مدتی است کارشناسان درباره زنانهشدن آسیبهای اجتماعی هشدار میدهند و میگویند مشکلاتی که تا همین سالها بیشتر مردانه بودند حالا به سمت زنانه شدن پیش میروند؛موضوعی که اگر اقدامی عاجل برای پیشگیری از پیشرفت آن نشود در آیندهای نزدیک به بحران تبدیل خواهد شد. گفته میشود زنان بیشترین قربانیان آسیبهای اجتماعی در کشور هستند و جرایمی همچون اعتیاد به مواد مخدر و روانگردان محرک و ارتکاب جرم و جنایت که تا ۲دهه قبل بیشتری جرایمی مردانه بودند اکنون رنگ و رویی زنانه بهخود گرفتهاند. سیدحسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران نسبت به بالا رفتن آمار زنان در حوزه معضلات اجتماعی هشدار میدهد و میگوید: بالارفتن آمار آسیبهای اجتماعی و زنانه شدن آسیبها، امروزه به یک معضل اساسی تبدیل شده است. جعفر بای، آسیب شناس نیز درباره زنانهشدن آسیبها به همشهری میگوید: آسیبهایی که در سالهای گذشته بیشتر گریبانگیر زنان شده، از چند عامل نشأت میگیرند؛ بالارفتن سن ازدواج در کنار اشتغال و استقلال اقتصادی، وجود پانسیونها و خانههای مجردی دختران در کلانشهرها همه و همه از عواملی است که به این آسیبها دامن میزنند.
به گفته وی مهاجرت نیز یکی از عواملی است که باعث بروز آسیبها خصوصا در شهرهای بزرگ شده است. تا چند سال گذشته جنس مهاجرت در کشورمان مردانه بود و زنان در شهرها و روستاها باقی میماندند و مردان در جستوجوی کار به شهرها میآمدند اما با فراهم شدن امکان تحصیل بیشتر دختران، مهاجرت دختران به بهانه تحصیل و اشتغال افزایش یافته و سیل دختران مجرد از شهرها و روستاها به کلانشهرها سرازیر شد؛ دخترانی که بهدلیل مشکلات فراوان در شهرستانها نمیتوانستند به حل و فصل مسائل و مشکلاتشان بپردازند حالا به بهانه حضور در بازار کار و اشتغال و ادامه تحصیل در شهرهای بزرگ زندگی میکنند و این تازه آغاز ماجراست.
بای میگوید: فقدان نظارت در کلانشهرها بر رفتار افراد مهاجر باعث شد تا تعداد زیادی از این زنان و دختران در معرض ارتکاب جرایم قرار بگیرند. عدهای نیز بهعنوان طعمه مورد سوءاستفاده باندهای تبهکاری قرار گرفتند. به همین دلیل آمار مجرمیت به تبع افزایش مهاجرت به شهرهای بزرگ افزایش پیدا کرد.
موضوع حضور دختران در شهرهای بزرگ از وقتی بهطور جدی مطرح میشودکه آنها برای تحصیل از خانوادهشان خداحافظی میکنند، اما با پایان تحصیل یا حتی نیمهکاره رهاکردن آن، با تهیه خانه و یا ساکن شدن در پانسیون عطای بازگشت به خانه را به لقایش میبخشند و در هیاهوی شهرهای بزرگ گم میشوند.
بای در این مورد میگوید: اکنون با تغییر نقش خانواده هرم قدرت خانواده درهم شکسته و این موضوع شرایطی را فراهم کرده که خانواده تحت تأثیر و تحولات و دگرگونیها قرار میگیرد. برای تغییر این موضوع و رویکرد خانوادهها تمام تلاشهایی که در اینباره انجام میشود باید در مبدا اتفاق بیفتد یعنی باید ارزشها ابتدا در درون خانواده احیا شود و شرایطی مهیا شود که حرمت خانواده همچون گذشته حفظ شود. اگر خانواده تقویت و احیا شود و نقش بازدارندگی خود را همچون گذشته احیا کند دیگر شاهد پدیدهای همچون مهاجرت دختران به شهرهای بزرگ نیستیم. در مرحله بعد جامعه و نظام آموزشی باید ترمیم شود. نظام آموزشی ما اکنون غیراستاندارد است و به این مسائل دامن میزند درحالیکه باید نظام آموزشی مسئولیت و عملکرد خود را بازسازی و احیا کند.
