همچنان خواستار گسترش کارگاههای حمایتی هستند. گسترش این کارگاهها نیز میتواند به توانمندی معلولان کمک کند. بهنظر میرسد اگر قانون درباره معلولان اجرا شود بسیاری از مشکلات آنها حل میشود و جامعه معلولان چیزی بیشتر از این نمیخواهند.