عدالت اجتماعی، سیاستگذاری و توسعه اجتماعی
سنگ بنای پایداری و بهزیستی جامعه
عدالت اجتماعی (Social Justice) مفهومی بنیادین است که هسته اصلی رشته مددکاری اجتماعی (Social Work) را تشکیل میدهد.
این مفهوم فراتر از برابری صِرف، بر توزیع عادلانه منابع، فرصتها و مسئولیتها در جامعه تأکید دارد و تضمین میکند که همه افراد، صرف نظر از پیشینه، هویت یا موقعیتشان، بتوانند به پتانسیل کامل خود دست یابند.
نقش مددکاری اجتماعی در این عرصه، پیوند دادن تئوری عدالت به عمل سیاستگذاری و توسعه اجتماعی است.
درهمتنیدگی عدالت اجتماعی و سیاستگذاری
عدالت اجتماعی بدون تغییر در ساختارها و سیاستهای کلان، تحقق نمییابد.
مددکاران اجتماعی نه تنها در سطح فردی با نابرابریها مواجه هستند، بلکه در سطح کلان نیز به عنوان حامیان تغییر سیاست (Policy Advocates) عمل میکنند.
الف) نقد و تحلیل سیاستها
مددکاران از منظر عدالت، سیاستهای دولتی (مانند سیاستهای مسکن، بهداشت، آموزش و تأمین اجتماعی) را نقد و تحلیل میکنند تا دریابند که چگونه این سیاستها میتوانند به طور ناخواسته منجر به طرد اجتماعی (Social Exclusion) یا تبعیض ساختاری علیه گروههای حاشیهنشین شوند.
هدف، شناسایی شکافهای عدالت در دسترسی به فرصتها است.
ب) ترویج سیاستهای فراگیر
مددکاری اجتماعی فعالانه از تدوین و اجرای سیاستهایی حمایت میکند که:
- توزیع درآمد و ثروت را عادلانهتر سازند (مانند سیاستهای حمایتی، یارانهها و مالیاتهای تصاعدی).
- حقوق بشر و مدنی اقلیتها و گروههای آسیبپذیر را تضمین کنند.
- خدمات رفاهی و اجتماعی را به صورت فراگیر، دسترسپذیر و با کیفیت ارائه دهند.
توسعه اجتماعی: تحقق عینی عدالت در عمل
توسعه اجتماعی (Social Development) فرآیندی است که هدف آن بهبود بهزیستی (Well-being) جامعه به طور کل و تقویت ظرفیتهای افراد برای زندگی در یک جامعه عادلانه و پایدار است. عدالت اجتماعی، قطبنمای توسعه اجتماعی است.
الف) رویکردهای مشارکتی و محلی
مددکاران اجتماعی در توسعه اجتماعی از رویکردهای مشارکتی استفاده میکنند. این به معنای همکاری با مردم محلی و توانمندسازی خود آنها برای تعیین نیازها و اولویتها و اجرای پروژههای توسعهای است. این مدل، در مقابل مدلهای توسعه از بالا به پایین، حس مالکیت و مسئولیت اجتماعی را تقویت میکند.
ب) مقابله با فقر و نابرابری ساختاری
فقر یکی از بزرگترین موانع در برابر عدالت اجتماعی است. مددکاران در توسعه اجتماعی به دنبال راهکارهای بلندمدت هستند:
- توانمندسازی اقتصادی: اجرای برنامههای آموزش مهارتهای شغلی و کارآفرینی در جوامع محروم.
- تقویت سرمایه اجتماعی: ایجاد شبکههای حمایتی و اعتماد متقابل در میان شهروندان برای افزایش مقاومت در برابر بحرانها.
نقش محوری مددکاری اجتماعی در ایران
در بستر ایران، نقش مددکاری در پیوند عدالت، سیاستگذاری و توسعه اهمیت ویژهای دارد:
الف) تحلیل کارکرد نهادهای رفاهی
مددکاران اجتماعی در سازمانهایی مانند سازمان بهزیستی، کمیته امداد و قوهقضائیه، به طور عملی با پیامدهای سیاستهای رفاهی مواجه هستند.
نقش آنها، نه تنها ارائه خدمات، بلکه انتقال بازخورد عینی از مشکلات اجرایی و ناکارآمدیهای سیاستها به سطوح تصمیمگیرنده است.
ب) ترویج بومیسازی عدالت
در ایران، مددکاری اجتماعی میتواند بر مفاهیم بومی عدالت، خانواده و معنویت تأکید کند تا مداخلات سیاستی و توسعهای با فرهنگ و ارزشهای جامعه سازگارتر باشد.
این رویکرد به ویژه در موضوعاتی مانند حقوق سالمندان، خانوادههای دارای فرزند معلول یا زنان سرپرست خانوار ضروری است.
نتیجهگیری
عدالت اجتماعی نیروی محرکهای است که مددکاری اجتماعی را به سمت فعالیت در حوزههای سیاستگذاری و توسعه اجتماعی سوق میدهد.
مددکاران اجتماعی، نه تنها به عنوان درمانگران فردی، بلکه به عنوان مهندسان اجتماعی و تحلیلگران سیاست عمل میکنند تا نابرابریها را به چالش کشیده و زمینهای را فراهم کنند که در آن، کرامت و حقوق انسانی همه اعضای جامعه محترم شمرده شده و بهزیستی پایدار به یک واقعیت تبدیل شود.
تلاش برای تحقق عدالت اجتماعی، یک مسئولیت اخلاقی و حرفهای است که بر دوش تمام فعالان این حوزه قرار دارد.