بهداشت باروری و موضوعات مرتبط با آن، بخشی از خصوصیترین مسائل بهداشتی هر جامعه است. چطور میشود عدهای خواستار در نظر نگرفتن این حق برای بخش خاصی از زنان میشوند؟ منظور نگارنده اشاره به جریانهای اخیر درباره عقیمسازی زنان بیخانمان است. در واقع، مگر این زنان چه تفاوتی با سایر زنان دارند که برخورداری از این حق باید به صورت جداگانه برای آنان بررسی شود؟
پاسخ به سوال فوق از چند نظر قابل بررسی است:
۱- زنان بیخانمان، عمدتاً مصرفکننده انواع موادهای محرک و مخدر هستند و نوزاد آنان عموماً نیازمند درمان اعتیاد ویژه است (سرویسهای پزشکی-درمانی ویژه مادران و کودکان معتاد که حدوداً یک سال از قولهای مسئولین در این باره میگذرد و اقدامی صورت نگرفته است) و در جامعه کنونی ایران، چنین خدماتی برای نوزاد متولد شده در چارچوب خانواده نیز دشوار است چه رسد به نوزادان زنانی که دارای شرایط پرخطر هستند.
۲- زنان بیخانمان، عمدتاً فاقد مدارک شناسایی بوده و این امر، احراز هویت نوزادان را با مشکلاتی مواجه میکند که غالباً راه حل ممکن، سپردن این نوزادان به شیرخوارگاه است. شیرخوارگاههایی که با انواع مشکلات در ارائه سرویسهای خود مواجهند و طبیعتاً ظرفیت محدودی جهت پذیرش دارند.
۳- این زنان فاقد مسکن و امکانات برای رفع نیازهای اولیه خود هستند و طبیعیست که جهت نگهداری نوزاد و خود، جامعه را دچار مشکلات متعددی میکنند.
موارد بالا فقط چند نمونه از مشکلات این گروه از زنان بود. در چنین شرایطی، بارداری این زنان و عواقب ناشی از آن، مسئله مهمی تلقی میشود. اما بحث پیرامون عقیمسازی این زنان، راهکار یا موضوعی جهت بررسی نیست. زیرا همانطور که ذکر آن رفت پیشگیری از بارداری، در حیطه مسائل خصوصی است و در تمام جوامع در گستره اخلاق و قانون، قابل بحث است و نمیتوان آن را به عنوان راهکاری جهت برخورد با مسئلهای اجتماعی مطرح نمود و برخورداری یا عدم برخورداری از آن، جایگاه مشخص خود را در دامنه مسائل بهداشت باروری دارد.
زنان بیخانمان، عمدتاً مصرفکننده مواد مخدر هستند. سبک زندگی یک فرد بیخانمان معتاد، او را به گونهای تربیت میکند که به بسیاری از مسائل (ازجمله نادیده انگاشتن حق مادری خود) تن میدهند. در واقع، اگر عقیمسازی، تنها گزینه پیش روی این زنان باشد، این گروه که خارج از قدرت حاکم و در حاشیه هستند، چارهای جز پذیرفتن آن ندارند و پیش کشاندن مسئله اختیار، طنز کودکانهای بیش نیست و کنشگران اجتماعی با تشویق این موضوع، در واقع، به نهادینهتر ساختن سلطه در این زنان دامن خواهند زد.
پس اگرچه بارداری زنان بیخانمان، مسئلهای جدی و دارای پیامدهای پرخطر بسیاری است اما بررسی آن نیازمند شناخت این زنان و علل چنین رفتاری دارد. در اشاره به برخی ویژگیهای این افراد، مسائلی نظیر نوع ماده مصرفی، تعیینکننده مهمی در باروری آنان است. به طور مثال، هروئین، عادت ماهیانه را به تعویق میاندازد و به علت سهلانگاری و عدم دسترسی به امکانات پزشکی و بهداشتی، زمانی متوجه بارداری خود میشوند که فایدهای ندارد. توجه به چنین امر سادهای میتواند فاکتور مهمی در پیشگیری از بارداری آنان (افزایش دسترسی به خدمات پزشکی-بهداشتی نظیر قرصهای اورژانسی پیشگیری، کیت بارداری، مشاورههای انگیزشی رفتارهای پرخطر و غیره) باشد.
علاوه بر اینها، افرادی که مخالف این طرح هستند نیز دلایل قابل قبولی ارائه نمیدهند. عدهای نگران ریخته شدن قبح بارداری در این زنان (علی الخصوص کارگران جنسی) هستند و بیان میدارند که عقیمسازی میتواند به افزایش میل این زنان جهت برقراری رابطه جنسی منجر شود. پاسخ به این افراد را باید در علل مرتبط با روسپیگری و فحشا جستجو کرد. آیا در حال حاضر، ترس از بارداری در زنان کارگرجنسی، مانع از برقراری رابطه در آنان شده است؟ آیا علت تنفروشی در این زنان، نهفته در مسائل اجتماعی اقتصادی و روانی است یا در دورترین مسائلی نظیر ترس از بارداری؟
بررسی نظر موافقان و مخالفان، حقیقتی را آشکار میسازد که متأسفانه در برخورد با سایر مسائل اجتماعی نیز قابل مشاهده است و آن چیزی جز پرداختن به راه حل، پیش از تعریف مسئله نیست. در واقع، نهادها و سازمانهای مرتبط و مسئول که در ساماندهی اولیه یک طرح (طرح درمان اجباری زنان بیخانمان و پروژههای ناتمامی نظیر بهاران که نه تنها بازده مورد نظر را نداشته است بلکه باعث تخریب مجدد مددجویان قبلی شده است و بررسی آن در این مقال نمیگنجد.) مرتبط با این زنان درماندهاند، این بار نیز در بررسی مسئله مرتبط دیگری، پیش از آنکه صورت مسئله، یعنی بارداری و پیامدها و علل آن را تعریف و تحلیل نمایند، از ابتدا به پله آخر رفته و به دنبال راه حل هستند. من به عنوان مددکاری اجتماعی که این روزها پژوهشی را پیرموان همین مسئله در دست انجام دارم، صراحتاً میگویم که بارداری زنان بیخانمان نه تنها در حیطه عملی کنشگران و مسئولین بلکه در حیطه آکادمیک و پژوهشها نیز مغفول مانده است. پیشنهاد میشود تمامی فعالان و مسئولین با تجدید نظر در تعریف صورت مسئله، به جای طرح عقیم ساختن یا نساختن این زنان، به بررسی بارداری این زنان و علل آن بپردازند.
صابره صادقی | کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی