هیچ انسانی مجرم به دنیا نمیآید، بلکه این محیط، نیازها و طرز فکر و تربیت انسانهاست که آنان را مجرم میکند. جرم و جنایت، پدیدههایی ضداجتماعی هستند که باعث بروز اختلال در نظم و امنیت جامعه میشوند اما این پدیدههای مذموم در کشور ما روزبهروز در حال افزایش هستند. در گفتوگو با کارشناسان و مسوولان به چرایی این مساله پرداختهایم… صاحبنظران معتقدند فقر و بیکاری، مهاجرت، زیاد بودن مصادیق مجرمانه در کشور، ناکارآمدی سیستمهای پیشگیرانه، نبود شادی و تفریح در جامعه و پایبند نبودن بعضی از خانوادهها به اصول و ضوابط اخلاقی، از مهمترین علل افزایش جرم و جنایت در کشور محسوب میشوند و این در حالی است که امروزه سازوکار تامین امنیت در دنیا، متناسب با نقش فرهنگ و آموزش و پرورش است. چندی قبل حجتالاسلام مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری، در مصاحبه با رسانههای گروهی گفت: «در حال حاضر میزان جرایم از تعداد جمعیت بیشتر است و دلایل این افزایش نگرانکننده پروندههای جرایم در کشور باید بررسی شود.»
دکتر ابهری:
زندانها دانشگاه بزهکاری شدهاند
دکتر مجید ابهری، رفتارشناس اجتماعی، در مورد افزایش جرم و جنایت در کشور میگوید: «افزایش آمار جرایم دلایل مختلفی دارد. زیاد بودن مصادیق مجرمانه در کشور یکی از مهمترین عوامل افزایش جرم است. در کشور ما ۱۶۰۰ مصداق مجرمانه وجود دارد که بیشتر آنها در رابطه با مجازات «زندانمحور» هستند اما افزایش جمعیت کیفری و بالا رفتن آمار زندانیان به حدی رسیده که
۵/۲ برابرگنجایش زندانها زندانی وجود دارد که همه اینها به علت زیاد بودن مصادیق مجرمانه در کشور است.» این استاد دانشگاه شهید بهشتی تصریح میکند: «زندانهای ما به دانشگاههای بزهکاری تبدیل شدهاند، یعنی فرد با جرم کوچکی به زندان میرود و با یاد گرفتن جرایم زیادی از آنجا خارج میشود. مبادله تجربههای منفی بزهکاری در زندانها از علل اصلی افزایش بزهکاری در جامعه است.» دکتر ابهری خاطرنشان میکند: «بیتوجهی به پیشگیری، علت اصلی وجود جرم در جامعه است. در حال حاضر، ۲۲ سازمان و نهاد پیشگیریکننده از جرایم در کشور فعالیت میکنند و هر ساله بودجههای هنگفتی به آنها اختصاص مییابد اما متاسفانه موفق نبودهاند.»
دکتر ابهری با اشاره به اینکه خانه، اصلیترین محل تربیت افراد است، میافزاید: «وقتی الگوهای تربیتی یک کودک با والدینی با رفتارهای منفی باشد، در آینده به مسیرهای خلاف کشیده خواهد شد. پدری معتاد یا دائمالخمر هیچگاه نمیتواند مثبتاندیش و درست باشد بنابراین در کنار خانواده، آموزشوپرورش نقش اساسی در رشد و پرورش اجتماعی افراد دارد اما متاسفانه آموزشوپرورش ما فقط به آموزش میپردازد و «پرورش» تا امروز بیشتر عنوانی تزیینی در نام این وزارتخانه بوده است.»
این رفتارشناس اجتماعی خاطرنشان میکند: «آموزگاران دومین الگوهای رفتاری افراد در جامعه هستند و گروهای دیگر عبارتند از: دوستان و همسالان، گروههای مرجع رفتار مانند هنرپیشهها، ورزشکاران و چهرههای محبوب. حالا وقتی ورزشکاران ما بددهنی را پیشه میکنند، از یک نوجوان و جوان چطور میتوان توقع داشت که بهنجار باشد؟ از این رو باید مسوولان فکری برای این موضوع کنند.» وی میگوید: «از نظر رفتارشناسی، بالا رفتن میزان خشونت در جامعه به علت کاهش نشاط اجتماعی، بازیهای رایانهای، فیلمهای ماهوارهای و روزنامههای زرد است که با بزرگنمایی آسیبهای اجتماعی و اخبار حوادث، سهم قابلتوجهی در گسترش جرم در جامعه دارند.»
وی در پاسخ به این پرسش که آیا شرایط نامساعد اقتصادی میتواند یکی از علل افزایش جرم و جنایت در کشور باشد، یادآوری میکند: «وضعیت بد اقتصادی از دلایل افزایش جرم و خشونت در جامعه است. میتوان گفت مشکلات اقتصادی یکی از بسترهای اصلی بروز بزهکاریهاست اما متاسفانه جرایم یقهسفیدها که شامل اختلاسهای میلیاردی و تبانیهای مافیایی است، ریشه در شرایط نامساعد اقتصادی ندارد. امروزه سوءاستفاده از رانت، قبیلهپروری و رشوهخواری باعث شده که گروهی از افراد به ثروتهای کلان و بادآورده دسترسی پیدا کنند و الگوی منفی رفتاری برای دیگران شوند.»
دکتر قراییمقدم:
بیکاری ریشه آسیبهای اجتماعی است
دکتر امانا… قراییمقدم، جامعهشناس میگوید: «آسیبهای اجتماعی در اثر عوامل متعددی به وجود میآیند که مهمترین آنها بیکاری است. اگر بتوانیم این معضل را برطرف کنیم، بسیاری از آسیبهای اجتماعی در جامعه هم کاهش مییابد. وقتی حدود ۱۲ درصد تحصیلکرده بیکار در جامعه داریم، طبیعی است که آمار آسیبهای اجتماعی هم بالا باشد.»
وی با بیان این مساله که متاسفانه در حال حاضر تجانس گروهی در جامعه از بین رفته است، میافزاید: «از بین رفتن تجانس گروهی باعث شده خودکنترلی ضعیف شود زیرا از تمام اقوام و فرهنگها در این شهر چند میلیونی ساکن شدهاند. انسانها در شهرهای بزرگ تنها و بیهویت هستند از این رو آمار جرم و جنایت در شهرهای بزرگ زیاد است و کسی که در شهر بزرگ زندگی میکند، برای ارتکاب جرم مستعدتر است تا افرادی که در شهرهای کوچک زندگی میکنند.»
وی با اشاره به این مطلب که شرایط نامساعد اقتصادی عامل مهمی در افزایش جرم و جنایت است، خاطرنشان میکند: «شرایط بد اقتصادی، تورم، گرانی ارزاق عمومی، شکاف طبقاتی و قانونگریزی مردم را به سمت جرم و جنایت میکشاند زیرا به قول افلاطون، شکم گرسنه هیچ معیاری را نمیپذیرد.» دکتر قراییمقدم میگوید: «بررسیهای جامعهشناختی نشان داده است مناطق مهاجرپذیر بیشتر جرمپذیر هستند در حالی که در شهرهای کوچک چون همه بومی هستند و تجانس گروهی وجود دارد، آمار جرم و جنایت هم پایین است.»
وی با بیان اینکه قانون در کشور ما جرمزاست میافزاید: «قانون کشور ما زاجره (منعکننده) است و قانونی که بر تنبیه مبتنی باشد، آسیبزاست. اجرانشدن قانون در جامعه و روابط نادرست به جای ضوابط، از مهمترین مشکلات قوانین ایران است و باید مسوولان تمهیداتی بیندیشند و قانون کشور را به قانون جابره تبدیل کنند زیرا که قانون تنبیهی، جرمزاست.»
دکتر مدنی:
مصادیق مجرمانه در کشور ما زیاد است
دکتر سعید مدنی، جامعهشناس هم در مورد افزایش جرم و جنایت در جامعه میگوید: «محیط جامعه ما مانند همه جوامع با گسترش شهرنشینی، مستعد انواع جرمها شده است. کسانی که به شهر میآیند، لزوما به قوانین پایبند نیستند، از این رو مانند تمام جوامع جهان سوم آسیبهای خاص خودشان را دارند اما کشور ما یک تفاوت عمده با چنین جوامعی دارد؛ اینکه بسیاری از رفتارهایی که در سایر جوامع جرم نیست، در جامعه ما جرم محسوب میشود.»
این جامعهشناس در مورد کاهش جرایم خاطرنشان میکند: «برای کاهش جرم، باید برخی مشکلات بهگونه ای دیگر حل کرد؛ مثلا داشتن ماهواره و استفاده از فیلترشکن در کشور ما جرم است درصورتی که می توان با کمی تعامل و سعهصدر، آنها را از دایره جرم خارج کرد و راه های دیگری برای حل معضلات ناشی از بهکار گرفتن آنها در پیش گرفت.»
دکتر آراسته:
کمبود شادی و تفریح آسیبزاست
دکتر مدبر آراسته، روانپزشک، در مورد علل روانی بروز جرم در میان مردم میگوید: «گاهی شخص جرمی مرتکب میشود در حالی که از جرم بودن آن بیاطلاع است و آگاهی و دانش لازم را ندارد. تعداد این افراد در جامعه کم نیست. در موارد دیگر، شخصی مرتکب جرمی میشود ولی خودش قاضی میشود و با وجود اینکه کار مجرمانهای انجام داده است، استدلال میکند این کار بنا به دلایل شخصی جرم نیست و آن را به نوعی توجیه میکند! گاهی هم شخص عمدا و با آگاهی دست به اعمال مجرمانه میزند که این گروه خلافکار و مجرم هستند. گاهی هم جرم در جامعه به این دلیل انجام میشود که مردم بیتفاوت شدهاند و برایشان رعایت قانون مهم نیست. به وضوح در رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی شاهد این مساله هستیم.»
وی با بیان اینکه برخی اوقات هم جرم به قصد لجبازی انجام میشود، میافزاید: «گاهی فرد خشم و ناراحتیاش را از یک گروه و یک دیدگاه خاص با ارتکاب جرم نشان میدهد. گاهی افراد یک جامعه آنچنان در معرض تنش و فشارهای روانی هستند که تنها راه برای کاهش تنش را شکستن قانون میدانند. زمانی که مردم میبینند کسی که کار خلاف انجام میدهد نهتنها تنبیه نشده است بلکه پاداش هم گرفته، آنها هم آن جرم را انجام میدهند.»
این دانشیار دانشگاه علوم پزشکی کردستان با اشاره به این مطلب که بعضی اوقات جرمها افزایش پیدا میکند چون قانونگذار سخت میگیرد، خاطرنشان میکند: «فشارهایی که جامعه اعمال میکند، آنقدر زیاد است که اعمال مجرمانه بهصورت آماری افزایش پیدا میکند.» دکتر آراسته یادآوری میکند: «گاهی اوقات رفتار مجرمانه به دلیل بازخوردهای مردم از رفتار مجریان قانون است. ما قوانین بسیار خوبی داریم ولی وقتی به پای اجرا میرسند، به مشکل برمیخوریم به این دلیل که عادت کردهایم در هر زمینهای خودمان را خبره بدانیم. مثلا در طب همه صاحبنظر هستیم یا وقتی اتومبیلی تصادف میکند، هزار نفر کارشناس تصادف میشوند به همین دلیل کسانی که مجری قانون هستند، خودشان قانون را تغییر میدهند.»
این دانشیار دانشگاه علوم پزشکی کردستان با اشاره به اینکه سختگیری بیش از حد هم باعث افزایش جرم میشود، خاطرنشان میکند: «یکی از راهکارهایی که در تمام دنیا برای کاهش تنش مطرح میشود، شادی و تفریح است. واقعیت این است که جامعه ما با نشاط نیست و باید برای افزایش سطح نشاط در آن برنامهریزیهای خاصی انجام شود. این نداشتن تفریح و شادی باعث شده جوانان ما برای ابراز وجود، مثلا به جراحیهای زیبایی روی بیاورند زیرا راه دیگری برای ابراز وجود ندارند. اگر جوانان به شیوه سالم تخلیه انرژی بشوند، دیگر حاضر به شکستن قوانین نخواهند بود.»
این روانپزشک با اشاره به اینکه یکی دیگر از عوامل جرمزا در جامعه فاصله جرم تا زمان تنبیه است، میگوید: «از نظر رفتاری، وقتی تنبیه موثر است که بلافاصله بعد از انجام کار نادرست انجام شود. در کشورهای پیشرفته، مثلا وقتی رانندهای خلاف میکند، بلافاصله جریمه میشود اما در کشور ما رانندگان هنگام تسویهحساب متوجه خلافهای خود میشوند که فایدهای هم ندارد. اگر فاصله تنبیه از ارتکاب خلاف طولانی باشد، به هیچعنوان تاثیرگذار نیست.»
دکتر آراسته میگوید: «راههای کاهش جرم به ۳ دسته کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت تقسیم میشوند. برای کاهش جرم در کوتاهمدت، باید برخوردها دائمی و سریع انجام شود، به طوری که بهتدریج جامعه یاد بگیرد قانونمدار باشد. مثلا اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی فقط یک بار در تاریخ این کشور اتفاق افتاده است در حالی که عبور از چراغقرمز و دوبله پارک کردن هر روز اتفاق میافتد. در میانمدت برای کاهش جرم، باید به مردم آموزش داده شود و این بیشتر وظیفه رسانههاست. در درازمدت هم باید شادی به جامعه تزریق شود زیرا اگر انرژی جوانان به شیوه سالم تخلیه شود، دیگر حاضر به شکستن قوانین نخواهند بود.»