
فهرست عناوین این مطلب
بخش خصوصی حوزه اجتماعی، قلب تپندهی بهزیستی نوین
ضرورت حمایت از مراکز مثبت زندگی
در شرایطی که کشور با چالشهای پیچیده اقتصادی و اجتماعی مواجه است، نباید از نقش حیاتی مراکز خدمات بهزیستی مثبت زندگی بهعنوان بازوان اجرایی سازمان بهزیستی کشور غافل شد.
این مراکز، با ساختاری کاملاً خصوصی اما مأموریتی عمیقاً عمومی، سالهاست که در خط مقدم ارتباط با اقشار آسیبپذیر مشغول فعالیت هستند؛ اقشاری مانند:
توانخواهان
زنان سرپرست خانوار
افراد دارای معلولیت
کودکان در معرض آسیب
و دیگر گروههای هدف بهزیستی
مثبت زندگی یعنی بهزیستی کوچکشده در محلهها
این مراکز، صرفاً دفاتر اجرایی نیستند، بلکه بهمثابه نسخهای کوچک اما کاربردی از سازمان بهزیستی در بطن جامعه فعالیت میکنند. آنها پل ارتباطی میان نهاد حاکمیتی و مردم آسیبپذیر هستند. در بسیاری از مناطق کشور، تنها امید و مرجع پاسخگویی برای خانوادههای درگیر مشکلات اجتماعی و اقتصادی، همین مراکز هستند.
اما واقعیت تلخ این است که مراکز مثبت زندگی نه از حمایت کافی برخوردارند و نه از ثبات مالی لازم بهرهمندند.
این در حالیست که اگر رضایت جامعه هدف این مراکز (یعنی میلیونها شهروند درگیر با فقر، ناتوانی یا آسیبهای اجتماعی) حاصل شود، سرمایه اجتماعی عظیمی برای نظام و کشور شکل میگیرد.
آسیب به این مراکز، آسیب به شریانهای اجتماعی کشور است
درک موقعیت حساس این مراکز، نیازمند شناخت لایههای پنهان و آشکار نقش آنهاست:
آنها در میانه میدان هستند، میان سیاستگذار و مردم آسیبپذیر
اگر حمایت نشوند، کیفیت خدمات کاهش مییابد
با کاهش کیفیت، اعتماد عمومی لطمه میبیند
و با تضعیف اعتماد، نارضایتی و بحرانهای اجتماعی تقویت میشود
این زنجیره، نشان میدهد که بیتوجهی به مراکز مثبت زندگی، در نهایت به تضعیف انسجام ملی منجر خواهد شد.
چرا حمایت حسابشده لازم است؟
- چون این مراکز، با کمترین امکانات، بزرگترین بار اجتماعی را به دوش میکشند
- چون نیروهای انسانیشان، با حداقل درآمد، بیشترین مسئولیت انسانی را پذیرفتهاند
- چون اگر این مراکز ضعیف شوند، هزینههای سازمان بهزیستی برای پوشش مجدد خدمات، چند برابر خواهد شد
- و چون رضایتمندی جامعه هدف آنها، مستقیماً با احساس عدالت اجتماعی در جامعه پیوند دارد
انتظارات حداقلی بخش خصوصی اجتماعی چیست؟
پرداخت به موقع و منظم حقالزحمهها
همترازی تعرفهها با نرخ تورم و شرایط اقتصادی واقعی
مشارکت مراکز در فرآیند تصمیمسازی، نه فقط اجرا
برقراری عدالت سازمانی در توزیع منابع بین مراکز
پرهیز از آمارگرایی و رویکرد صوری در ارزیابی عملکردها
جمعبندی
بخش خصوصی اجتماعی کشور، از جمله مراکز خدمات مثبت زندگی، شریانهای زنده و انعطافپذیر نظام حمایتی ایران هستند.
نمیتوان با رویکرد باریبههرجهت و نگاه آماری صرف، انتظار دوام و تأثیرگذاری از این شبکه گسترده داشت.
این مراکز نیازمند نگاهی مدبرانه، حمایتی مستمر و مشارکتی صادقانه از سوی مسئولان بهزیستی کشور و استانها هستند.
حمایت از آنها، حمایت از جامعه آسیبپذیر، و در نهایت حمایت از انسجام اجتماعی کشور است.