زنانه شدن اعتیاد
ورود زنان به جرگه معتادان به موادمخدر و محرک هم چند سالی است که به مرحله هشدار رسیده است. توزیع قرصهای لاغری در آرایشگاهها و باشگاههای ورزشی که در ظاهر قرص لاغریهستند اما کمکم فرد را معتاد میکند، از دیگر موضوعات این عرصه است که باعث شد تا وزارت بهداشت و نیروی انتظامی بارها و بارها هشدارهایی را در اینباره ارائه دهند.
بای در اینباره میگوید: آمار جرایم در حوزه اعتیاد صنعتی یا مواد محرک به سوی زنانه شدن است تبلیغات اغواکننده در آرایشگاههای زنانه و باشگاههای ورزشی به بهانه تناسب اندام و لاغر شدن و استقبال از این داروها و قرصها باعث شد تا آمار اعتیاد در حوزه مواد محرک صنعتی بیشتر از گذشته شود. افزایش آمار طلاق و خود سرپرست شدن تعداد زیادی از بانوان هم یک معضل جدی دیگر است؛ بانوانی که بنا به هر دلیلی سرپرست خانوار شدهاند باید علاوه بر کارهای خانه مدیریت اقتصاد خانه را هم بهعهده بگیرند و همین موضوع باعث آسیب پذیری این افراد میشود.
لزوم تغییر رویکردها
سید حسن موسوی چلک، رئیس انجمن مددکاری ایران نیز با اشاره به این نکته که آسیبهای اجتماعی واقعیات تلخی هستند که باید آنها را باور و اعلام کرد چرا که اگر آسیبی اعلام نشود کمکم بهصورت زیرزمینی به رشد خود ادامه میدهد و مشکلات بیشتری را بهدنبال میآورد. به گفته وی بالارفتن میزان آسیبهای اجتماعی و زنانه شدن آسیبها معضلی اساسی است که باید توجه جدی برای رفع آنها صورت بگیرد. در این میان نباید نقش شبکههای ماهوارهای را نادیده گرفت و باید به آن توجه ویژهای شود. رئیس انجمن مددکاری ایران میگوید: برای مقابله با آسیبهای اجتماعی نباید مردم و سیستم امنیتی در مقابل هم قرار بگیرند بلکه باید رویکردها را تغییر داد و برنامهریزیها را به سمتی پیش برد که بتوان در مقابل جنگ نرمی که در کشورمان به راه افتاده بهترین پیشگیری یا مقابله را داشت.
بزرگ نمایی نکنیم
زنانهشدن آسیبهای اجتماعی کمتر از چندماه است که بهطور جدی مورد توجه کارشناسان و مسئولان قرار گرفته است. علاوه بر کارشناسان، مسئولانی در بهزیستی، کمیته امداد، نیروی انتظامی و معاونت زنان و خانواده ریاستجمهوری در اینباره اظهارنظر کرده و هشدار دادهاند. اما تمرکز بر زنانه شدن آسیبها چگونه باید باشد؟ احمد عسکری جامعه شناس میگوید: با تکرار بیش از حد موضوعاتی چون آسیبهای زنانه نباید جامعه را نسبت به آن نگران کنیم، چرا که حساسیت بیش از حد درخصوص برخی موضوعات تنش و اضطراب بهوجود میآورد و قبح قضیه را هم از بین میبرد. در عین حال باید مشارکت اجتماعی و همبستگی را به خانوادهها آموزش داد و با دادن آگاهی به خانوادهها میتوان شاهد کاهش آسیبها هم بود. همچنین اگر با دید اجتماعی به این موضوعات نگاه میکنیم باید راهحل اجتماعی هم برای آنها درنظر گرفت و اگر موضوع را فرهنگی متصور میشویم باید راهحلی از جنس خودآن برایش درنظر بگیریم. در هر صورت شناخت نوع مسئله برای پیدا کردن راهحل آن خیلی مهم است.